کد خبر: ۷۳۷۷
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۴- 17 December 2020
ویژه‌نامه "دردآشنای اسلام و انقلاب" – ۲۲

ماجرای سوء قصد به جان آیت‌الله یزدی

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شورای نگهبان، در کتاب خاطرات مرحوم آیت الله یزدی به نقل از وی آمده است:

یك‌ شب‌ حدود ساعت‌ یك‌ بعد از نیمه‌ شب‌، زنگ‌ منزل‌ ما به‌ صدا در آمد. عادت‌ بنده‌ این‌ بوده‌ و هست‌ كه‌ اگر خودم‌ در منزل‌ باشم‌ و كسی‌ در بزند، خودم‌ مستقیماً پشت‌ در می‌روم‌ و در را باز می‌كنم‌. اما استثنائاً در آن‌ شب‌ این‌ كار را نكردم‌. گویی‌ نیرویی‌ به‌ من‌ می‌گفت‌ كه‌ نباید در را باز كنم‌. بنابراین‌ «اف‌.اف‌» را برداشتم‌ و پرسیدم‌ كیست‌؟ صدایی‌ كه‌ از پشت‌ آیفون‌ آمد، شبیه‌ صدای‌ همان‌ فردی‌ بود كه‌ من‌ با او درگیری‌ لفظی‌ پیدا كرده‌ بودم‌ و از امام‌ هم‌ خواستم‌ كه‌ از ورودش‌ به‌ دفتر ایشان‌ جلوگیری‌ كند.

فرد مزبور از من‌ خواست‌ كه‌ دو ـ سه‌ دقیقه‌ دم‌ در بیایم‌. من‌ گفتم‌: «این‌ موقع‌ شب‌ كه‌ وقت‌ صحبت‌ نیست‌.» آن‌ شخص‌ همچنان‌ اصرار داشت‌ كه‌ مرا حضوری‌ ملاقات‌ كند و من‌ هم‌ هر چه‌ بیشتر اصرار او را می‌دیدم‌، قاطع‌تر می‌شدم‌ كه‌ این‌ پیشنهاد را نپذیرم‌. خانوادة‌ ما با توجه‌ به‌ این‌ كه‌ در آن‌ ایام‌ هنوز قضیه‌ ترور شخصیت‌ها باب‌ نشده‌ بود، چندان‌ ذهنیت‌ آن‌ را نداشتند كه‌ از رفتن‌ من‌ به‌ دم‌ در منزل‌، جلوگیری‌ كنند و تنها گمان‌ می‌كردند كه‌ من‌ به‌ دلیل‌ نامناسب‌ بودن‌ زمان‌ ملاقات‌ به‌ آن‌ شخص‌ جواب‌ رد می‌دهم‌. لذا وقتی‌ اصرار او و انكار مرا دیدند، گفتند: «اگر ول‌ كن‌ نیست‌، شما رهایش‌ كن‌ و بیا بگیر بخواب‌!» من‌ هم‌ چنین‌ كردم‌.

صبح‌ روز بعد به‌ من‌ اطلاع‌ دادند كه‌ آقای‌ اشراقی‌ به‌ اتفاق‌ یك‌ فرد دیگر در حالی‌ كه‌ مسلح‌ بودند، مقابل‌ منزل‌ شما آمدند و ما به‌ چشم‌ خود دیدیم‌ كه‌ در حال‌ گفتگو با آیفون‌ منزل‌ شما هستند. من‌ برایم‌ مسلم‌ شد كه‌ توطئه‌ تروری‌ در كار بوده‌ است‌؛ منتها با كمك‌ و امدادهای‌ حضرت‌ حق‌ ما از این‌ نقشة‌ ترور جان‌ سالم‌ بدر بردیم‌.

ماجرای سوء قصد به جان آیت‌الله یزدی

یك‌ خاطره‌ دیگر هم‌ از منافقین‌ و توطئة‌ سوء قصد، در ذهن‌ دارم‌ كه‌ آن‌ را برای‌ شما نقل‌ می‌كنم‌. فصل‌ تابستان‌ بود و ما برای‌ خواب‌ به‌ حیاط‌ خانه‌ رفتیم‌. آقای‌ مدنی‌ هم‌ همراه‌ ما بود. در جوار منزلی‌ كه‌ ما اقامت‌ داشتیم‌، منزل‌ آقای‌ بهشتی‌ قرار داشت‌ كه‌ دختر و داماد ایشان‌ هم‌ در شمار منافقین‌ درجه‌ بودند و هنوز هم‌ هستند. البته‌ در آن‌ مقطع‌ منافقین‌ هنوز در ایران‌ پایگاه‌ و جایگاه‌ داشتند و عمدة‌ تشكیلاتشان‌ در داخل‌ ایران‌ بود. پسر آقای‌ بهشتی‌، همین‌ سیدالمحدّثینی‌ است‌ كه‌ بعد از «مسعود رجوی‌» شخص‌ دوم‌ سیاسی‌ این‌ سازمان‌ محسوب‌ می‌شود. در آن‌ شب‌ كه‌ ما در آن‌ منزل‌ در جوار منزل‌ سیدالمحدثین‌ اقامت‌ داشتیم‌، آنها طرح‌ سوء قصد به‌ ما را ریخته‌ بودند كه‌ از طریق‌ دیوار، خودشان‌ را به‌ محل‌ سكنای‌ ما برسانند و اقدام‌ مسلحانه‌شان‌ را به‌ رهبری‌ سیدالمحدثین‌ انجام‌ دهند.

بنده‌ هم‌ در آن‌ مقطع‌ مسلح‌ نبودم‌ و اساساً تا قبل‌ از این‌ كه‌ نمایندة‌ مجلس‌ شوم‌، دستم‌ به‌ اسلحه‌ نخورده‌ بود. در واقع‌ برای‌ خیلی‌ها سلاح‌ تهیه‌ كرده‌ بودم‌؛ ولی‌ خودم‌ اسلحه‌ به‌ دست‌ نگرفته‌ بودم‌. ظاهراً فرد سوءقصدكننده‌ به‌ بالای‌ دیوار می‌رود و نگاهی‌ به‌ داخل‌ منزل‌ می‌اندازد و می‌بیند كه‌ بچه‌های‌ ما خوابیده‌اند؛ ولی‌ من‌ خودم‌ حضور ندارم‌. جایش‌ را عوض‌ می‌كند تا بلكه‌ مرا ببیند. در همین‌ احوال‌ بچه‌های‌ ما متوجه‌ می‌شوند و سروصدا راه‌ می‌اندازند. او هم‌ به‌ بالای‌ پشت‌ بام‌ ما می‌رود.

لازم‌ به‌ ذكر است‌ كه‌ بام‌ آنها نسبت‌ به‌ بام‌ ما مرتفع‌تر بود؛ چون‌ در آن‌ مقطع‌ هنوز جواد ما، طبقة‌ دوم‌ ساختمان‌ را نساخته‌ بود. این‌ در واقع‌ همان‌ بامی‌ بود كه‌ امام‌ بالای‌ آن‌ تشریف‌ می‌آوردند و به‌ ابراز احساسات‌ مردم‌ پاسخ‌ می‌گفتند. به‌ هر تقدیر فرد سوءقصدكننده‌ از طریق‌ راه‌پله‌های‌ منزل‌ ما موفق‌ می‌شود كه‌ خودش‌ را به‌ كوچه‌ برساند. در همین‌ احوال‌ آقای‌ مدنی‌ كه‌ صحبتش‌ را كردم‌، او را در حالی‌ كه‌ مسلح‌ بوده‌، می‌بیند و تعقیبش‌ می‌كند و او هم‌ پا به‌ فرار می‌گذارد.

منافقین‌ این‌ شیوة‌ ناعادلانه‌ را در حذف‌ فیزیكی‌ شخصیت‌های‌ ما پی‌ گرفتند و از روزی‌ كه‌ سلاح‌ را از رو بستند و رودرروی‌ نظام‌ اسلامی‌ ایستادند، كلام‌ حضرت‌ امام‌ معنا پیدا كرد و حجت‌ بر منافقین‌ تمام‌ شد و نظام‌ هم‌ در مقام‌ تدافع‌ از ارزش‌های‌ خویش‌ كه‌ مجانی‌ به‌ دست‌ نیاورده‌ بود تا بخواهد مجانی‌ از كف‌ بدهد، به‌ مقابلة‌ رسمی‌ و نظامی‌ با آنان‌ همت‌ گماشت‌ و گرچه‌ خسارات‌ مالی‌ و جانی‌ بی‌شماری‌ پرداخت‌؛ ولی‌ پیروز میدان‌ شد. در ضمن‌ امام‌ اینگونه‌ فتوا دادند كه‌ اگر فردی‌ در شاخة‌ فرهنگی‌ سازمان‌ به‌ اصطلاح‌ مجاهدین‌، فعالیت‌ كند، و سلاح‌ هم‌ به‌ دست‌ نگیرد، محارب‌ محسوب‌ می‌شود.

سرنوشت‌ منافقین‌ به‌ آنجا منتهی‌ شد كه‌ دچار پراكندگی‌ شدند و سرانجام‌ به‌ دامن‌ حكومت‌ عفلقی‌ صدام‌ افتادند تا بلكه‌ چند صباحی‌ بتوانند به‌ حیات‌ ننگین‌ خود ادامه‌ دهند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار

حقیقت تنفیذ؛ فرایندی حقوقی و شرعی

چیستی و چگونگی تنفیذ

فیلم | اعتبارنامه رئیس جمهور منتخب توسط اعضای شورای نگهبان امضا شد

اعتبارنامه رئیس جمهور منتخب توسط اعضای شورای نگهبان امضا شد

گزارش تصویری امضای اعتبارنامه رئیس جمهور منتخب توسط اعضای شورای نگهبان

اعتبارنامه دکتر پزشکیان توسط اعضای شورای نگهبان امضا شد

گزارش تصویری جلسه شورای نگهبان ۳ مرداد ۱۴۰۳

آیت‌الله جنتی: زندگانی امام حسین (ع) الگویی کامل برای زندگی باعزت است/ کاپیتولاسیون نگاه ظالمانه دولت‌های استکباری را آشکار می‌کند

با تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری اقدامات او اعتبار شرعی و قانونی پیدا می‌کند

ثبت تجارب انتخاباتی در شورای نگهبان و بهره‌گیری از آن‌ها در اصلاح فرآیندها و روش‌ها

پربازدید ها

پیام تسلیت آیت‌الله جنتی به مناسبت درگذشت پدر حجت‌الاسلام والمسلمین حجازی

گزارش تصویری امضای اعتبارنامه رئیس جمهور منتخب توسط اعضای شورای نگهبان

اعتبارنامه دکتر پزشکیان توسط اعضای شورای نگهبان امضا شد

برگزاری چند انتخابات در چند ماه؛ ثبات، استحکام و اقتدار نظام اسلامی در سایه‌سار رهبری حکیمانه

انتخاب اعضای هیات‌رئیسه شورای نگهبان برای یک سال آینده

۲ تصویر از ۲ عضو باسابقه شورای نگهبان در حاشیه مراسم تنفیذ حکم دومین رئیس‌جمهور

برگزاری انتخابات زودهنگام؛ نمایش ثبات و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران

دستاوردها و نتایج انتخابات‌های اخیر؛ از تحقق اراده مردم تا تجاربی که برای مجریان و ناظران به دست آمد

آغاز انتشار ویژه‌نامه «آینه اعتماد ۲» به‌مناسبت سالروز تاسیس شورای نگهبان

با تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری اقدامات او اعتبار شرعی و قانونی پیدا می‌کند