به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شورای نگهبان، دکتر هادی طحان نظیف عضو حقوقدان شورای نگهبان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در مصاحبه اختصاصی به سوالات خبرگزاری دانشجو پاسخ داد.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری دانشجو با دکتر طحان نظیف به شرح ذیل است:
دانشجو: در جدیدترین انتخابات مربوط به مجلس یعنی انتخابات اسفند 98 شاهد پایینترین میزان مشارکت در انتخابات بودیم تا جایی که آمار مشارکت به 43 درصد در کشور رسید؛ این کاهش مشارکت تا چه میزان به الگوی فعلی انتخابات یعنی اکثریتی دستهجمعی مرتبط است؟
طحان نظیف: موضوع و میزان مشارکت قطعاً برای شورای نگهبان اهمیت دارد، اما نهادهای مختلفی درگیر این موضوع هستند و هر کدام سهمی در این ماجرا دارند از وزارت کشور گرفته تا شورای نگهبان، احزاب و حتی فرهنگ سیاسی که همگی در میزان مشارکت تاثیر دارند؛ نوع نظام انتخاباتی نیز در میزان مشارکت قطعا موثر است.
اگر اشتباهی در روند تأیید یا رد صلاحیت صورت گیرد بازنگری میشود
شورای نگهبان ناظر انتخابات است و این نظارت به صورت استصوابی و عام در همه مراحل اعمال میشود؛ وظیفه شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها از نوع مرجع تجدید نظر است؛ به عبارت بهتر هیئت اجرایی، هیئت نظارت استان و هیئت مرکزی در فرایند نظارت وجود دارند اما شورای نگهبان در حلقهی آخر این نظارت قرار دارد؛ بنابراین شورای نگهبان مرجع انتهایی و تجدیدنظر محسوب میشود که اگر در مراحل قبل حقی از کسی تضییع شده باشد و یا برعکس اگر کسی صلاحیت نداشته و به اشتباه تایید شده باشد، این امکان برای شورا وجود دارد که موضوع را به نفع مردم تغيير دهد.
دانشجو: اما نوع عملکرد شورای نگهبان به گونهای است که میتواند بر کاهش یا افزایش انگیزهی رایدهندگان از طریق تایید یا رد نامزدها تاثیر بگذارد.
طحان نظیف: شورای نگهبان نگاه جریانی، سیاسی و حزبی ندارد، به همین خاطر در بررسي صلاحيتها از اين منظر به موضوع نگاه نميكند كه اگر یک فرد را تایید یا رد کند آيا منجر به افزایش یا کاهش میشود يا خير؛ اگرچه موضوع مشارکت اهمیت دارد اما شورای نگهبان به عنوان یک داور ملی و یک نهاد بی طرف باید وظيفه قانوني خود را انجام دهد و مسئولیت خودش را پیش ببرد.
شورای نگهبان از شکست یا پیروزی جریان یا حزبی خوشحال نمیشود
وظیفه شورا احراز صلاحیتهای قانونی در افراد است و از شکست یا پیروزی احزاب و جریانهای سیاسی خوشحال یا ناراحت نمیشود.
در این بین احزاب هم باید قسمتی از بار را به دوش بکشند؛ از طرفي حاکمیت باید در فراهم نمودن بسترهاي حضور فعالتر آنها كمك كند و از طرف ديگر احزاب هم باید مسئولیتپذیرتر عمل کنند. در حال حاضر شاهد این هستیم که احزاب نزدیک به زمان انتخابات لیست ارائه میدهند ولی پس از انتخابات عملكرد و كارنامه آنها روشن نيست و گاهي حتي گزارشی از اقدامات صورت گرفته توسط آنها ارائه نمیشود؛ به همین خاطر گفته میشود که مسئولیتپذیری احزاب باید جدیتر دنبال شود؛ از یک طرف مطالبه میشود که چرا احزاب اثرگذار نیستند ولی اين امر كه عدم مسئولیتپذیری آنها در عدم تاثیرگذاریشان نقش دارد، مورد توجه قرار نمیگیرد.
دانشجو: غیر از نقش نهادها مانند شورای نگهبان و احزاب، به طور مشخص، تاثیر نوع نظام انتخاباتی موجود بر مشارکت را به چه صورت ارزیابی میکنید؟
طحان نظیف: در کشور ما انتخابات مجلس پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. الگوی اکثریتی در حوزههای بزرگ(چندکرسی) ميتواند در کاهش مشارکت موثر باشد مانند تهران و مراکز استان که سیاسیتر هستند، چون در این حوزهها، احزاب یا همه کرسیها را میبَرند و یا هیچيك از كرسيها را، اما الگوی تناسبی متفاوت است و گروهها میدانند که حتی اگر نتوانند همه کرسی را از آن خود کنند، اما با تلاش خواهند توانست تعدادی از کرسیها را به دست آورند.
ضمن آنکه نوع عملکردِ الگوی اکثریتی نیز در شهرهای کوچک و حتی متوسط با کلانشهرها فرق دارد چراکه قومیتهای مختلفي در کشور ما وجود دارند و به واسطه همین موضوع انگیزه برای مشارکت در حوزههای کوچک افزایش مییابد و یک شخص با توجه به شناخت، کارآمدی و سوابق اجراییاش در ميان مردم اقبال پیدا میکند و نه جریان سیاسی او.
دانشجو: در فضای سیاسی کشور شاهد دو جریان سیاسی اصلی تحت عنوان اصلاحطلب و اصولگرا هستیم که امکان ظهور و بروز به دیگر جریانها را نمیدهند؛ این فضای دوقطبی چقدر متاثر از نوع نظام انتخاباتی در کشور ماست؟
طحان نظیف: موضوع دو قطبی نیز در نقاط مختلف کشور متفاوت است اما به صورت کلان شاهد آن هستیم که برخی مرزبندیها در حال تغییر و دوقطبیهای جدید و غیرسیاسی در حال شکلگیری است.
دوقطبیهای جدیدی فارغ از اصلاح طلب و اصولگرا در حال شکل گیری است
مسائل مردم بعضاً متفاوت از مسائل نخبگان سیاسی است. برای مثال موضوع معیشت برای مردم در اولویت قرار دارد و آن جریانی برای مردم اهمیت بیشتری دارد که بتواند وضع معیشت و اشتغال را اصلاح کند. حالا اینکه آیا اصلاح چنین مسائلی در توان یک نماینده مجلس هست یا نه یک بحث دیگری است؛ اما به طور کلی میتوان گفت که امروزه شاهد دوگانههای متفاوتی هستیم که بعضا سیاسی نیست و یا ترکیبی از فضای سیاسی و اقتصادی(معیشتی) است.
وجود نوع نظام انتخاباتی اکثریتی برای حوزه کلانی مانند تهران منجر به دوقطبی سیاسی میشود و آن را تقویت میکند. یعنی عملاً در تهران رایدهنده معمولا بین دو لیست اصلی دست به انتخاب میزند درحالی که ممکن است بیش از هزار نفر نامزد انتخاباتی وجود داشته باشد، اما کاندیداها میدانند که برای رایآوری نیاز دارند در یکی از لیستهای اصلی قرار گیرند. البته همه این موارد در ارتباط با حوزه بزرگی مانند تهران است و در حوزههای کوچک، الگوی اکثریتی به این صورت منجر به دوقطبی نمیشود.
دانشجو: الگوی اکثریتی علاوه بر ایرادات گفته شده ممکن است به کاهش سطح نمایندگان نیز بیانجامد و بجای نمایندگان ملی شاهد نمایندگان محلی باشیم؛ چنین گزارهای درباره ایران صدق میکند؟
طحان نظیف: در حال حاضر شاهد آن هستیم که بعضا مسئولیت نهادها در فضای عمومی جامعه خیلی دقیق شکل نگرفته مانند جایگاه نمایندگی مجلس که در ذهن برخی از مردم با واقعیت این جایگاه انطباق ندارد و تعریف دیگری از آن دارند.
جایگاه مجلس در ذهن برخی از مردم با واقعیت انطباق ندارد
صلاحیت مجلس محدود به حوزه تقنین و نظارت در سطح کلان است، اما مردم یکسری مطالبات دارند و تنها کسی که جهت مراجعه و پیگیری مشکلات پیدا میکنند، نماینده مجلس است در حالی که اگر آن نماینده بخواهد پیگیر مشکلات و مراجعات مردمی باشد از وظایف اصلی نمایندگی دور خواهد شد. اين رويه كاركرد نماينده مجلس را به اعضای شوراهای شهر نزديك میكند، از طرف دیگر اگر حل مشکلات برخی ساختارها مانند شوراها را جدی بگیریم شاهد یک رشته اقدامات اصلاحی خواهیم بود و باری از روی دوش نمایندگان برداشته میشود تا بتوانند به اقدامات ملیتر و کلانتر بپردازند.
دانشجو: در صورت اصلاح نوع نظام انتخاباتی باشد، مهمترین شاخصهای که باید به آن توجه شود و تغییرات بر اساس آن صورت گیرد چیست؟
طحان نظیف: اگر از دریچه نخبگانی و یا جریانهای سیاسی به موضوع نگاه میکنیم لازم است تا از دریچه رایدهندگان و عموم مردم نیز به موضوع نگاه شود، چراکه گاهي نظام مسائل این دو لزوماً يكي نيست و بعضاً با یکدیگر متفاوت است و در حل مسئله باید این تفاوت در نظر گرفته شود.
باید به سمت مدلی از انتخابات برویم که مشارکت مردم حداکثری شود
در واقع در فضای دموکراسی این مردم هستند که تغییرات را رقم میزنند؛ بنابراین در اصلاح نوع نظام انتخاباتی نیز باید مردم به عنوان مهمترین رکن در نظر گرفته شوند و به سمت طراحی مدلی برویم که منجر به مشارکت حداکثری و دریافتِ صحیح مردم از حاکمیت شود؛ هر نظام حقوقی و سیاسی به دنبال مشارکت حداکثری مردم است؛ اما برای افزایش مشارکت باید یک رشته اقدامات انجام شود تا موثر باشد؛ چراکه اگر مردم در یک دوره، مشارکت حداکثری را رقم بزنند و سپس انتظاراتشان برآورده نشود، طبیعتاً بر مشارکت آنها در دورهی بعد تاثیر منفی خواهد گذاشت.
در طراحی مدل انتخاباتی نیز باید به این نکته توجه داشت که علاوه بر افزایش مشارکت، قابل فهم و قابل تبیین برای عموم جامعه نیز باشد؛ همهفهم بودن الگوی انتخابات به معنای سادگی آن نیست. بعضا در سالهای قبل شاهد آن بودیم که مجلس برخی مدلها را پیشبینی میکرد که پیچیده و تبیین آن برای جامعه دشوار بود.
مدل انتخاباتی نباید پیچیده باشد
برای مثال شخص "الف" رای میآورد اما خروجی نهایی که راهی مجلس میشد، گزینه "ب" بود؛ همهفهم بودن تنها مولفه مهم در طراحی الگوی نظام انتخاباتی نیست، اما مولفهاي است که باید به آن توجه شود چراکه مدل پیچیدهی انتخاباتی نیز به کاهش مشارکت میانجامد و فرد رایدهنده اگر احساس کند که نحوهی برگزاری انتخابات را متوجه نمیشود ترجیح میدهد که وارد پروسهی انتخابات نشود.
روشن است که نظام انتخاباتی موجود دچار اشکالاتي است اما اصلاح آن و افزایش مشارکت مردم نیاز به یک رشته اصلاحات دارد که یکی از آنها اصلاح نظام انتخاباتی است؛ اینکه حل موضوع را به صرفِ تغییر اصلاح نظام انتخاباتی تقلیل بدهیم درست نیست.
اقتضائات شهرهای کوچک با اقتضائات شهرهای بزرگ در انتخابات متفاوت است
در رابطه با اصلاح نوع نظام انتخاباتی نیز توجه به این نکته ضروری است که در هیچ دورهای ولو برای دوره گذار نمیتوان یک نسخه واحد برای کل کشور ارائه داد و نیاز به الگوهای ترکیبی مناسب با هر حوزه است چراکه اقتضائات شهرهای کوچک با اقتضائات شهرهای بزرگ متفاوت است؛ ذکر این نکته نیز لازم است که گاهي برای رسیدن به الگوی مطلوب نیاز به طی کردن دورهی گذار هستيم.
دانشجو: از آن جایی که الگوی تناسبی صرفا بر پایهی احزاب و لیستها پیش میرود، در صورت اجرای الگوی تناسبی در برخی مناطق ممکن است که شاهد بهبود کارکرد احزاب باشیم؟
طحان نظیف: این امکان وجود دارد که با اصلاح نظام انتخاباتی به اصلاح نظام حزبی برسیم؛ چراکه نظام انتخاباتی تناسبی بدون احزاب قوی معنایی ندارد و ابزار اجرای الگوی تناسبی در کلانشهرها احزاب خواهند بود.
البته خود احزاب نیز لازم است این دقت را داشته باشند که با پیادهسازی الگوی تناسبی باید به صورت مسئولیتپذیر عمل کنند. پالایش نیروهای انتخابات که در ایران به عهده شورای نگهبان است در بسیاری از کشورها توسط احزاب انجام میشود و آنها نیز برای حفظ مشروعیت خود، نسبت به معرفی افراد حساستر هستند چراکه اگر نیروی معرفی شده ناکارآمد و ناصالح باشد اعتبار و مشروعیت کل حزب را زیر سوال خواهد برد.
در حالی که آن حزب نیاز دارد تا در بدنه قدرت بماند و فعالیت کند؛ بنابراین مسئولیتپذیری باید جزء لاینفک وظایف یک حزب باشد؛ اینکه به هر نحوی از مردم رای بگیرند اما بعد از رای، سراغ مردم نیایند، منجر به حالتی میشود که اعتماد مردم را خدشهدار میکند؛ احزاب باید بدانند که در قبال فرصت و اعتمادی که به آنها داده می شود، لازم است تا مسئولیتپذیر باشند.
انتهای پیام/