اگر چه رسانه به شکل امروزین سابقهای چندان طولانی ندارد لیکن میتوان حدس زد که قدمت امر اطلاعرسانی و انتقال مطالب با آغاز آفرینش انسان همراه بوده باشد چرا که دانستن، یک نیاز بشری است که میتواند او را به علم و یقین برساند. از این رو از گذشتههای دور، نقش رسانه به طور عام در کانون توجه صاحبنظران و اندیشمندان بوده و همگام با تحولات اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی نقش و جایگاه رسانه نیز در جوامع مختلف متحول شده است.
امروز با تحول اساسی در شکل رسانه و روشهای اطلاع رسانی، مباحث پیرامون آنها نیز متنوع و پیچیده شده و مکاتب فکری سیاسی هر کدام از زاویهای به آن مینگرد.
مقولاتی چون تقسیم بندی رسانه به رسانههای تأثیرگذار، فراگیر، الگو و اطلاعرسان و سرگرمکننده، و یا مدیریت رسانه در طبقه بندی مدیریت بر رسانه، مدیریت در سانه، و مدیریت ارتباطات و نیز لزوم یا عدم لزوم قانونمندی رسانه، مسئولیتپذیری رسانه، چیستی رسانه و کار رسانهای از جمله مجادلاتی است که در محافل مختلف و با ادبیاتی متنوع به آن پرداخته شده است.
شاید اما آنچه، در این مختصر بتوان از آن یاد کرد، مسئولیت پذیری رسانه باشد که در پی خود قانونمندی رسانه و کار رسانهای را در بر دارد.
از این رو باید اذعان کرد، صرف تقسیم بندی مدیریت رسانه، ما را به سر منزل مقصود نمیرساند، مگر آن که در آغاز به چیستی آن بپردازیم. این که آیا رسانه یک روش است یا یک ارزش، در تعیین هر گونه تعریف مؤثر خواهد بود و این که رسانه را وسیلهای برای گسترش انسان و انسانیت بدانیم – آن گونه که مک لوهان معتقد است – یا خیر، خود در لزوم یا عدم لزوم قانونمند کردن این عنصر اساسی جوامع امروزین نقش به سزایی خواهد داشت.
به نظر میرسد که ارزیابی کلی صاحبنظران و اندیشمندان، امر رسانه و نیز رویه جاری مواجهه با رسانه در جوامع مختلف این ظن را قوی میسازد که؛ رسانه ابزاری است برای ابلاغ پیام. به عبارت دیگر، رسانه وسیلهای است که ارتباط بین دو یا چند نفر از آن طریق برقرار شده و خود فی نفسه واجد ارزش باشد. اگر چه تعبیر ابزار بودن در عبارت اکثریت قریب به اتفاق صاحبنظران در این حوزه آمده، لیکن باید توجه کرد که این ابزار میتواند هم پیام آور یک ارزش باشد و هم یک ضد ارزش. به عبارت دیگر در نظر گرفتن بار ارزشی برای رسانه نیز مشروط به اعتبار اصل پیام است که آیا پیام انتقال یافته، دارای ارزش بوده یا خیر؟
درست همانند همه ابزارهای دیگر که میتواند در خلق و آفرینش مؤثر واقع شده و میتواند چون تیغی باشد در دست زنگی مست یا طبیبی حاذق که اولی به نیستی میانجامد و دیگری به هستی.
از این منظر است که مسئولیتپذیری رسانه و اصحاب رسانه مطرح میشود و این که آیا هر آن چه دریافت میشود، قابلیت پخش و توزیع نیز دارد و یا نیازمند واکاوی جدی است. چرا که مبنای کار رسانه اگر آزادی اطلاع رسانی باشد، این آزادی محدود به حدود آزادی دیگران خواهد بود، چه در کسوت فرد و چه در لباس جمع. از این رو بند 3 ماده 19 کنوانسین بینالمللی حقوق سیاسی – مدنی 1966 نیز آزادی اطلاعرسانی را مقید به دو شرط کرده است: اول رعایت حقوق دیگران و دوم رعایت امنیت ملی، نظم عمومی، بهداشت و اخلاق عمومی.
با این وصف اگر رسانه را به مثابه روش بپنداریم و بر آن مسئولیتی قائل باشیم، ضرورت قانونمندی آن بر همگان روشن میشود، چرا که رسانه نیز همانند دیگر مقولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پدیدهای اجتماعی است و نیازمند قانون و قانونمندی تا بتواند به قول «شول مک براید»، رسالت و نه شغل خود را به انجام برساند و در تعمیق و تعمیم انسانیت تأثیر گذار باشد، خواه آن را در قاب آینه نظام جامع رسانه به رخ بکشیم و خواه در قالب پراکنده گویی قانونی که صد البته تدوین در چهارچوب کلی نظام جامع رسانه، با در نظر گرفتن تحولات اجتماعی و وجود انعطاف لازم، می تواند ما را به سرمنزل مقصود برساند.
از این منظر نشریه وزین پنجره، تلاش دارد با بهره برداری مناسب از مدیریت ارتباطات، نشریهای تأثیرگذار و الگو باشد و رسالت و نه شغل خود را برای گسترش مفاهیم اسلامی – انسانی به انجام رساند. این آغاز را برای همه دست اندرکاران پرتلاش این نشریه به فال نیک گرفته و امید آن که در جو آشفته رسانهزده جامعه ما بر سبیل حق محکم و استوار پایدار بماند؛ اگرچه آرزویی است بس بلند و امری است سخت دشوار که جز از خداپرستان مردمدار این مهم برنیاید.
منبع: نشریه پنجره شماره 100