محمّد علیکرمی
آیتالله حاج شیخ غلامرضا رضوانی خمینی، روز اول مهر 1309 هـ.ش در شهرستان خمین که در آن زمان از توابع گلپایگان استان اصفهان بود به دنیا آمد. پدر وی «محمد کریم» که کاسب و تاجر بوده و کاروانسرا داشته، علیرغم اینکه روحانی نبوده اما سلک روحانیت داشته و معلم قرآن شهر هم بوده است و بسیاری از بزرگان بعدی شهر از شاگردان ایشان بودهاند. فاصله خانه پدری آقای رضوانی در خمین با منزل امام خمینی(ره) 5 خانه بیشتر نبوده است.
وی در 7 سالگی و در سال 1316 وارد اولین مدرسهی جدید خمین شده و تحصیلات خود را تا 1327 ادامه میدهد. در همین سال برای فراگیری دروس طلبگی عازم حوزه علمیه قم میشود.
ایشان تا سال 1332 مقدمات، سطح و بخشی از درس خارج را از محضر اساتیدی چون آیتالله سلطانی طباطبایی، آیتالله شیخ عبدالجواد اصفهانی، آیتاللهالعظمی محقق داماد، حضرت امام خمینی(ره) و آیتالله العظمی بروجردی فرا گرفت.
آقای رضوانی در سال 1332 برای تکمیل تحصیلات حوزوی عازم حوزهی علمیه نجف میشود و تا سال 1358 در آنجا ماندگار میشود. وی پس از مدتها دوری از وطن در سال 1341 به ایران بازگشته و در امام زاده قاسم شمیران به دیدار استاد محبوبش حضرت امام خمینی(ره) میشتابد. برخی از دوستان آیتالله رضوانی به وی توصیه میکنند که در ایران بماند اما در مشورت با امام(ره) از سوی ایشان تشویق میشود که به جهت امر تحصیل دوباره به نجف بازگردد.
همراه امام(ره) در نجف
پس از قیام پانزده خرداد 42 و قضایای لایحهی کاپیتولاسیون در سال 43 که به تبعید امام(ره) به ترکیه انجامید، آیتالله رضوانی به همراه تعدادی از علمای سرشناس نجف، برای انتقال ایشان به عراق تلاش بسیاری کردند.
علیرضا رضوانی فرزند آیتالله رضوانی نحوهی ورود امام(ره) به نجف را اینگونه شرح میدهد: «بین نجف و کربلا، سه کاروانسرای شاهعباسی وجود دارد که هرکدام اسمی دارد. اولین کاروانسرای شاهعباسی خانه ربع نام دارد و دومی خانه نصف نام دارد و سومی خانه نخیله نام دارد. من به یاد دارم که در خانه نصف پدرم مقدار زیادی نوشابه خرید تا به دلیل گرمی هوا بین جمعیت توزیع کند و همه منتظر ورود امام بودیم تا امام خمینی(ره) با ماشین از ترکیه به عراق آمدند و سپس همگی ما به همراه امام خمینی به نجف آمدیم. در آن موقع پدر از قبل خبر داشتند که امام خمینی به نجف میآیند؛ زیرا از آبادان گروهی به بصره میآمدند و از آنجا به نجف میآمدند و خبرها را به پدرم میدادند؛ به این دلیل کارهایی برای استقبال از امام تدارک دیده شده بود. من آن زمان شش سال داشتم.» [1]
پس از حضور حضرت امام(ره) در نجف اشرف آیتالله رضوانی با وجود اینکه خود در آن زمان مشغول تدریس بود، به همراه آقایان شیخ نصرالله خلخالی، راستی کاشانی، مشکینی و... به حلقه درس امام خمینی(ره) می پیوندد. وی در طول سالهای حضور امام(ره) در نجف عهدهدار مسئولیت دفتر ایشان شده و اموری مانند شهریهی طلاب و هماهنگی دیدارهای سیاسی مهمی را انجام میداد.
علیرضا رضوانی در مورد یکی از دیدارهای مهم امام(ره) میگوید: « امام خمینی شبها هم در مدرسه بروجردی نماز جماعت برگزار میکردند و بعد از نماز مغرب و عشا به منزل برمیگشتند و حدود یک ساعت در بیرونی مینشستند تا اگر اربابرجوع کاری دارد، بتواند مراجعه کند و بپرسد، مگر اینکه وقت ملاقات اندرونی میخواستند، در این صورت پدرم در یک کاغذ کوچک به امام خمینی(ره) مینوشتند که فلان شخص تقاضای ملاقات دارد، امام هم در یک کلمه موافقم و یا مخالفم پاسخ میداد... در آن سالها به یاد دارم که قبل از اخراج ایرانیها صدام در دورانی که معاون بود، چند بار خواست برای دیدار با امام خمینی وقت ملاقات بگیرد که امام نپذیرفت. امام تنها به یک نفر وقت ملاقات داد که «رضا علی» نام داشت و معاون صدام بود و مادرش ایرانی بود و از لحاظ سیاسی خیلی معتدل بود که امام به خاطر اخراج ایرانیها برخورد تندی با آنها کرد و دیگر متوقف شد و دیگر ایرانیها را بیرون نکردند.»[2]
از دیگر کارهای مهم آیتالله رضوانی هماهنگی اولین مصاحبهی امام(ره) با رسانهها در چهارم اردیبهشت 1357 بود که با روزنامهی «لوموند» انجام شد. ایشان خبرنگار روزنامه لوموند را به بیت امام آورد و امام علیرغم ممانعت دستگاه اطلاعات و امنیت عراق، گفتگوی معروف خود را انجام داد. شبیه همین گفتگو، با خبرنگار «بیبیسی» انجام شد که حتی با هجوم نیروهای امنیتی عراق و مصادره کردن نوارها و فیلم های گفتگو مواجه شد. البته به گفته آیتالله رضوانی، نوار دیگری توسط افراد بیت ضبط شده که از دسترس ماموران خارج شده بود.[3]
آیتالله رضوانی به همراه دیگر یاران امام(ره) که در نجف مستقر بودند همواره تلاش گستردهای در مسیر پیروزی نهضت اسلامی انجام میدادند. از جمله اینکه وظیفهی رابط طلاب انقلابی با حضرت امام خمینی(ره) را عهده دار بودند، از همین رو بارها مورد توجه و رصد ساواک قرار گرفته که در اسناد این سازمان نیز بدان اشاره شده است: «شخصی به نام غلامرضا رضوانی اهل خمین و ناصری که چندی قبل به بیروت آمده بود واسط بین خمینی و آخوندهایی است که به نفع خمینی در بیروت تماس و فعالیت دارند... چندی پیش مقامات عراقی منزل خمینی را در نجف مورد بازرسی قرار دادهاند و گفته میشود نزدیکان مشارالیه از جمله غلامرضا رضوانی مدارک مهم خمینی را قبلاً به جای دیگری انتقال داده بود و مأموران امنیتی نتوانستهاند مدارک مورد نظر خود را به دست آورند...اخیراً اعلامیههایی که خمینی در پاریس منتشر کرده به نجف آورده شده، لیکن فقط در اختیار نزدیکان مشارالیه از قبیل سیدمحمود دعایی و غلامرضا رضوانی قرار گرفته است.»[4]
پس از رحلت آیتالله العظمی حکیم در سال 1348 یاران امام از جمله آیتالله رضوانی تلاش چشمگیری نمودند تا امام(ره) را به عنوان مرجعِ جانشین آیتالله حکیم معرفی کنند که با مخالفت شدید امام روبرو شد؛
« زمانی که آیتالله سیدمحسن حکیم فوت کرده بود، مرجع اعلم پس از آیتالله بروجردی آیتالله حکیم بود. پدرم از آنجا که در لبنان عکسهای خوبی چاپ میکردند، سفارش داده بود برای اعلمیت امام در لبنان عکس چاپ کنند که این کار همزمان با اعلمیت آقای خویی بود. امام همیشه از در بیرونی به حرم میرفت، نه از در اندرونی. یک روز که میخواستند به حرم بروند، میبینند بستههایی در گوشه حیاط بیرونی گذاشته شده، میپرسند آقای رضوانی اینها چه هستند و پدر جواب میدهند اینها عکسهای شما هستند و میخواهیم برای اعلمیت شما پخش کنیم. امام گفتند «مشتی حسین» اینها را به اندرونی ببرید و عکسها را به اندرونی بردند و اجازه پخش آن را ندادند. مشتی حسین خدیور خادم امام بود. جالبتر اینکه مقلدین امام میآمدند رساله بگیرند و برخی میگفتند رساله را مجانی بدهید؛ اما امام میگفتند نه پول رساله را از آنها بگیرید؛ زیرا کسی که پول بدهد آن را میخواند؛ اما کسی که پول ندهد اصلا به آن نگاه نمیکند.» [5]
همین تلاشها و زمزمهها در بیت و دفتر امام باعث گردید امام دستور دهند که کسی از بیت و دفترشان اجازه مطرح کردن نام ایشان را به عنوان مرجع اعلم ندارد.
آیتالله رضوانی در مورد نوع پرداخت شهریهی امام(ره) در نجف میگوید:«سنت حوزه نجف بر این بوده که شهریه طلاب غیرایرانی، نصف طلاب ایرانی بوده است. این تبعیض را با این ذهنیت توجیه میکردند که هزینه حوزههای علمیه را ایرانیها پرداخت میکنند پس شهریه طلاب ایرانی باید دو برابر باشد. نخستین شهریه بیت امام توسط آقای نصرالله خلخالی طبق همین سنت حوزه بصورت نصف به غیرایرانیها پرداخت شد. طلاب افغانی نامهای به امام نوشتند و اعتراض کردند که از شما انتظار نداشتیم. امام بلافاصله دستور دادند که شهریه یکسان پرداخت شود. نباید میان ایرانی و افغانی و .. تبعیض قائل شد. این روش امام در دیگر بیوت مراجع نیز پیاده شد.»[6]
جایگاه و وجاهت آیتالله رضوانی در نزد حضرت امام(ره) به حدی بود که در سال 1356 و پس از شهادت حاج آقا مصطفی، از سوی امام(ره) به همراه سه تن دیگر از علما به عنوان وصی ایشان انتخاب شدند که این وصایت تا زمان بازگشت امام خمینی(ره) به ایران برقرار بود.
متن نامه حضرت امام خمینی(ره) به علما و طلاب که در سوم آذر 1356 مصادف با 12 ذى الحجه 1397 و نیز 18 آذر 1356 مصادف با 27 ذى الحجه 1397 خطاب به ایشان، وصایت خویش را تقریر فرمودهاند، به شرح زیر میباشد:
«بسمهتعالى - 12 ذی الحجه 97
عطف به وصیتى که نمودم و آقایان [حبیباللَّه] اراکى و [غلامرضا] رضوانى و [سید عباس] خاتمى و [سید جعفر] کریمى را وصى قرار دادم، اگر براى یک نفر یا بیشتر پیشامدى شد که نتوانست قیام به امر کند سایر آقایان به جاى او یک نفر مورد اطمینان و معروف به صحت و امانت را تعیین کنند. مقصود آن است که مادام که به وصیت عمل نشده چهار نفر مورد اطمینان کفیل امر باشند و در غیاب یکى یا دو نفر بقیه آقایان اقدام به عمل کنند تا حاضر شود. از خداوند تعالى توفیق همه را خواستارم.»[7]
«بسماللَّه الرحمن الرحیم
به تاریخ 27 شهر ذى الحجه 1397
اینجانب روحاللَّه موسوى خمینى، در حال صحت و سلامت، وصى خود قرار دادم حضرات حجج اسلام آقاى آقا شیخ حبیباللَّه اراکى و آقاى رضوانى خمینى و آقاى آقا سید عباس خاتم یزدى و آقاى آقا سید جعفر کریمى- دامت افاضاتهم- را در امور مربوط به وجوه شرعیه که نزد اینجانب است. تمام وجوهى که نزد خودم و نزد آقاى (شیخ نصرالله) خلخالى است وجوه شرعیه است و یک فلس (پول خرد رایج در عراق) آن مال شخصى که مربوط به ورثه شود نیست مگر یک پاکت که مختصر وجهى در آن است و پشتش نوشته شده: «مال شخص خودم است». آقایان این وجوه را به طور شهریه، به هر نحو صلاح مىدانند، در حوزههاى علمیه مصرف نمایند. صورت وجوه در دفتر اینجانب موجود است؛ و چون وجوه بتدریج مىرسد و صرف مىشود نمىتوانم صورت را بدهم. و اگر عائله اینجانب و مرحوم مصطفى- رحمه اللَّه تعالى- خواستند نجف بمانند، به آنها به مقدار متعارف مخارج بدهند. از خداوند تعالى توفیق و تأیید آقایان را خواستارم. امید است کمال احتیاط را در امور مراعات فرمایند.»
[8]
آیتالله رضوانی پس از هجرت امام(ره) از عراق به فرانسه با نظر ایشان در نجف مانده و همچنان مسئولیت بیت امام در نجف را تا سال 1358 یعنی هنگام بازگشت به ایران بر عهده داشت. وی در این مدت برای جلب حمایت حوزه علمیه نجف از انقلاب اسلامی کوششهای بسیاری کرد، تا اینکه با کودتای صدام حسین علیه حسن البکر، رژیم بعثی عراق، بسیاری از شیعیان و علمای مقیم نجف از جمله آیتالله رضوانی را از عراق اخراج کرد.
علیرضا رضوانی در مورد این موضوع میگوید: «علت اینکه پدرم بعد از هجرت امام از عراق در نجف ماند، خواست خود امام بود. امام وقتی میخواست به کویت برود مانده بود خانهاش را تحویل چه کسی بدهد. در تابستان سال ۵۸ خانواده حاجآقا برای تعطیلات تابستانی به ایران آمدند که بعد از تعطیلات به عراق بازگردند، صدام فهمیده بود که شهریه امام بین طلبههای نجف پخش شده بدون اینکه خود امام باشد و روی این حساس شد و پدرم را که در نجف مانده بود دستگیر و زندانی کردند. ما به پدر زنگ زدیم اما جواب ندادند و بعد چند نفر از طلبههای افغانستانی به ما خبر دادند که پدرم دستگیر شده است. ما هم در قم خدمت امام رفتیم و امام فرمودند نگران نباشید و به آقای رضوانی بگویید بعد از آزادی، زمینی به ایران نیایند. ۴۸ ساعت بعد پدرم را آزاد کرده بودند و فشار آورده که زمینی به طرف ایران حرکت کند. ما به حاجآقا زنگ زدیم و گفتیم که امام گفته زمینی نیاید، بنابراین پدرم به بغداد رفت و در آن زمان آقای دعایی سفیر ایران در بغداد بود و هماهنگی کرد و در کابین خلبان برای حاجآقا، جا درست کردند و حاجآقا با هواپیما به ایران بازگشت.» [9]
شورای نگهبان
پس از تصویب و همه پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آیتالله رضوانی در اول اسفند 1358 با حکم حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از شش فقیه شورای نگهبان برگزیده شد. تا به عنوان فقیهی آشنا به امور برای انطباق مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع مبین اسلام و قانون اساسی و نیز نظارت بر انتخابات در نظام نوپای اسلامی اقدام کند.
آیتالله رضوانی پس از اینکه به مدت سه سال در شورای نگهبان، انجام وظیفه نمود؛ و از آنجایی که طبق اصل 92 قانون اساسی «... در نخستین دوره [شورای نگهبان] پس از گذشتن سه سال، نیمی از اعضا به قید قرعه تغییر می یابند...» به قید قرعه از این نهاد خارج شد. وی سپس به ریاست دیوان عدالت اداری منصوب گردید. البته حدود یک سال بعد از ریاست دیوان عدالت اداری استعفا داده و به عنوان نماینده تام الاختیار امام(ره) در بازار برگزیده شدند.
آیتالله رضوانی در سال 68 و پس از انتصاب آیتالله محمد یزدی به ریاست قوهی قضائیه بار دیگر با حکم مقام معظم رهبری به عضویت شورای نگهبان درآمد. در حکم حضرت آیتالله خامنهای در مورد ایشان آمده است: «با معرفت به مراتب علمی و عملی جنابعالی که مورد عنایت خاص امام فقید عظیمالشان رضوان الله تعالی علیه قرار داشتید، شما را به عضویت شورای مزبور منصوب میکنم.» ایشان تا لحظهی رحلت در 31 فروردین 92 همچنان عضو شورای نگهبان بودند.
عضویت در مجلس خبرگان رهبری در ادوار اول، دوم و سوم، نماینده تام الاختیار حضرت امام(ره) در بازار تهران و ابقاء ایشان توسط مقام معظم رهبری، عضویت و همچنین ریاست هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات و نیز تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیهی رضویه تهران از دیگر سوابق و مسئولیتهای مرحوم آیتالله رضوانی بوده است.
جانشینی آیتالله العظمی خوانساری
در پی رحلت مرجع عالیقدر، حضرت آیتاللهالعظمی سیّداحمد خوانساری که در مسجد «سید عزیزالله» بازار تهران اقامه نماز جماعت مینمود، حضرت امام خمینی (ره) در تاریخ 7 اسفند 1363 آیتالله رضوانی را طی حکمی به عنوان امام جماعت این مسجد معرفی کردند. توصیفاتی که امام(ره) از مرحوم آیتالله رضوانی در این حکم به کار بردند، نشان از مکانت و وجاهت ایشان در نزد امام(ره) است:
«بسماللَّه الرحمن الرحیم. از آنجا که پس از رحلت تأسفانگیز حضرت آیتاللَّه مرحوم آقاى خوانسارى- رضوان اللَّه علیه- جمعى از مؤمنین از اینجانب خواستهاند که براى امامت مسجد سید عزیز اللَّه یک نفر شخص داراى صلاحیت معرفى نمایم، لذا جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ غلامرضا رضوانى- دامت افاضاته- را که سالهاى طولانى با ایشان نزدیک بودم و ایشان را به علم و تقوا و صلاح و سداد موصوف مىدانم، براى این امر شریف معرفى مىنمایم. و ایشان وکیل اینجانب مىباشند و مؤمنین مىتوانند در امور شرعیه به ایشان مراجعه نمایند. امید است انشاءاللَّه تعالى با عنایت خداوند تعالى و تأیید حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- در این امر شریف به نحو شایسته موفق و مؤید باشند.» [10]
استاد در نگاه شاگرد
مرحوم آیتالله رضوانی در مورد مراد و استادش میگوید: «با حضرت امام از همان بدو شرکت در بحث خارج آن مرحوم آشنا شدم و تا زمانی که بنده در قم بودم در بحث فقه ایشان شرکت میکردم . هنگامی که امام را از تبعیدگاه ترکیه به عراق آوردند، در نجف اشرف خدمتشان بودم و حدود 14 سالی که در عراق مشرف بودند از محضرشان بهره مند بودم...
ویژگی حضرت امام(ره) در تدریس دراین بود که سعی میکردند محصل ورزیده و متکی به فهم خود تربیت شود.
خلاصه کلام جوری بار بیاید که بتواند دراحکام و مطالب علمی تحقیق کند و مقلد بار نیاید...
نظرات فقهی امام(ره) موجب این تحول عظیم تاریخی گردید که حکومت اسلام، بمعنی الکلمه، شکل یابد. البته مجرد نظرات فقهی نبود، بلکه این نظرات، توأم بود با پشتکار فراوان در پیاده کردن آنها و روشنی نسبت به وضع جهان دراین ظروف به اضافه خودسازی، که آن را امام از همان اوائل جوانی دنبال کرده بود و خود را آماده ساخت. این امور دست به هم داد و این تحول را به وجود آورد...
ویژگی حضرت امام(ره) در فتاوی این است که ایشان، شدیداً معتقد بود که خصوصیات زمان و مکان و سایر امور در فهم احکام از روایات دخالت دارد و بایست به آنها توجه شود که با قطع نظر از این امور، ممکن است حکمی بر خلاف آنچه هست همیشه فهمیده شود.» [11]
گفتنی است کتابهای ارزشمندی چون «حاشیه بر عروة الوثقی»، «حواشی بر کفایة الاصول» و «مکاسب» از جمله آثار مرحوم آیتالله رضوانی به شمار میروند.
رحلت
آیتالله شیخ غلامرضا رضوانی سرانجام در 31 فروردین سال 1392 و در 83 سالگی در یکی از بیمارستانهای تهران دارفانی را وداع گفت. پیکر ایشان از مسجد سید عزیزالله بازار تهران تشییع و به شهر مقدس قم منتقل شد و پس از تشییع از مسجد امام حسن عسکری(ع) قم در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خود مرقوم فرمودند: « درگذشت فقیه بزرگوار، آیتالله آقای حاج شیخ غلامرضا رضوانی (ره) را به بازماندگان محترم و به همهی ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت میگویم. این عالِم جلیل از شاگردان مورد اعتماد حضرت امام خمینی و متکفل مسئولیتهایی از جمله در شورای نگهبان بودند و خدمات ایشان در تعامل با دستگاهها برای تبیین نظرات فقهی شورای نگهبان مشمول عنایت و قبول حضرت احدیت و موجب رضوان الهی است؛ انشاءالله. از خداوند متعال علوّ درجات این روحانی عالیمقام را مسألت مینمایم.» [12]
پاورقی
.................................................................................................................
1- شرق- شماره ۲۵۶۶ – 05/02/1395
2- همان
3- https://www.jamaran.ir/-14/26024
4- عماد ملت، تاریخچه انتصاب و انتخاب اعضای شورای نگهبان(1358 تا 1395)، سیدمهدی سیدی، 1395، روابط عمومی شورای نگهبان
5- شرق- شماره ۲۵۶۶ – 05/02/1395
6- https://www.jamaran.ir/-14/26024
7- صحیفه امام. ج3، ص: 270
8- همان، ص 280
9- شرق- شماره ۲۵۶۶ – 05/02/1395
10- صحیفه امام(ره)،ج 19، ص 174
11- مجله حوزه، فروردین و اردیبهشت - خرداد و تیر 1369، شماره 37 و 38
12- http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=22352