جمهوری اسلامی ایران نظامی مردمی است که ارکان قدرت در آن با رای مستقیم مردم از طریق انتخابات شکل میگیرند. اداره امور مملکت در کشور ما بر اساس قانون اساسی و بر مبنای نوعی مردمسالاری دینی میباشد.
رئیسجمهور به عنوان بالاترین قدرت اجرایی کشور و مجلس به عنوان تنها قوه قانونگذار از طریق رای مستقیم مردم انتخاب میشود. حتی رهبری نظام نیز از طریق مجلس خبرگان منتخب مردم، تعیین میشود. بنابراین میتوان گفت که در نظام جمهوری اسلامی، جمهوریت نظام ظرفی برای اداره امور کشور بر مبنای اسلامیت است.
از طرفی هر حکومت مردمی، ساز وکاری برای حفظ "جمهوریت" و "مردمیبودن" خویش، پیشبینی کرده است. این نوع حکومتها، علاوه بر آنکه شرایط و لوازمی را برای داوطلبان اداره امور حکومتی تعیین کردهاند، نهادهایی را نیز مسئول نظارت بر تطبیق این شرایط با داوطلبان و نیز شیوه صحیح انتخاب آنان از سوی مردم قرار دادهاند.
در نظام اسلامی ما این وظیفه خطیر برعهده یک نهاد عالی به نام «شورای نگهبان» قرار داده شده است. بنابراین شورای نگهبان به عنوان ناظری امین، در کنار نظارت بر اسلامیت نظام و تطبیق قوانین با شرع مقدس و قانون اساسی و نیز تفسیر قانون اساسی، مراقبت از جمهوریت نظام را نیز عهدهدار است.
شورای نگهبان به استناد اصول 91 تا 99 فصل ششم قانون اساسی دارای اختیارات و صلاحیتهای مختلفی است که پاسداری از «احکام اسلام» و «قانون اساسی» از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس با آنها از اهم این اختیارات به شمار میآید. امّا این نهاد علاوه بر "اعتباربخشی" به مصوبات مجلس و پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی، در روند برگزاری انتخابات نیز دو وظیفه مهم برعهده دارد که یکی نظارت بر حسن اجرای انتخابات و دیگری تائید صلاحیت داوطلبان است. بر این اساس، نظارت بر حسن اجرای انتخابات "مجلس خبرگان رهبری"، "ریاست جمهوری"، "مجلس شورای اسلامی" و "مراجعه به همهپرسی" از یک سو و تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، از مهمترین وظایف این نهاد است.
از این رو ضمانت «مردمی بودن» نظام از طریق مراقبت بر شیوه ورود افراد صالح به قدرت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و ریاستجمهوری صورت میگیرد و همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «شورای نگهبان صافی است برای آن که نگذارد ناخالصی وارد ارکان نظام بشود.»
این نهاد به عنوان پاسدار جمهوریت نظام بر حسن اجرای انتخابات نظارت کرده و مانع تاثیر جریانها و باندهای قدرت و ثروت بر روند انتخابات و نیز ورود افراد ناصالح به حاکمیت خواهد شد. وجود این نهاد قدرتمند راه را بر تکرار تجربه تلخ انقلاب مشروطه نیز خواهد بست و مانع انحراف نظام مردمی کشورمان از اصول و ارزشهای خویش شده و راه را بر تکرار دیکتاتوری و استبداد میبندد. به همین دلیل است که حضرت امام خمینی(ره) نیز با توجه به این مهم در برابر تضعیف جایگاه شورای نگهبان قاطعانه ایستادگی کرده و میفرمودند: «در آن زمان [صدر مشروطیت] به تدریج فقها را از مجلس بیرون راندند و به سر این ملت آن آوردند که دیدیم. من به این آقایان هشدار مىدهم که تضعیف و توهین به فقهاى شوراى نگهبان امرى خطرناک براى کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد مىشود و در آخر، رژیمى را ساقط مىنماید.»
رهبر معظم انقلاب نیز در این خصوص میفرمایند: «بدون شوراى نگهبان، بدون دستگاهى که تضمین کند سلامت این خطى را که حکومت دارد دنبال میکند، معقول نیست که یک نظامِ داراى اصول، داراى ارزشها و داراى اهداف، بتواند کار خودش را دنبال بکند. بنابراین اصل ایجاد شوراى نگهبان در قانون اساسى، یک کار ضرورى و لازم و کاملاً متین و حکیمانه بود. امروز هم هرچه بیشتر پیش میرویم، به اهمیت حضور شوراى نگهبان بیشتر پىمیبریم. شواهد متعددى از همه طرف براى انسان روشن میکند که چه فکر درستى بود گذاشتن این شورا در قانون اساسى، و چه لطف بزرگى کرد خداى متعال براى این کار، و امام بزرگوار ما که اینطور محکم در مقابل شبهات ایستادند و از شوراى نگهبان دفاع کردند؛ ایشان چه کار بزرگى را انجام میدادند و درنظر داشتند.»
از این روست که میبینیم یکى از نقاطى که همواره در طول عمر سیساله نظام اسلامی مورد بمباران تبلیغاتى بیامان دشمن قرار دارد شوراى نگهبان است. چراکه وجود شورای نگهبان مقتدر راه را بر نفوذ دشمن به خیمه نظام بسته است.
----------------------
صحیفه امام، ج18، ص: 432
دیدار با اعضای شورای نگهبان ۱۳۸۶/۰۴/۲۰