گفتگو با دکتر سیامک ره پیک عضو حقوقدان شورای نگهبان
قانون اساسی جمهوری اسلامی مدلی ارزشمند برای بیداری اسلامی است
شورای نگهبان جایگاهش این نیست که از حکومت دفاع کند بلکه از حاکمیت دفاع میکند که در این حاکمیت در واقع مردم و عناصر دیگر حضور دارند.
گفتگو با دکتر سیامک ره پیک عضو حقوقدان شورای نگهبان
در ابتدا با توجه به اینکه شما یک چهره دانشگاهی هستید ، لطفاً درباره نحوه عضویت خود در دانشگاه توضیح دهید.
بنده عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری هستم و سالهاست که وظیفه تعلیم و تربیت را برعهده داشتهام. البته در ادوار مختلف نیز مسئولیتهایی در دانشگاه داشتهام ؛ هم در سطح معاونت و هم در سطح ریاست و سرپرستی دانشکده و دانشگاه. اگرچه شغل پایه بنده صرفنظر از تمام مسئولیتها در دانشگاه و نیز عضویت در شورای نگهبان، عضویت در هیئت علمی دانشگاه است.
رتبه علمی شما در دانشگاه چیست؟ آیا با درنظر گرفتن این مسئولیتها بازهم فرصت دارید تدریس کنید؟
رتبه علمی بنده استاد تمامی است و به میزان حداقلِ موظفیِ تدریس، تدریس میکنم. البته همانطور که مستحضرید در دانشگاهها هرچه رتبه علمی بالاتر باشد، حداقلِ موظفیِ تدریس نیز کمتر میشود.
با توجه به اینکه پیش از عضویت در شورای نگهبان و پس از آن همچنان تدریس داشتهاید، آیا مواجهه دانشجویان با شما نسبت به قبل ، در نوع سئوالات و ذهنیت آنان تغییری داشته است؟
بله. عضویت در شورای نگهبان از جهاتی اهمیت دارد. اگر در یک محیط علمی ، چه دانشجویان و چه اساتید بدانند که کسی با یک نهاد مهمی مثل شورای نگهبان ارتباط دارد، طبیعتاً سؤالاتی که قبلاً برایشان مطرح بوده را راحتتر میتوانند مطرح کنند و احیانا از این فرصت برای طرح مباحث جدید استفاده می کنند.
روند عضویت شما در شورای نگهبان به چه نحوی بود؟
بنده قبلاً نیز با شورای نگهبان ارتباط داشتم و عضو شورای مشورتی حقوقی شورا بودم و در جلسات آن شرکت میکردم. اما عضویتم به عنوان حقوقدان شورای نگهبان در یک فاصله بسیار کوتاهی جریان پیداکرد. یعنی یک شب یا دو شب مانده به انتخاب اعضا، از طرف دفتر رئیس محترم قوه قضائیه با بنده تماس گرفتند که شما را هم میخواهیم بهعنوان حقوقدان شورا به مجلس شورای اسلامی معرفی کنیم. بنده در ابتدا پیشنهاد کردم که دوستان دیگر را معرفی کنند اما آنها لطف کردند و درخصوص معرفی بنده اصرار کردند. آن طور که یادم هست یک شب یا دو شب بیشتر به روز رای گیری نمانده بود که بنده به مجلس معرفی شدم و در این مدت نیز کار خاصی صورت نگرفت. روز رایگیری به مجلس رفتیم و توضیحات کوتاهی ارائه دادیم. بعد از آن هم رأیگیری شد و قسمت شد که به عنوان عضو حقوقدان در خدمت شورای نگهبان باشیم.
سایر اعضای شوری نگهبان خصوصاً حقوقدانها همانند شما خودشان داوطلب این مقام نبودهاند و برای اینکه در مجلس رای بیاورند اقدام خاصی هم انجام ندادند اما در جاهای دیگر میبینیم که افراد برای رسیدن به مسئولیتها تلاش و رایزنی میکنند، بهنظر شما چه تفاوتی بین جایگاه عضویت در شورای نگهبان با سایر جایگاههای سیاسی وجود دارد؟
البته شورای نگهبان در تقسیمبندی کلی جزو نهادهای سیاسی است و طبیعتاً اعضای شورا هم به معنای علمی ، جزو اعضاء سیاسی ـ اداری هستند ، اما بهمعنای عرفی، شورای نگهبان یک موضع سیاسی ندارد و یک نهاد حقوقی ـ اداری است. شاید به دلیل ویژگی خاصی که این نهاد و به تبع آن اعضای دارند، ورود به بعضی از عرفهای ناصوابی که در سیاست وجود دارد در شأن اعضا شورای نگهبان نباشد. شورای نگهبان یک شأن والایی دارد و طبیعتاً اعضا نیز باید استقلال خویش را حفظ کنند. آنچه مهم است این است که اگر قرار است کسی انتخاب بشود، در یک فرصت مناسبی بتواند سوابق علمی، تجربیات و سوابق کاری خودش را در معرض قضاوت قرار بدهد. یعنی فرصتی ایجاد شود که نمایندگان مجلس این سوابق را ببینند و احیاناً اگر لازم شد جزئیات را مطلع بشوند تا تواناییهای افراد برای ورود به شورای نگهبان مشخص شود. بنابر این فکر میکنم که همین مقدار که الان سوابق حقوقدانان پیشنهادی در معرض نمایندگان مجلس قرار میگیرد و خود آنان هم توضیحاتی را در صحن علنی مجلس ارائه میدهند برای انتخاب حقوقدانان کافی است و نیازی به ورود بیش از این در این مقوله نیست.
با توجه به اینکه قبلاً عضو مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان بودهاید بفرمایید که مکانیزم عملکرد این مجمع به چه صورتی است؟
طرحها و لوایحی که به شورای نگهبان ارسال میشود، قبل از اینکه در جلسه اعضای شورا مورد بررسی قرار بگیرد در این مجمع از جنبه حقوقی مطرح میشود و بعضاً حدود یک تا دو هفته مورد بررسی قرار میگیرد. اعضاء مجمع ، نقطه نظرات خود را راجع به این طرحها و لوایح در جلسات مجمع ارائه میکنند و راجع به آنها بحث و تبادل نظر میشود و پس از جمع بندی، نقطهنظرات مهم توسط دبیر جلسه به شورای نگهبان ارائه میشود تا اعضای محترم شورا قبل از اینکه آن طرح و لایحه را مورد بررسی قرار دهند این نظرات مشورتی را ببینند. خوب بالأخره اعضاء مجمع مشورتی حدود 10 نفر از حقوقدانان کشور هستند و نظرات آنان به عنوان نظر مشورتی ، مورد توجه اعضای شورای نگهبان قرار دارد. البته اعضای شورای نگهبان هیچ گونه الزامی به پذیرش نظرات مشورتی اعضای مجمع مشورتی ندارند ولی از آن جهت که اظهارنظر اعضای شورای نگهبان اهمیت دارد و به سرنوشت کشور مربوط میشود ، دیدن نظرات مجمع مشورتی حقوقی و فقهی از سوی اعضای شورا کاملاً مفید است و این رویه الان هم که ما در شورا هستیم کماکان ادامه دارد.
آیا کسانی که عضو مجمع مشورتی حقوقی هستند از لحاظ جایگاه علمی افراد قابل اعتنایی هستند؟
تلاش دوستان در مجمع مشورتی حقوقی این بود که افراد را از رشتههای مختلف حقوقی با دو ویژگی جذب کنند. یکی اینکه بهطور نسبی از اطلاعات حقوقی خوبی برخوردار باشند و دیگر اینکه مورد اعتماد شورای نگهبان باشند که اگر اظهارنظری میکنند ، اظهار نظرشان با در نظر گرفتن مسائل کشور، مقررات و وضعیت عمومی کشور باشد.
الان که شما عضو حقوقدان شورای نگهبان هستید بفرمایید که شورای نگهبان چقدر از آراء مجمع مشورتی حقوقی یا فقهی استفاده میکند؟
همانطور که قبلاً عرض کردم شورای نگهبان مستقل است. بنابر این نظرات مجمع فقهی یا حقوقی بر روی اعضای شورای نگهبان تاثیر علیتی و سببی نمیگذارد، اما همانطور که از عنوان این دو نهاد برمیآید، این دو نهاد یعنی مجمع مشورتی فقهی و مجمع مشورتی حقوقی، جنبه مشورتی دارند و در این حد، شورای نگهبان به نظرات آنها توجه میکند. یعنی وقتی نظرات مجمع مشورتی به اعضای شورای نگهبان میرسد اعضاء آنها را میبینند و مطالعه میکنند و حتی در مواقعی که آن نظرات قابل اعتنا باشد در جلسه رسمی شورا خوانده میشود و گاهی اوقات منطبق با نظر اکثریت اعضاء است و گاهی اوقات نیز نظر اکثریت اعضاء چیز دیگری است.
شورای نگهبان تا چه حد به مجامع علمی نزدیک است و با آنان ارتباط دارد؟
ارتباط شورای نگهبان با مجامع علمی به چند طریق است. یکی اینکه تقریباً تمامی اعضاء شورای نگهبان با مجامع علمی بطور مستقیم مرتبط هستند. فقهای شورای نگهبان جزو اساتید حوزههای علمیه هستند و کرسی تدریس دارند، تألیفات دارند و دائماً با محیطهای حوزوی مرتبط هستند. حقوقدانان شورا نیز عمدتا در دانشگاهها جزو اساتید و هیئتهای علمی هستند و با مجامع علمی ارتباط دارند. خوب این یک مسیر مستقیم ارتباطی است که باعث میشود اعضای شورا از لحاظ علمی بهروز باشند و با مجامع علمی مرتبط باشند و همچنین کسانی که در مجامع علمی حضور دارند ، نیز با اعضای شورا ارتباط داشته باشند.
جهت دیگر این است که شورای نگهبان، یک مرکز تحقیقات دارد. مرکز تحقیقات با تعداد قابل توجهی از اساتید، پژوهشگران و اندیشمندان حقوق ارتباط دارد. در موارد مختلف، تحقیقاتی از مرکز تحقیقات به دست اعضای شورا میرسد که در موضوعات خاص ، کارهای خوبی انجام شده است.
یک جهت دیگر هم همان مجامع فقهی و حقوقی شورا است. در این مجامع هم افراد علمی حضور دارند. در مجمع مشورتی فقهی از اساتید خوب حوزه حضور دارند که دور هم جمع میشوند و بحث میکنند و در مجمع مشورتی حقوقی نیز از اساتید خوب دانشگاهی حضور دارند.
البته ممکن است مسیرهای دیگری برای ارتباط شورای نگهبان وجود داشته باشد مثل اینکه مرکز تحقیقات شورای نگهبان جلسات علمی را با حضور پژوهشگران برگزار میکند که ما نیز در برخی از آنها شرکت میکنیم یا فصلنامه علمی مرکز تحقیقات که در آنجا هم مباحث علمی مرتبط با شورا و حقوق اساسی مطرح میشود ، اما آن سه مسیری که در ابتدا عرض شد مسیرهایی هستند که به صورت سیستماتیک شورای نگهبان را با مجامع علمی مرتبط میسازد.
آیا مباحثی که در شورای نگهبان از سوی اعضاء مطرح میشود میتواند بهعنوان مرجع برای مراکز تحقیقاتی مورد استفاده قرار بگیرد؟
حتما همین طور است و همین الان هم استفاده میشود. مباحثی که در شورای نگهبان مطرح میشود از دو جهت دارای اهمیت است. یک جهت این است که این نظرات در سیستم تقنینی کشور کاملاً مؤثر است. بنابر این بحثهایی که در شورا انجام می شود برای فرایند قانونگذاری ، مورد استفاده قرار میگیرد و این نه فقط در مورد طرحها و لوایح وارده است بلکه رویههایی که شورای نگهبان ایجاد میکند در دورههای بعدی تقنین مؤثر است. دوم اینکه مباحثی که در شورای نگهبان مورد بررسی قرار میگیرد بهعنوان یک منبع کاملاً علمی تلقی میشود. در همه دنیا نیز همینطور است یعنی مباحث مطروحه در نهادهایی مانند شورای نگهبان همواره یک مرجع و منبعی است برای تحقیقات علمی. الآن هم در بعضی از دروس دانشگاهی مانند حقوق اساسی، اساتید و دانشجویان از منبع نظرات شورای نگهبان استفاده میکنند.
البته انتشار نظرات شورای نگهبان میتواند با شرح و توضیح بیشتری باشد که امیدواریم در آینده ، هم مرکز تحقیقات و هم دیگر زیرمجموعههای مرتبط با این زمینه ، این کار را انجام بدهند. الآن این نظرات بهصورت محدودی چاپ میشود و نظرات تفصیلیتر شورا نیز در حال انتشار است که کار بسیار خوبی است.
بهعنوان یک استاد حقوق و عضو حقوقدان شورای نگهبان که وظیفه صیانت از قانون اساسی را برعهده دارد، قانون اساسی کشورمان را دارای چه ویژگیهایی میبینید و به نظرتان چه برتریهایی نسبت به قوانین اساسی سایر کشورها دارد؟
یک بحث مهم در قانونگذاری، بحث اتقان در تقنین است. یکی از ویژگیهای قانون اساسی جمهوری اسلامی اتقان در تدوین است یعنی قوانین آن محکم است و براحتی قابل تغییر نیست و از طرفی دیگر ظرفیتهایی دارد که میتواند خودش را با شرایط مختلف تطبیق بدهد. البّته این اتقان نسبی است چرا که نمیتوانیم بگوییم همه اصول قابل تغییر نیستند چون بالاخره تدوین قانون اساسی یک کار بشری است اما در مجموع از اتقان بالایی برخوردار است که ویژگی مهمی به شمار میرود. نکته دیگری که امتیاز قانون اساسی ما نسبت به دیگر قوانین اساسی بهشمار میرود این است که در آن با توجه به ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی و در واقع ، اسلامی بودن نظام سیاسی ما یک تلفیق مناسبی بین نهادهای عمومی و عرفی که در همه سیستمها وجود دارد و نهادهای موردنظر اسلامی صورت گرفته است. این واقعاً یک کار پیچیدهای است. در کشورهای دیگر قوانین اساسی به اموری میپردازد که در قانون اساسی ما هم به آن اشاره شده است مثل حقوق ملّت، نهادهای اساسی و غیره ، امّا تلفیق بین این بخش با دین، یک انسجامی بین این دو ایجاد کرده است که در واقع جمهوری اسلامی و یا به تعبیری مردمسالاری دینی نامیده میشود.
آیا قانون اساسی کشور ما میتواند الگویی برای کشورهای اسلامی که در آنها انقلاب اسلامی بهوقوع پیوسته است، باشد؟
اتفاقاً تلفیق بین نهادهای عمومی و عرفی و نهادهای اسلامی در قانون اساسی ما همان چیزی است که کشورهای اسلامی نیازمند به استفاده از آن هستند. در سالهای گذشته این بحث مطرح بوده است که از میان مبانی اسلامی و مبانی مردمسالاری یکی را باید انتخاب کرد، یعنی یا مبانی اسلامی و مذهبی و یا مبانی سکولار ، و این دو قابل جمع نیست. از تجربیات موفق جمهوری اسلامی ، قانون اساسی آن بوده است که در آن نشان داده شده که به شکل کاملاً واقعی میتوان این دو مجموعه را با هم تأسیس کرد و این همان ایدهای است که حضرت امام(ره) و بعد از آن مقام معظم رهبری با تعابیر جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی مطرح کردند. این موضوع نشان داد که این ایده میتواند بهصورت واقعی نظامسازی کند و نهادهای سیاسی و اداری و غیره بر اساس آن شکل بگیرند. سیستم نظام ما از لحاظ ساختاری جزو سیستمهای پیچیده است. مثلاً ما موضوعات اجتماعی کاملاً پیچیدهای داریم اما شما نگاه کنید در قانون اساسی ، موضوع اقوام و اقلیتهای قومی و مذهبی در کنار موضوع اسلامی بودن و مبانی اسلامی قرار گرفته است.
در همین جهت یک امتیاز عالی که در قانون اساسی ما وجود دارد ایده تفکر شیعی است که در یک قانون اساسی وارد شده است که همان ایده رهبری اسلامی میباشد. این ایده به صورت یک امر تشریفاتی که در بعضی از ایدهها و یا برخی از کشورها وجود دارد نیست بلکه این موضوع کاملاً به عنوان یک موضوع حقوقی، سیاسی، اداری و عملیاتی در بخشهای مختلف قانون اساسی ما وارد شده است. اگر کسی به قانون اساسی ما نگاه کند میبیند که یک مدل منسجم از این عناصر در کنار همدیگر قرار گرفتهاند که در سیستمهای دیگر ، این ویژگیها دیده نمیشود. این کاری که انجام شده ، یک کار دشواری بوده ، امّا در واقع یک مدل ارزشمند برای کشورهای اسلامی خواهد بود و این کشورها در شرایطی که بحث بیداری اسلامی مطرح است نیازمند تغیرات ساختاری قانونی خواهند بود که قانون اساسی ما میتواند بهعنوان یک مدل برای آنها مطرح باشد.
در شورای نگهبان وقتی بحث صیانت از قانون اساسی مطرح است جایگاه دفاع از حقوق ملت کجا است؟ شورای نگهبان چطور از حقوق ملت دفاع میکند؟
در بحث انطباق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی در شورای نگهبان ، یکی از موضوعات مهم توجه به حقوق ملّت است. یعنی شورای نگهبان جایگاهش این نیست که از حکومت دفاع کند بلکه از حاکمیت دفاع میکند که در این حاکمیت در واقع مردم و عناصر دیگر حضور دارند. یک بخش مهمی از قانون اساسی به حقوق ملت ارتباط دارد. ما در موارد مختلفی یک مصوبهای را رد کردهایم بهدلیل آنکه در آن ، یک سیستم دولتی یا عمومی، حقوق خصوصی افراد را نقض میکند. قانون اساسی ما همه اجزاء حاکمیت را با هم دیده و نخواسته است که یک طرف را بر طرف دیگر برتری بدهد. اگر در یک جایی بین بخشهای مختلف تزاحمی ایجاد شود همان راهحلهایی که خود قانون اساسی پیشبینی کرده است باید اعمال بشود. بنابر این شورای نگهبان با یک نگاه فراگیر به کل قانون اساسی و حقوق اساسی، هم به حقوق ملت و هم به حقوق نهادها با هم توجه میکند و تلاشش این است که مجموعه قانون اساسی مورد توجه قرار بگیرد. البته دفاع از حقوق مردم توسط شورای نگهبان در سایر وظایف شورای نگهبان مانند انتخابات نیز وجود دارد.
در این چند سال که عضو شورای نگهبان بوده اید ، رابطه فقها و حقوقدانان شورا را چگونه ارزیابی میکنید؟
روابط مختلفی بین حقوقدانان و فقها در شورای نگهبان وجود دارد. اولا یک روابط عاطفی در آنجا وجود دارد، فقهای معظم در واقع اساتید بزرگی هستند و معمولاً از جهت سنی هم از حقوقدانان بزرگتر هستند و حقوقدانان ، فقهای محترم را مانند پدر یا برادر بزرگ و استاد خودشان میدانند. یک رابطه دیگر رابطه عضویت در شورای نگهبان است. خوب در آنجا طبیعتاً وقتی بحثهای علمی مطرح میشود، در جایی که همه باید نظر بدهند هم فقها و هم حقوقدانان نظر میدهند و مباحث خیلی جدی و سنگینی صورت میگیرد. البته در موارد انطباق مصوبات با موازین شرعی فقط فقهای محترم نظر میدهند و حقوقدنان هم ممکن است نظرات توضیحی و مشورتی خود را ارائه دهند ، امّا در نهایت تصمیمگیری با فقهای محترم است. در کل روابط بسیار خوب و صمیمی بین اعضای شورای نگهبان وجود دارد.
آیا نگاههای سیاسی در شورای نگهبان وجود دارد یا خیر؟
طبیعتاً اعضای شورای نگهبان بهدلیل شأنی که دارند اعم از شأنی عضویت در شورای نگهبان و جایگاه اجتماعی آن، این رفتار سیاسی که در عرف سیاست وجود دارد در آنها دیده نمیشود. مثلاً اینکه مانند برخی گروهها و شخصیتهای سیاسی موضعگیریهای تند سیاسی داشته باشند در اعضای محترم شورا دیده نمیشود، چون این کارها با شأن و جایگاه آنان همخوانی ندارد. شورای نگهبان یک شأن عالی و جایگاه والایی دارد و یکی از ویژگیهای مهم شورا استقلال آن است و اعضای محترم شورا به این موضوع توجه دارند. البته خوب بالأخره اعضای شورا نیز انسان هستند و هر انسانی ممکن است تحت تأثیر اموری قرار بگیرد که این را نمیتوان انکار کرد.
هر یک از اعضاء ممکن است شخصاً نظراتی داشته باشند که حالا ممکن است در جایی مطرح بشود و این را نمیشود انکار کرد ، اما اینکه خود اعضا وارد این مقولات شوند، نه اینطور نیست. حتی خود اعضا ، مراقب این موضوع هستند. حالا یک موقعی ممکن است یک بحث سیاسی که در بیرون وجود دارد با یک رفتاری که از شورای نگهبان صادر میشود انطباق داشته باشد، مثلا در بیرون از شورا بین دو نهاد برسر موضوعی دعوا باشد و شورا نهایتا نظری بدهد که موافق نظر یکی از طرفین باشد، این بدین معنا نیست که اعضای شورا خواستهاند جانب آن طرف را بگیرند بلکه آنچه که در قانون اساسی وجود دارد یا از آن فهم میشود ممکن است در ضمن خودش با نظر یک طرف تطبیق پیدا کند.
نظارت بر انتخابات مجلس نهم بهعنوان اولین تجربه شما در شورای نگهبان بود، به لحاظ حجم کار و گستردگی و سنگینی آن و فشاری که بر اعضا وارد میشود، این انتخابات را چطور دیدید؟
انتخابات خصوصا انتخابات مجلس شورای اسلامی برای شورای نگهبان کاری کاملاً سنگین و طاقتفرسا است. البته بخشی از این سنگینی نامتعارف به قوانین ما برمیگردد. یعنی اگر فرایند انتخابات به شکل مناسبتری تدوین بشود هم حجم کاری کمتری متوجه شورای نگهبان می شود و هم اینکه کیفیت کار بهتر خواهد شد. ولی در شرایط موجود آنچه بنده تجربه کردم کار بسیار سنگینی بود، هم برای بدنه کارشناسی شورای نگهبان و هم برای اعضای محترم، چون نظر نهایی را اعضا باید اعلام میکردند. کار بسیار وقتگیر و فشردهای بود. در کل تجربه خیلی خوب و در عین حال دشواری بود.
بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات همیشه یکی از مباحث چالشبرانگیز بوده و اعتراضاتی هم همیشه در این زمینه وجود داشته است. آیا مواضع سیاسی افراد در بررسی صلاحیت آنان دخالتی داشته است؟
ببینید جناح سیاسی و بحث سیاسی دو تا معنا دارد. یک وقت ، فردی وارد یک فعالیت سیاسی و جناحی شده است که از نظر قانونی تخلف و جرم بوده است. خوب شورای نگهبان این موضوع را در بررسی صلاحیتها مورد توجه قرار میدهد نه بهلحاظ آن بحث سیاسی بلکه بهلحاظ آنکه این فعالیت طبق قانون جرم است. اما صرفنظر از این موضوع، اینکه افراد در چه جریان سیاسی قرار گرفتهاند طبیعتا مورد توجه نیست. عملا هم در این دوره اخیر مشاهده شد که افرادی که عضو طیفهای گوناگون سیاسی بودند تائید شدند و آمدند در رقابتها شرکت کردند و بالعکس بعضیها که نزدیک به گروههای سیاسیای بودند که ظاهرا مشکلی ندارند اما رد شدند. رد شدن اینها بهدلیل موضعگیری سیاسیشان نبود بلکه ممکن بود مشکلات و تخلفاتی داشتهاند. کما اینکه آنهایی که تائید شدند بهخاطر موضعگیریهای سیاسی شان نبود بلکه بهدلیل آن بود که از لحاظ قانونی مشکلی نداشتند. بنابر این شورای نگهبان براساس موضعگیریهای سیاسی افراد درخصوص صلاحیت آنها اعلامنظر نمیکند بلکه بر اساس اسناد و مدارکی که از نهادهای مسئول مانند مراجع چهارگانه دریافت میکند نسبت به صلاحیت افراد اظهارنظر میکند.
شما با تعداد زیادی از افرادی که نسبت به ردصلاحیت خود در انتخابات اعتراض داشتند دیدار داشتید، آیا این افراد از این دیدارها راضی میشدند؟
بهتر است این سئوال را از خود معترضان بپرسید. تلاش ما بر این بوده که در این دیدارها رضایت کسانی که ملاقات میکنند جلب بشود. رضایت نه به این معنا که تایید صلاحیت بشوند بلکه به این معنا که درخواست آنها شنیده بشود و واقعا اگر ابهامی وجود دارد رفع بشود و شورای نگهبان با دید روشنتری درباره آنان نظر بدهد. از این جهت اغلب کسانی که خود بنده با آنان دیدار داشتم از این دیدارها راضی بودند. البته تعداد محدودی هم بودهاند که توقعشان این بوده که در این دیدار تاییدصلاحیت بشوند درحالی که باتوجه به مستندات، امکان تأیید آنها وجود نداشت و ممکن بود از این دیدارها ناراضی باشند.
یکی از ایراداتی که ممکن است در بررسی صلاحیتها وجود داشته باشد بحث اجمال در برخی تعابیر قانون انتخابات است. راهکاری به نظرتان نمیرسد که این اجمال روشنتر شود، مثل التزام عملی به قانون اساسی در قانون انتخابات مجلس یا بحث رجل سیاسی در ریاستجمهوری؟
عمده مشکل ما قوانین عادی است بویژه در انتخاباتی با داوطلبان زیاد مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی. البته در مورد ریاستجمهوری هم ابهاماتی وجود دارد ولی در آنجا مشکل خیلی حاد و بحرانی نیست. در انتخابات ریاستجمهوری ، هم تعداد داوطلبان کم است و هم افراد شناخته شده هستند. در مورد رجل سیاسی مذهبی ما یک برداشتی از این موضوع داریم که طبق آن خیلیها از این دایره خارج میشوند. اما این موضوع در انتخابات مجلس شورای اسلامی خیلی باید مورد تاکید قرار بگیرد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی مطالب زیادی نداریم و در واقع شرایط واگذار شده است به قوانین عادی. قوانین عادی ما هم ابهامات و اشکالات زیادی دارد هم از جهت نحوه ورود ثبتنامکنندگان، شرایط داوطلبان و هم از جهت موانعی که برای ورود افراد به نامزدی انتخابات وجود دارد. مثلاً همین عنوان التزام به اسلام یک عنوان مجمل و قابل تفاسیر گوناگونی است. این عنوان برای کسانی که بدین جهت ردصلاحیت میشوند مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
بنابر این در مورد قانون انتخابات مجلس بحثهای متنوعی مطرح است که اگر این بحثها با توجه به تجربیات گذشته در یک فرایند اصلاحی قرار بگیرد، انتخابات خیلی بهتر خواهد شد. البته باید این را درنظر داشت که شورای نگهبان در مورد قوانین عادی نمیتواند وارد بشود ، اگرچه در گذشته و حتی بعد از انتخابات اخیر نظرات خودش را در این زمینه ارائه داده است ولی این موضوع باید در مجلس شورای اسلامی متمرکز شود و در آنجا اشکالات بررسی و برطرف شود.
شما برای اینکه در جلسه شورای نگهبان حاضر شوید چقدر برای مطالعه و تحقیق جهت آمادگی شرکت در مباحث ، وقت میگذارید ؟
دستور جلسات شورای نگهبان قبل از جلسات در اختیار اعضا قرار میگیرد. خوب طبیعتاً اعضا یک مروری بر مباحثی که قرار است در جلسه مطرح بشود انجام میدهند. دقیقاً مشخص نیست اعضا چقدر وقت صرف مرور طرحها و لوایح که قرار است در جلسه شورا بررسی شود میکنند ولی بالاخره دستور جلسات از سوی اعضا مرور میشود. اما مثلا وقتی دستور جلسات موضوعات مهمی است مانند تفسیر قانون اساسی، بنده ساعتها وقت گذاشتهام و منابع گوناگون را دیدهام تا بتوانم درخصوص آن در جلسه اظهارنظر کنم. ضمن آنکه برخی از اعضا در جلسات مختلف مجلس مثل صحن علنی یا کمیسیونهای تخصصی حضور دارند و گاهی اوقات حضور در دو کمیسیون تخصصی مجلس از سوی یک عضو شورا برای تبیین نظرات شورای نگهبان، نصف روز از وقت او را میگیرد.
با توجه به نیاز نمایندگان مجلس به آشنایی بیشتر با قانون اساسی، آیا شورای نگهبان برنامه خاصی برای این موضوع درنظر دارد؟
شورای نگهبان در اینخصوص برنامه خاصی نداشته است. اگرچه برخی اعضا در این زمینه رایزنیهایی داشتهاند ، اما فکر میکنم علیرغم آنکه شورای نگهبان وظیفهای در اینخصوص ندارد در صورت اعلام آمادگی مجلس برای برگزاری جلسات توجیهی ، مخالفتی با آن نداشته باشد.
در این چندسالی که با آیتا... جنتی همکار بوده اید، ایشان را چگونه دیده اید؟
حضرت آیتا... جنتی جزو سرمایههای کشور و نظام هستند و صرفنظر از سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب، سابقه طولانی در مدیریت بعد از انقلاب دارند. ایشان در مناصب مختلفی بودهاند چه در زمان حضرت امام (ره) و چه در زمان مقام معظم رهبری. بنابر این نفس وجود ایشان از آن جهت که مجموعه و ذخیرهای از آگاهیها و اطلاعات مسائل انقلاب، مسائل سیاسی و حقوقی و مسائل گوناگون کشور است، ارزشمند میباشد. بنابر این از این جهت حضور ایشان در یک نهادی مانند شورای نگهبان واقعا مغتنم است. ثانیا در خود شورای نگهبان هم ایشان سابقهای طولانی دارند. مثلا گاهی اوقات مسائلی در جلسات شورای نگهبان مطرح میشود که به مدد سابقه امثال آیتا... جنتی ، آن مسائل ، توضیح داده و روشن میشود. غیر از اینکه ایشان به روشها، اظهارنظرها و رویههایی که در شورای نگهبان از ابتدا تا کنون مطرح بوده است آگاهی کامل دارند و با حافظه خوبی که دارند خیلی در این زمینه مؤثر هستند. ایشان در اداره جلسات ، یک روحیه دموکراتیک هم دارند و در مباحث مختلفی که مطرح میشود کاملاً مقید به رأیگیری و نظر جمعی هستند.
درپایان اگر نکتهای از نظرتان جامانده است، لطفا بهصورت کوتاه بفرمایید.
امیدوارم که نهادهای اساسی کشور از جمله شورای نگهبان تلاش کنند تا وظیفه اصلی خودشان را بهتر انجام بدهند. شورای نگهبان امتیازات زیادی داشته است اگرچه ممکن است اشکالاتی هم در برخی عملکردها وجود داشته باشد که باید تلاش بشود اشکالات رفع بشود. همه نهادها باید تلاش کنند کارهای خود را در چهارچوب قانون انجام دهند چراکه قانون اساسی مبنای بسیار خوبی برای کار کردن در کشور میباشد و تکلیف رفتارهایی که در کشور اتفاق میافتد در قانون اساسی مشخص شده است. بنابر این اگر نهادهای مختلف با کمی همدلی و توجه بیشتر تلاش کنند که همین مبنا را در رفتارهای خودشان اتخاذ کنند، بیشتر مشکلات برطرف میشود و برخی اختلافهایی که وجود دارد ، یا پیش نمیآید و یا براحتی مرتفع میشود. از نظر قانون اساسی بازیگرها مشخصند، داورها هم معینند و تخلّفات هم معلومند، اینکه کجا باید تخلف گرفت معلوم است، کجا نباید تخلف گرفت معلوم است، مجازات معلوم است و هیچ پیچیدگی ویژهای ندارد. نهایتا اگر ابهامی در تفسیر قانون اساسی وجود داشته باشد، تکلیف آن هم معلوم است. لذا امیدواریم که همه دستگاهها و نهادها به این موضوع توجه کنند و همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند ملاک ، قانون باشد ، تا انشاءا... کشور با سرعت بیشتری در مسیر پیشرفت حرکت کند.
از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم.
من هم از شما و همکارانتان تشکر میکنم.