کد خبر: ۶۵۲۴
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۳- 22 January 2020
یادداشت محمد بهادری/

بدعت یا ناآگاهی؟

دکتر محمد بهادری جهرمی در مطلبی با  عنوان "بدعت یا ناآگاهی" به جوابیه آقای علی مطهری با عنوان «التزام عملی یا عدم اظهار نظر» پاسخ داد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شورای نگهبان، دکتر محمد بهادری جهرمی در مطلبی با  عنوان "بدعت یا ناآگاهی" در پاسخ به جوابیه آقای علی مطهری با عنوان «التزام عملی یا عدم اظهار نظر» نوشت: استاد مطهری که یکی از معماران فکری انقلاب و از پایه‌گذاران اندیشه اسلامی در عصر حاضر است یک ویژگی بارز داشت و آن اینکه وقتی می‌خواست نظر یکی از اندیشمندان یا مکاتب فکری را نقد کند ابتدائا آن را به طور صحیح بیان و سپس نقد‌های خویش را مطرح می‌کرد. اگرچه بسیاری از افراد ممکن بود هیچ‌گاه به نظرات آن اندیشمندان و آثارشان مراجعه نکنند و...

ندانند که چه چیز گفته‌اند، اما نقل صحیح آرا و افکار مخالفان توسط شهید مطهری باعث شد ایشان به عنوان متفکری منصف و آزاداندیش شناخته شود و زمینه پذیرش دیدگاه‌های ایشان در میان جوانان را نیز فراهم آورد. دیروز وقتی یادداشت آقای علی مطهری را خواندم، دیدم شرط صداقت و انصاف را در نقل مطالب و انتساب آن به من رعایت نکردند و به سوالات و ابهامات ذهنی خودشان بیشتر پاسخ داده‌اند تا یادداشت من. امیدوارم ایشان از مرحوم پدرشان که همه مدیون آثارشان هستیم، این یک ویژگی را بهره ببرند؛ لذا از خوانندگان محترم می‌خواهم یادداشت من را در کنار پاسخ آقای مطهری قرار دهند و ببینند آیا چنین عباراتی که از من نقل کرده‌اند: «اگر کسی به یک تصمیم نظام انتقاد کند و در پی اصلاح آن باشد، این عدم التزام به نظام است.»! در آن یادداشت وجود دارد یا خیر؟ و سپس قضاوت کنند. اما فارغ از اینکه چه مطالبی را اشتباهی به من منتسب کرده‌اند، تفکیک اقوال و افعال از یکدیگر در تشخیص «التزام عملی» و بی‌حد و مرز پنداشتن آزادی بیان نه‌تن‌ها مورد تایید قانون و رهبری نیست، بلکه هیچ مبنای حقوقی و عقلانی نیز ندارد، زیرا اولا اطلاق عمل (در برابر عقیده و تفکر) شامل هر نوع کنشی است که از انسان سر بزند. خواه آن کنش با دست و پا باشد، خواه با چشم و زبان؛ لذا مفهوم التزام عملی هر نوع اقدامی که از سوی افراد در پایبندی به مفهومی صورت گیرد را شامل می‌شود. تخصیص و محدود کردن التزام عملی به «افعال» بدون وجود قرینه یا اماره قطعی خطا و اشتباه است.

ثانیا اگر بپذیریم که اظهارنظر افراد هیچ قیدی ندارد و مطلقا آزاد است، کلیه جرایم زبانی و مجازات‌هایی که برای آن‌ها از سوی قانونگذار پیش‌بینی شده است، بیهوده و عبث تلقی می‌شود. جرایمی نظیر توهین، افترا و هتک حرمت (موضوع مواد ۶۹۷ تا ۷۰۰ قانون مجازات)، قذف (موضوع ماده ۲۴۵ قانون مجازات) و... صرفا با «اظهارنظر» محقق می‌شود. جرایم دیگر نظیر کلاهبرداری، ارتشا، اخاذی، جاسوسی و... نیز با زبان و گفتار محقق شدنی است. آیا می‌توان پذیرفت کسی با فحاشی و اهانت با دیگران سخن گوید، از رواج دروغ در جامعه پرهیز نداشته باشد، با توهین و افترا مخالفانش را خطاب قرار دهد و با این وجود مدعی شود من به احکام و آداب اسلام و شوون نظام جمهوری اسلامی التزام دارم؟! شما با همین تفکر ۱۲ سال قانونگذاری کردید؟ آیا از نظر شما آزادی در اظهارنظر با توهین و هتک حرمت اشخاص و زیر سوال بردن نهاد‌های قانونی نظام و... برابر است؟ آیا نمی‌شود کسی آزادانه اظهارنظر کند، نقد کند، سوال و مطالبه کند، اما در عین حال شوون قانونی، اخلاقی و شرعی را نیز رعایت کند؟ در این چند سال برخی نمایندگان محترم در مجلس یا محیط‌های عمومی عباراتی را خطاب به همکاران یا منتقدان به کار برده‌اند که از تکرار آن شرم‌مان می‌شود.
 
منظورتان از آزادی اظهارنظر، استعمال کلمات رکیک و تمسخر‌کننده است؟ طبعا این مفهوم مقصود قانونگذار، رهبری، شهید مطهری و هیچ یک از دلسوزان نظام نیست و به همین دلیل است که برای‌تان نوشتم ۱۲ سال قانونگذاری کرده‌اید، اما با قانون فاصله بسیاری دارید. اما در خصوص جایگاه هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام و نقش نظارتی آن بر مصوبات مجلس که شما برای چندمین بار ادعا کرده‌اید این نظارت یک بدعت است، به‌رغم اینکه این موضوع قبلا از سوی حقوقدانان و برخی اعضای هیات عالی نظارت مجمع و حقوقدانان شورای نگهبان تبیین شده است و من نیز چندین بار در این خصوص یادداشت و مصاحبه داشته‌ام مجددا توضیح مختصری عرض می‌کنم هر چند ظاهرا شما اصرار بر نشنیدن این مطالب دارید. در یک نظام مبتنی بر سلسله مراتب هنجار‌های حقوقی، رعایت مدلول هنجار‌های برتر شرط مشروعیت هنجار‌های فرودین است. به عنوان مثال شرط مشروعیت آیین‌نامه‌ها، عدم مغایرت آن‌ها با قوانین مصوب مجلس است، همچنین قوانین مجلس نیز باید در چارچوب اسناد بالادستی تصویب شوند. از جمله این اسناد بالادستی و هنجار‌های فرازین که رعایت محتوای آن‌ها در مصوبات مجلس لازم است، سیاست‌های کلی نظام است که بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی رهبری ابلاغ می‌شود.
 
این مطلب مبتنی بر نص قانون اساسی است و اگر واقعا در جایگاه و کارکرد این سیاست‌ها تردید دارید، برای فهم هدف از تصویب بند یک اصل ۱۱۰ می‌توانید به مشروح مذاکرات شورای بازنگری در قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ مراجعه کنید. برای تضمین رعایت این سیاست‌ها در فرآیند‌های تقنین و اجرا، بند ۲ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، وظیفه نظارت بر حسن اجرای این سیاست‌ها را صراحتا بر عهده مقام رهبری گذاشته است؛ لذا از نظر قانون اساسی لازم است مقام رهبری بر حسن اجرای این سیاست‌ها نظارت کند. بر اساس ذیل اصل ۱۱۰ قانون اساسی، رهبر می‌تواند برخی اختیارات خود را به دیگران تفویض کند و در مورد نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام، مقام رهبری این وظیفه را به مجمع تشخیص مصلحت نظام تفویض کرده بودند و در خصوص چگونگی اعمال این نظارت نیز، مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام در سال ۱۳۸۴ و در زمان ریاست مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و به تصویب مقام رهبری رسید.
 
برخلاف اصرار شما که بدون آگاهی از سابقه موضوع، اصرار بر بدعت بودن این نظارت دارید! از آن زمان تاکنون و به‌ویژه در زمان حیات مرحوم هاشمی‌رفسنجانی، بار‌ها و بار‌ها مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به مصوبات مجلس به خصوص بودجه‌های سنواتی و قوانین برنامه‌های توسعه بر اساس موازین مندرج در مقررات فوق‌الاشاره، نظارت موضوع بند ۲ اصل ۱۱۰ قانون اساسی را اعمال کرده و برخی مفاد این مصوبات را مغایر سیاست‌های کلی نظام تشخیص داده و مجالس دوره‌های مختلف نیز اقدام به رفع این ایرادات و اصلاح مصوبات خویش کرده‌اند. تنها تفاوتی که جدیدا در این فرآیند ایجاد شده، این است که رهبر معظم انقلاب در پیوست حکم دوره جدید اعضای مجمع تشخیص، این وظیفه را که قبلا به مجمع تفویض کرده بودند به جمع منتخبی از اعضای مجمع که توسط خود آنان انتخاب خواهد شد، تفویض کرده‌اند که نام این جمع منتخب، هیات عالی نظارت گذاشته شده است.
 
اگر کمی وقت بگذارید و سوابق و قوانین و رویه‌های گذشته مجالس را مرور بفرمایید، مصادیق متعدد این اعمال نظارت که لازمه رعایت اسناد بالادستی در مصوبات مجلس است و تکلیف الزامی مجمع در گذشته و هیات عالی نظارت در حال حاضر است را مشاهده خواهید کرد. جناب آقای مطهری، شما می‌توانید به عنوان یک نماینده مجلس یا شهروند به این مقررات یا به نهادی که این وظیفه به آن تفویض شده است یا حتی به خود متن قانون اساسی نقد داشته باشید، اما واقعا جای تاسف دارد کسی که سه دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است، موضوعی علمی، متقن و مستند به نص قانون اساسی و مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام که ده‌ها بار در رویه گذشته نیز بروز یافته است را بدعت بنامد و به خود زحمت مطالعه قوانین ذی‌ربط یا لااقل مشورت با حقوقدان‌ها و پرسیدن از مطلعان را ندهد.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار

بررسی دو طرح و یک لایحه در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

حضور انتشارات پژوهشکده شورای نگهبان در نمایشگاه کتاب بغداد

حمله به قطر هشدار بیدارباش به دولت‌های اسلامی است / مذاکرات نشان داد بیگانگان عهدشکن و ستمگرند

راه مقابله با رژیم صهیونی، پاسخ محکم است

آیت‌الله مدرسی‌یزدی: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حق است/ هرجا دفاع از حقی باشد، اسلام در آنجا حاضر است

«سند حوزه و هوش مصنوعی» در آستانه نهایی‌شدن است

جلسه هیئت تحریریه فصلنامه دانش حقوق عمومی برگزار شد

بررسی لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

تمسک به سیره پیامبر (ص) کلید حل مشکلات جامعه است / پاسداری از خون شهدا وظیفه همه است

پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب راهنمای حرکت امروز و فردای حوزه است / هویت روحانیت ریشه در نبوت و امامت دارد

پربازدید ها

آیت‌الله جنتی: با وحدت امت اسلام، جنایات رژیم‌صهیونیستی ممکن نبود/ شهادت مقامات یمنی، اراده مردم یمن را سست نمی‌کند

آیت‌الله مدرسی‌یزدی: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حق است/ هرجا دفاع از حقی باشد، اسلام در آنجا حاضر است

بررسی لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

گزارش تصویری جلسه شورای نگهبان ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

بررسی لایحه ساماندهی پرنده‌های هدایت‌پذیر از دور (پهپاد) غیرنظامی در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

«سند حوزه و هوش مصنوعی» در آستانه نهایی‌شدن است

پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب راهنمای حرکت امروز و فردای حوزه است / هویت روحانیت ریشه در نبوت و امامت دارد

جلسه هیئت تحریریه فصلنامه دانش حقوق عمومی برگزار شد

مراقب نفوذ فرهنگی دشمن باشیم

تمسک به سیره پیامبر (ص) کلید حل مشکلات جامعه است / پاسداری از خون شهدا وظیفه همه است