دکتر اسماعیلی در برنامه شناسنامه:
برخی مطالب مطرح شده از تریبون مجلس ششم را رادیو اسرائیل هم نمیتوانست بیان کند
عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: از تریبون مجلس ششم مسائلی مطرح میشد که رادیو اسرائیل نمیتوانست مانند آن را بیان کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محسن اسماعیلی عضو حقوقدان شورای نگهبان در برنامه «شناسنامه» این هفته در مورد حضورش در شورای نگهبان، گفت: روزی که وارد شورای نگهبان شدم، حتی یک موی سفید هم نداشتم. من دوره دکتری را در سال 78 تمام کرده و وارد هیات علمی دانشگاه شده بودم و چهره چندان ناشناختهای هم نبودم. در همان ایام آیتالله شاهرودی مرا به عنوان معاون پارلمانی قوهقضاییه منصوب کردند. وقتی رفتم تا ببینم باید چه کاری انجام دهیم، متوجه شدم نیامده باید بروم و ایشان فرمودند نظر ما تغییر کرده و میخواهیم شما را به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان معرفی کنیم. هیچ وقت به ذهنم نمیرسید که بخواهم عضو شورای نگهبان باشم، چون همه اعضای شورا سن بالایی داشتند و من در آن روزها 36 ساله و جوان بودم. آقای شاهرودی معقتد بودند باید نوعی جوانگرایی در شورای نگهبان اتفاق بیفتد و از اینجا آغاز کردند.
وی ادامه داد: آن روزها دوره اصلاحات و مجلس ششم بود و درگیری شدیدی بین شورای نگهبان و مجلس وجود داشت و آقای شاهرودی معتقد بودند باید افراد بیحاشیه و مورد قبولی را به مجلس معرفی کرد تا بتوان با مجلس دیالوگ برقرار کرد.
عضو شورای نگهبان در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد ارتباط خوبش با مرحوم احمد بورقانی (عضو هیات رئیسه مجلس ششم)، اظهار داشت: رابطهام با وی تاثیری در رای مجلس ششم برای ورود به شورای نگهبان نداشت. من با وی از دوران جبهه و جنگ در ارتباط بودم و به صورت خانوادگی با هم رفتوآمد داشتیم. مرحوم بورقانی با ما ارتباط خوبی داشت، اما فضای سنگینی که در مجلس ششم وجود داشت، اجازه نمیداد ایشان کار خاصی انجام دهد.
وی همچنین گفت: آن دوره اولین باری بود که حقوقدانها باید به مجلس می آمدند و از خودشان دفاع میکردند. در آن جلسه بعضی از آقایان که الان در رسانههای خارجی فعالیت میکنند، رفتار توهینآمیزی با من داشتند و اتهامات بدی به من وارد دانستند. من هم خیلی قاطعانه و محترمانه پاسخ این اتهامات را دادم و گفتم رای بدهید یا رای ندهید به حال من فرقی نمیکند اما نوع رفتارتان، خوب نبود. در نهایت رئیس مجلس وقت و برخی دیگر از دوستان از من دلجویی کردند و موضوع گذشت.
اسماعیلی در ادامه «شناسنامه» در مورد تنش بین مجلس ششم و شورای نگهبان، گفت: قطعاً میشد این اتفاقات کمتر بین مجلس و شورا وجود داشته باشد، اما متاسفانه در مجلس ششم یک نوع فضای بدبینی و لجبازی وجود داشت و میخواستند با هرچیزی مخالفت کنند. این بدبینی و لجاجت نتیجه مناسبی هم نداشت و باعث شد قطعه نامناسبی در تاریخ مجلس و انقلاب به وجود بیاید.
وی در مورد نقش خود در مساله تحقیق و تفحص از سازمان صدا و سیما و نهادهای تحت نظر رهبری در دوران مجلس ششم، تصریح کرد: این دوستان فکر میکردند در صداوسیما خبری است و با شعارهایی مثل سیمای لاریجانی و... مسائلی را مطرح میکردند. در مجلس طرحی برای تحقیق و تفحص از صدا و سیما مطرح شد، اما نظر شورای نگهبان این بود که چون صداوسیما به صورت مستقیم زیر نظر رهبری است، این طرح قابل بحث نیست. اگرچه بنده نیت این دوستان از طرح این موضوع را قبول نداشتم، اما از نظر حقوقی اصل این تحقیق و تفحص را بلامانع میدانستم تا برخی شبهات برطرف شود.
اسماعیلی افزود: آقای کروبی (رئیس مجلس ششم) وقتی از نظرات من مطلع شدند، از من خواستند تا در جلساتی با هم شرکت کنیم تا به راهحلی برسیم. راهحل پایانی هم این بود که نمایندگان مجلس در این ارتباط نامهای به حضرت آقا بنویسند. ایشان هم با متانت و صبر فرمودند که نمایندگان مجاز به انجام این تحقیق و تفحص هستند، اما علیرغم این لطف بازهم در مورد اعلام نتایج این تحقیقات کملطفیهایی نسبت به صداوسیما صورت گرفت.
محسن اسماعیلی همچنین در مورد ماجرای تحصن در مجلس ششم، اظهار داشت: این تحصن هم در راستای همان لجبازی و بدبینی بود. کسی که به کمترین سطوح منافع ملی آشنا و پایبند بود، رفتار این آقایان را در مجلس ششم نمیپذیرفت. به همین دلیل هم بود که مردم تودهنی سنگینی به این افراد زدند. متاسفانه از تریبون مجلس برای بیان بدترین مسائل استفاده میکردند و منافع ملی را نادیده میگرفتند. گاهی از تریبون مجلس مسائلی مطرح میشد که رادیو اسرائیل نمیتوانست مانند آن را بیان کند. این افراد برای مجلس هفتم کاندید شدند و عدهای از آن ها هم رد صلاحیت شدند. در حالی که نظام و رهبری در تلاش بودند حقی از کسی ضایع نشود، اینها روز به روز فضای کشور را تندتر میکردند. مثلاً نامهای بیادبانه و زشت خطاب به حضرت آقا نوشته بودند. فارغ از اینکه چه کسی این نامه را نوشته و موضوعش چه بود، نامه زشت و آزاردهندهای بود اما برخلاف تبلیغاتی که اینها انجام میدادند، دلیل رد صلاحیت این افراد صرفاً این نامه نبود البته برخی از اعضای شورای نگهبان معتقد بودند هرکس این نامه را امضاء کرده به آداب و اخلاق اسلامی ملتزم نیست و بیربط هم نمیگفتند، اما در جلسهای که با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان فرمودند نباید نامهای که به من نوشته شده ملاک رد صلاحیت باشد.
وی ادامه داد: رئیسجمهور و رئیس مجلس به شورای نگهبان میآمدند و در مورد تکتک افراد صحبت و پروندهها بررسی میشد. در واقع مجموعه نظام به دنبال حل مساله بودند، اما گروهی هم در مجلس ششم حضور داشتند که اکثریت مجلس ششم را به دنبال خود میکشیدند و آن تحصن هم نتیجه تلاش این گروه بود. نتیجه این کارها در انتخابات مجلس هفتم مشخص شد و مردم حتی به یک نفر از افرادی که طرفدار چنین طرز تفکری بودند، رای مثبت ندادند.
محسن اسماعیلی در پاسخ به این سوال که آیا خودتان را فردی سیاسی میدانید، اظهار داشت: بنده در متن حوادث کشور حضور دارم و دنبال کردن مصالح کشور را یک وظیفه شرعی برای خودم میدانم. اگر این به معنای سیاسی بودن است، بله من سیاسی هستم. هیچکس نباید نسبت به سرنوشت انقلاب و کشور بیتفاوت باشد، اما همه کسانی که با بنده در ارتباط هستند، میدانند که هیچ وقت خودم را در دستهبندیهای سیاسی قرار نمیدهم، چون هیچ کدام از اینها را دارای ضابطههای شناخته شده یک حزب سیاسی نمیدانم. ضمن اینکه معتقدم عضو شورای نگهبان باید طوری رفتار کند که حرفش برای سلایق مختلف قابل قبول باشد. به این دلیل از ورود به دستهبندیهای سیاسی اجتناب میکنم.
وی افزود: ما در شورای نگهبان در موضع داوری هستیم و داور باید مقبولیت و نفوذ کلام داشته باشد. اگر من کاری کنم که از قبل نظرم حدس زده شود، برای داوری من زمینه قابل قبولی فراهم نخواهد شد. قانون انتخابات به همین دلیل موضعگیری اعضای شورای نگهبان را علیه یا له کاندیداها ممنوع کرده است.
عضو حقوقدان شورای نگهبان در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود، گفت: زمانی که در دولت آقای هاشمی مسائل فرهنگی به حاشیه رانده میشد و مسائل انحرافی فرهنگی مثل دوچرخهسواری زنان و... مطرح میشد، یادداشتی نوشتم و چوب محکمی هم بابت آن خوردم. در این یادداشت نسبت به نوع نگاهی به فرهنگ وجود داشت، انتقاداتی مطرح کردم که مورد استقبال هم واقع شد. بعضی از دوستانی که از این مقاله ناراحت بودند، ما را پیدا کردند و مزد مقالهای که نوشته بودیم را به ما دادند.
وی همچنین در مورد وضعیت فرهنگی کشور، تصریح کرد: ما از جنگ استفاده خوبی نکردیم. جنگ ما یک پتانسیل و ظرفیت فرهنگی داشت که میتوانست حداقل 80 سال فرهنگ کشور را بیمه کند. بعد از جنگ یک مقدار از این فرهنگ فاصله گرفتیم و فکر کردیم لازمه پرداختن به آبادانی کشور، فاصله گرفتن از فرهنگ جهاد و شهادت و ایثار است. یک مقدار تشریفات و تجملگرایی در ما رسوخ پیدا کرد و کمکم سایر آسیبهای فرهنگی هم رخنمایی کردند. وقتی صاحبان مقام و جایگاه سیاسی و اجتماعی دچار آسیبهای فرهنگی شوند این موضوع به طور طبیعی در بدنه جامعه هم رسوب خواهد کرد. مردم روش زندگی را از حاکمان خود میآموزند. هرچه از جنگ دور شدیم، مشکلات اخلاقی را بیشتر دیدیم و میبینیم. ریشه بسیاری از مسائل سیاسی هم از نظر من به مشکلات اخلاقی که در بین ما وجود دارد، مرتبط است.
اسماعیلی ادامه داد: بزرگترین آفت روزگار ما رواج تملق و چاپلوسی و کمرنگ شدن فضای نقد است. ما هنوز باور نکردهایم که نقد حق مردم است. ما باور نکردهایم که ما خدمتگزار مردم هستیم و ولی نعمت میتواند عملکرد خدمتگزار خود را زیر ذرهبین قرار دهد. ما باور نکردهایم که نقد پلکان ترقی است. از طرف دیگر متاسفانه از چند سال پیش تا الان فرهنگ چاپلوسی بین ما رواج پیدا کرده است که این خیلی مشکلساز است. ما باید این صعه صدر را پیدا کنیم که دیگران کار ما را نقد کنند. امام میفرمودند نقد که هیچ، تخطئه یک تفضل الهی است. نقد راه رشد ما به سوی آینده است، اما متاسفانه گاهی ادب نقد به درستی رعایت نمیشود. بعضیها نقد را با هتک مخلوط میکنند که نباید به این صورت عمل شود.
محسن اسماعیلی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: شورای نگهبان هم تافته جدا بافته نیست و میتوان از آن نقد کرد. نقد لازمه شورای نگهبان است و مشکلات کار را به ما نشان میدهد، اما باید مراقب باشند مثل مجلس ششم نقد نکنند. ما پیش دوستان مجلس ششم میرفتیم و میگفتیم اگر به کار ما انتقادی دارید، بگویید، اما چیزی نمیگفتند و فردای آن روز از تریبون مجلس مسائلی را مطرح میکردند که البته خیلی از حرفهایشان هم نادرست بود. در هر صورت ما نباید از نقد گریزان باشیم. من در شورای نگهبان سعی کردهام در این راستا عمل کنم.
وی افزود: در دوران تحصن در سعدآباد جلسه ای با حضور رئیسمجلس، رئیسجمهور و اعضای شورای نگهبان برگزار شد تا در مورد این مساله صحبت شود. بنده در آن جلسه عرض کردم این 12 نفر نظراتی دارند، مهم این است نظرات این افراد کارشناسانه و در جهت منافع ملی باشد وگرنه افراد همیشه قابل نقد و تعویض هستند، اما نهاد شورای نگهبان نباید فدای مخالفتهای ما با برخی از افراد شود. کدام کشور است که نهادی مانند شورای نگهبان نداشته باشد؟ این جایگاه نباید تضعیف شود. امام بارها فرمودند که تعضیف شورای نگهبان خطری مثل مشروطیت را در پی دارد. باید توجه داشته باشیم که نقد شورای نگهبان به هتک این نهاد نینجامد.
اسماعیلی همچنین اظهار داشت: یکی از سادهترین و بهترین راههایی که به شورای نگهبان کمک میکند موفقتر عمل کند، برقراری ارتباط روانتر و سریعتر و صریحتر با مردم و افکار عمومی است. یکی از ایراداتی که از نظر من به شورای نگهبان وارد است، این است که ما نگاه درستی به اطلاعرسانی نداریم و حس میکنیم اطلاعرسانی صرفاً به معنای انعکاس مصوبات شوراست. حس میکنم اگر افکار عمومی در جریان کار شورای نگهبان قرار بگیرد، مقدار زیادی از توهمات و انتقادات موجود رفع خواهد شد. انتشار مشروح مذاکرات شورا واقعاً به نفع کشور است، اما بعضیها نگرانیهایی دارند.
وی افزود: مذاکرات باید مستقیم و بدون روتوش پخش شود. هر نهاد حاکمیتی باید مردم را محرم بداند و این موضوع مختص به شورای نگهبان نیست. وقتی من این موضوع را در مسالهای مطرح کردم اوقات تلخیهایی زیادی با من شد تا اینکه همین اواخر به مناسبتی خدمت آقا رسیدیم و ایشان فرمودند موضوع انتشار مذاکرات شورا حرف خیلی خوبی بود. بعد از اظهارنظر آقا نظر برخی از دوستان در این مورد عوض شد.
اسماعیلی در مورد انتخابات 84 و موضوع حکم حکومتی رهبری در مورد مهرعلیزاده و معین، گفت: شورا در آن دوره به خوبی به وظیفه خود عمل کرد. آقا هم به وظیفهشان عمل کردند. آقا در موارد متعددی چنین حکمی با ما دادند و گفتند با اینکه میدانم شما به درستی وظیفه خود را انجام دادهاید، اما فلان کار را انجام دهید. ایشان به وظیفه قانونی خود عمل کردهاند و ما هم طبق قانون اساسی وظیفه داریم از حکم ایشان تبعیت کنیم. نظام خیلی تلاش کرده برخی مشکلات را رفع یا کمتر کند. در آن دوره بر اساس موازینی که وجود داشت، این دو بزرگوار در شورا رای نیاوردند، اما حضرت آقا با استفاده از اختیارات خود این دستور را صادر کردند و ما هم براساس وظیفه تبعیت کردیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در انتخابات یازدهم هم منتظر حکم حکومتی بودید یا خیر اظهار داشت: خیر، نیازی به حکم حکومتی نبود. صدور چنین احکامی استثناء است و فکر میکنم در انتخابات اخیر نیازی به صدور حکم حکومتی نبود.
عضو حقوقدان شورای نگهبان در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد بررسی صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم گفت: متاسفانه روایتهای مخدوش و متفاوتی در این مورد ارائه شده است. اگر قرار است این اخبار گفته شود، راه حل درست انتشار متن مذاکرات شوراست، اما اگر قرار نیست گفته شود، پس هیچ کس نباید در این مورد صحبت کند. من هم ترجیح میدهم فعلاً در این مورد صحبت نکنم، اما فکر میکنم این از حقوق مردم است که از این خبر و دیگر موارد شورا باخبر شوند.
وی در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری تصریح کرد: در آن ایام همه ما نگران بودیم. مرحوم آیتالله آقا مجتبی تهرانی در آن ایام فرمودند انتخابات 88 انتخابات نبود، امتحانات بود، همه ما امتحان شدیم. در آن انتخابات اتفاقاتی افتاد که نباید میافتاد و کسانی از قطار انتخابات پیدا شدند که نباید این کار را میکردند. وقتی به آن روزها نگاه میکنیم، متوجه میشویم حادثه بسیار بزرگ بود و اگر فضل الهی و رهبر مدبرانه و بصیرت مردم نبود، ممکن بود اصل نظام آسیب ببیند. این اتفاقات باعث نگرانی ما بود. طرفین قضیه عصبانی بودند و بهگونهای رفتار میکردند که اصل نظام را هدف گرفته بودند. امیدواریم دیگر شاهد این اتفاقات نباشیم.
اسماعیلی در مورد اینکه برخی معتقدند اظهارنظرهای بعضی از اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال 88 باعث خراب شدن جو انتخابات شد نیز اظهار داشت: این صحبت را قبول ندارم، اما ای کاش این اظهار نظرها انجام نمیشد. این اظهارنظرها به معنای دخالت در نتیجه انتخابات نبود. بدون رودربایستی عرض میکنم که بعضی از اعضای شورای نگهبان (که البته من جزو آنها نبودم) شیفته آقای احمدینژاد بودند و به ایشان حسن ظن داشتند، اما همین افراد وقتی حس کردند ممکن است انحرافی در مسیر ایجاد شده باشد، بدون تعارف ایستادند.
وی افزود: یکی از سختترین دوران زندگی من، دوران تمرد 11 روزه در مقابل فرمان رهبری بود. این اتفاق که افتاد برای دوستانی که شیفه ایشان (احمدینژاد) بودند خیلی تلخ بود. در یکی از جلسات من وقت گرفتم و گفتم شورای نگهبان نباید در خصوص این تمرد ساکت بنشیند و عرض کردم شورای نگهبان باید در این ارتباط که یک بدعت در انقلاب به شمار میرود، موضعی قاطع داشته باشد. من نامهای تهیه کردم که به امضای ده نفر از اعضای شورای نگهبان رسید و به رئیسجمهور وقت (احمدینژاد) ارسال شد. در این نامه به صراحت آمده بود که ما شما را تا زمانی رئیسجمهور مشروع میدانیم که نسبت به ولایت فقیه و اختیارات قانونی وی تمکین داشته باشی. در انتهای نامه هم جمله معروف حضرت امام را آورده بودیم که فرمودند اگر رئیسجمهور با نصب ولی فقیه نباشد، طاغوت است.
اسماعیلی گفت: وقتی این متن در شورا خوانده شد، همه پسندیدند و ده نفر هم آن را امضاء کردند، اما یکی از آقایان بزرگورا که پیش از این خیلی از آقای احمدینژاد دفاع میکرد، علیرغم اینکه متن پیشنهادی خیلی محکم تنظیم شده بود، به من اعتراض کرد که شما در ان متن مماشات کردهاید و باید محکمتر مینوشتید. نفرات دیگری که در شورا بودند و این نامه را امضاء نکردند هم نظرات دیگری داشتند و میخواستند از راههای دیگر این موضوع را حل کنند.
اسماعیلی در بخش دیگری از این برنامه تلویزیونی در مورد اولین حضور خود در جبهه خاطرنشان کرد: من سال 60 به جبهه رفتم. سال 63 با لطف خدا با شهید علیرضا عاصمی آشنا شدم. وقتی با ایشان آشنا شدم تا روز شهادتشان فقط به عنوان تخریبچی فعالیت داشتم.
وی افزود: در جبهه با افراد زیادی هم رزم بودیم که خیلی از آنها الان جزو بزرگان هستند. آقای محصولی، آقای فتاح، آقای احمدینژاد، آقای قالیباف و... از همرزمان بنده در جبهه بودند که من از همه آنها کوچکتر بودم.
اسماعیلی در مورد علوم حوزوی هم اظهار داشت: من از سال 60 به حوزه رفتم و نزد اساتید مختلف درس آموختهام اما این اواخر که درس خارج را میگذراندم، چندین سال در کلاسهای حضرت آقا شرکت کردم. همچنین علاقه زیادی به درس حاج آقا مجتبی تهرانی داشتم و بعد از جنگ درسهای ایشان را از دست ندادم. در کلاسهای آیتالله امامی کاشانی هم شرکت کردم و علاقه زیادی به ایشان دارم. آیتالله محقق داماد و مرحوم مرعشی شوشتری هم لطف زیادی به من داشتند.
وی درمورد آیتالله آقا مجتبی تهرانی گفت: ایشان به شدت در مقابل مشهور شدن و مطرح شدن در رسانهها مقاومت میکردند. در حالی که دنیا به ایشان رو آورده بود، ایشان از دنیا روی برمیگرداندند و مراقب اخلاص خود بودند و احساس میکردند در گمنانی بهتر میتوانند به وظیفه خود عمل کنند. مرحوم حاج آقا مجتبی کوهی از اخلاص و اسرار ناگفته الهی بودند و مثل خیلی از بزرگان دیگر با شهرت مقابله میکردند. بارها شده بود ایشان با ناراحتی به من زنگ میزدند و میگفتند فلان نشریه عکس من را چاپ کرده، با آنها تماس بگیرید و تقاضا کنید دیگر این کار را تکرار نکنند والا مجتبی از آنها گله خواهد کرد. تلویزیون خیلی زحمت کشید که در زمان حیات ایشان، آثارشان را پخش کند، اما ایشان این موضوع را نمیپذیرفتند و فکر میکردند در گمنامی بهتر میتوانند وظیفه خود را انجام دهند.
اسماعیلی افزود: آقا مجتبی رصدی تمامعیار نسبت به مسائل سیاسی کشور داشتند و ریزترین مسائل سیاسی کشور را رصد میکردند، اما نمیخواستند به عنوان عنصر رسانهای سیاسی مطرح شوند. یکی از متخصصترین افراد در تاریخ سیاسی ایران و جریانشناسی و شخصشناسی ایشان بودند. ایشان یکی از موثرترین عناصر در طول تاریخ بعد و قبل از انقلاب بودند و اهل فن از تاثیر ایشان در نقاط عطف انقلاب باخبر هستند. مثلاً یک زمانی یک شخصی خدمت ایشان آمده بود که بنده به او حسن ظن داشتم. وقتی این آقا رفتند آقا مجتبی برخلاف حس ظن من نسبت به سرنوشت آن شخص اظهار نگرانی کردند. من گفتم اینطور نیست و ایشان در جواب به من لبخندی زدند و برای اولین و آخرین بار خطاب به من گفتند برای تو زود است که مرا تخطئه کنی! خودت خواهی دید و بعد از مدتی من به صحبت آقا مجتبی رسیدم. وقتی این اتفاقات افتاد خطاب به ایشان گفتم حاج آقا شما آن روز از کجا متوجه شدید که این فرد سرنوشتی اینچنین خواهد داشت، حاج آقا فرمودند چشمانت را باز کن، میبینی.
عضو حقوقدان شورای نگهبان ادامه داد: آقا مجتبی تهرانی رسالت خود را در کار تربیتی میدید. ایشان معتقد بودند کار اصلی روحانیت تعلیم و تربیت است و به این اصل هم تا آخر پایبند بودند.
وی همچنین گفت: آقا مجتبی به حضرت آقا علاقه شدیدی داشتند و گاهی هم رفت و آمد و جلسهای با ایشان داشتند. تا جایی که یادم است روسای قوا خدمت ایشان میآمدند و مشورتهایی از ایشان میگرفتند. مسئولین بخشهای مختلف کشور هم خدمت ایشان رفتوآمد داشتند و حاج آقا هم تا جایی که میتوانستند، راهنمایی میکردند و کاملآً هم موثر واقع میشدند. آقا مجتبی روی دوچیز خیلی حساس بودند و خیلی تکرار میکردند. اولین مورد اخلاص بود و خیلی روی سادهزیستی تاکید داشتند. علاوه بر این هر وقت مسئولین را ملاقات میکردند، به حالت التماس از آنها میخواستند که تا میتوانید به مردم خدمت کنید و توصیه مردم را به مسئولین میکردند.
اسماعیلی در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد دقت در تدوین قوانین کشور، اظهار داشت: ما نمره خوبی در زمینه قانونگذاری نداریم. قانون مدنی که 90 سال پیش نوشته شده از حیث نگارش استوارتر از متنهایی است که امروز مینویسیم. شاید دلیل این موضوع آن است که در مجلس افراد فقیه و حقوقدان کمی حضور دارند. ما در مجلس افراد فقیه و حقوقدان نیازمندیم، اما نمیدانم چرا مجلس از افراد حقوقدان و فقیه برجسته خالی است. بالاترین از این فکر میکنم یکی از مشکلات ما این است که فرهنگ آموزش قوانین و رعایت قانون زیاد در ذهن ما جا نیفتاده است. فکر میکنم باید فرهنگ قانونگرایی ترویج شود.
محسن اسماعیلی در پایان برنامه هم در مورد اسامی زیر نظرات خود را مطرح کرد:
امام: همه عشق و علاقه من
آیتالله مهدویکنی: اصولگرای نمونه
شهید بهشتی:مظهر تدبیر و سیاست
شهید رجایی: اخلاص و پاکدامنی
شهید عاصمی: دوست
بنیصدر: مظهر بد عاقبتی
مهندس میرحسین موسوی: کسی که نتوانست داشتههایش را برای خودش نگه دارد
مهدی کروبی: امیدوارم به دامان انقلاب بازگردد
سیدمحمد خاتمی: شخصیت نجیب و فرهیخته که به موضعگیریهای شفاف نیازمند است
آیتالله هاشمی رفسنجانی: سابقه درخشان و قابل قبول که باید یک مقدار به خودش لطف بیشتری داشته باشد
علیاکبر ناطقنوری: جوانمرد
محمود احمدینژاد: پرتلاش
محمدباقر قالیباف: دوست مهربان و مدیر قوی که آن چیزی که از او دیده میشود با چیزی که هست متفاوت است
احمد جنتی: شخصیت برجسته انقلاب که قابل احترام است
آیتالله یزدی: آزاده
آیتالله هاشمی شاهرودی: فقیه ِ حکومت شناس امروزی
آیتالله مومن: سادهزیست و ملا
آیتالله رضوانی (ره): پر دانش ِ کمگو
آیتالله مجتبی تهرانی (ره): امیدوارم در قیامت هم خدمتگزار ایشان باشم.