سید علی رضوانی
انتخابات، بارزترین وجه دخالت مردم در سرنوشت خویش در نظامهای مردمسالار شناخته میشود. از همین رو است که کشورهای مدعی دموکراسی در دنیا، با تأکید ویژه بر برگزاری انتخابات، سعی در تثبیت و ارتقای جایگاه خویش در میان نظامهای مردمی مینمایند.
در این میان، جایگاه انتخابات و رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران، از ابتدای شکلگیری انقلاب، نقش ممتاز و ویژهای است. ایران اسلامی، به عنوان اولین نظام اسلامی برآمده از متن مردم در دنیا، انتخاب مردم را نه فقط حق مردم، بلکه حقی الهی[1] و برخوردار از پشتوانة دینی قلمداد کرده و بدین جهت، سهم ویژهای را بدان اختصاص داده است. بر همین اساس، اصل 6 قانون اساسی، ادارة امور کشور را مبتنی بر انتخابات و اخذ آرای عمومی مردم مقرر کرده است.
این اصل مقرر میکند: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می گردد.» برگزاری بیش از سی انتخابات در طی سه دهه از انقلاب اسلامی نیز نشانگر اهتمام دستاندرکاران نظام به این مهم است.
در این میان، رهنمودهای رهبری نظام در هر برهه از زمان، نسبت به جنبههای مختلف این موضوع سرنوشتساز، همواره مورد توجه همگان قرار داشته است. یکی از نکات و جنبههای برجسته در بیانات مقام معظم رهبری، تکیه بر جایگاه و نقش گروههای مرجع اجتماعی؛ اعم از نخبگان، خطبا، امامان جمعه و جماعت، صاحبان قلم و اندیشه، رسانههای گروهی و مطبوعات و... است. گروههای مذکور به دلیل جایگاه اجتماعی بالایی که در میان مردم دارند و مورد اعتماد بخش وسیعی از افراد جامعه میباشند، از جنبههای مختلف میتوانند در انتخابات و نحوه برگزاری آن تأثیرگذار و سهیم باشند. از این جهت، نقش و رسالت این گروهها در ایجاد فضای سالم، آرام و پرنشاط انتخاباتی توأم با جلب حداکثری مشارکت مردمی از طریق تشویق مردم به شرکت در انتخابات، نقشی تعیینکننده و بیبدیل است. با توجه به این مهم، در این نوشتار برآنیم بایدها و نبایدهای گروههای مرجع و رسانههای گروهی در انتخابات را در بیانات مقام معظم رهبری از سال 1368 تا کنون، در قالب چیدمانی موضوعی، واکاوی و دستهبندی کنیم تا دیدگاه معظم له در این خصوص، هر چه بیشتر روشن گردد.
1. ترغیب مردم به شرکت در انتخابات و ایجاد فضای شور و شوق
«همه تلاش مسئولان و دوستان گوناگون و مطبوعات باید این باشد که مردم را تشویق کنند و فضا را فضای شوقآوری نشان دهند.»[2]
«کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تحریض کنند. کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد - مردم را توجیه و تشویق کنند.»[3]
«مردم را وادار کنید در انتخابات شرکت کنند، که نفس شرکت مردم در انتخابات هم خیلی مهمّ است. اگر شرکتکنندگان در انتخابات کم باشند، اما فرد صالحی با صدی نود آرا انتخاب شود؛ یا این که شرکتکنندگان زیاد باشند و فرد صالح، مثلاً با پنجاه و پنج درصد انتخاب شود، چنانچه بین این دو صورت، امر دایر باشد، این دوّمی مقدم است. البته در هر صورت باید فرد صالح انتخاب شود؛ اما درصد کمتر داشتن او، در حالی که مجموع شرکتکنندگان رقمشان بالاست، اهمیت بیشتری دارد از این که مجموع شرکتکنندگان کم باشند و درصد این فرد صالح بالا باشد. لذا کوشش کنید، مردم در امتحان و آزمایش مهمّی که در این روز وجود دارد، ان شاءاللّه از عهده برآیند؛ خدای متعال هم به شما کمک خواهد کرد.»[4]
2. آگاهیبخشی به مردم نسبت به اهمیت حضور در انتخابات
«شما باید مردم را به دو امر تذکّر دهید: اوّل، اصل ورود در انتخابات است. مبادا کسانی - شُذاذی از مردم- از امر انتخابات غافل بمانند - اگر چه یقین دارم که مردم غافل نیستند- و خیال کنند که این انتخابات اهمیتی ندارد. خیر؛ بسیار مهم است. دشمنیها را ببینید! ببینید که در معیارهای جهانی و میزانهای سیاسی عالم، حضور مردم در جمهوری اسلامی و در صحنه های گوناگون، نسبت به قضاوتها و تشخیصها و تصمیمها، چگونه تعیینکننده است! نفس این که این نظام، نظامی متّکی بر مردم و آراء مردم است، حداکثر اهمیت را دارد. نفس قبول مردم، حداکثر اهمیت را دارد. یک جا که مظهری از حضور مردم در صحنه است - چه انتخابات، چه راهپیماییها و چه بعضی از استقبالهای باشکوهی که انجام میگیرد و حضور مردم را نشان میدهد- به کلّی ترفندهای دشمنان را -لااقل تا مدّتی- خنثی و باطل میکند ... این را به مردم یادآوری کنید.»[5]
3. آگاهیبخشی به مردم نسبت به لزوم انتخاب کاندیداهای اصلح
«شما باید مردم را به دو امر تذکّر دهید: اول ... دوم این است که به مردم تفهیم کنید که همچنان که شرکت در انتخابات یک وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است. البته ممکن است همة تلاشها به نتیجه نرسد؛ اما انتخابکنندگان تلاش کنند، برای این که گزینش درستی داشته باشند. این، خیلی مهمّ است. البته هیچ کس در صحنه انتخابات وارد نمیشود، مگر این که شورای نگهبان صلاحیّت او را اعلام کند. بنابراین، کسانی که وارد صحنه انتخابات میشوند، اشخاصی هستند که شورای نگهبان - که امین مردم در این قضیه است- پای اسم آنها را امضا کرده و اعلام صلاحیّت نموده است. بنابراین، همه صلاحیّت دارند؛ منتها ... باید گشت و اصلح را پیدا کرد. باید گشت و امینترین را انتخاب کرد.»[6]
4. راهنمایی مردم در جهت شناسایی و انتخاب کاندیداهای اصلح
«آن کسانی هم که به مردم، نامزد انتخاباتی معرفی میکنند، آنها هم باید برای رضای الهی و مصالح این کشور این اقدام را انجام دهند. البته بحمداللّه گروههای مختلف در این کشور همه به این انتخابات اظهار علاقهمندی و دعوت کردهاند. من از همه کسانی که در این کار، تلاش صحیح و منطبق بر اصول و ضوابط دارند، تشکّر میکنم. البته مردم هم میدانند بایستی به چه کسانی اعتماد کنند و از چه کسانی حرف بشنوند. هر کس افرادی را میشناسد و معرّفی آنها برایش اطمینان ایجاد میکند؛ یعنی احساس میکند که از لحاظ شرعی مشکلی ندارد، بر طبق معرفیها اقدام کند. ممکن است همه کاندیداها را نشناسد، یک عدّه هم معرفی میکنند. مهم، رعایت موازین است.»[7]
«کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکس داده است، باید آن را در راه او مصرف کند و به کار ببرد - مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. در معرفی نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه کنند که هیچ رابطهای را غیر از رابطه دینی و الهی و وظیفه شرعی دخالت ندهند. فلان کس با ما رفیق است، فلان کس با ما دوست است، فلان کس فایدهای به ما می رساند؛ ابداً این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر کاری هم که آنها بکنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعاً بشناسند و بفهمند که چه کار می کنند.»[8]
«مردم به شما اعتماد دارند. مردم به علما اعتماد دارند و حرف و تشخیص آنان را، تشخیص قابل احتجاج عنداللّه میدانند. این، خیلی مهمّ است. لذا باید مردم را در انتخاب درست کمک کنید. مبادا کسی از روحانیون احساس کند که در این مسائل، وظیفه و تکلیفی ندارد و بگوید مردم خودشان بروند هر کاری که میخواهند، بکنند! البته راجع به همه روحانیون نمیخواهیم بگوییم. کسان خاصّی هستند که به طور استثنایی از این موضوع خارجند؛ اما شما علما میتوانید به مردم کمک کنید. مردم هم در این قضایا، بیش از همه به علما اعتماد میکنند؛ حتّی کسانی که ممکن است سر و کاری هم با علما نداشته باشند. بالاخره انسان برای امور زندگی خودش، به شخص امین اتّکا میکند. اگر کسی خودش هم حتّی خیلی امانت نداشته باشد، اما برای حفظ پول و مال خود، به شخص امین مراجعه میکند. مردم، علما را امین خودشان میدانند. اگر در این زمینه، علما به مردم کمک کنند، این مرجع قابل قبولی برای آنان است. البته شما هم آن وقت که میخواهید مردم را راهنمایی کنید، باید حدّاکثر دقّت را در گزینش بکنید. باید چیزی بگویید که فردا بتوانید پیش خدای متعال جوابش را بدهید. کسی را باید به مردم معرفی کنید که بتوانید پایش بایستید و به خدای متعال بگویید که حجّت من این بود. عدم دخالت خطرناک است؛ دخالت بدون حجّت هم خطرناک است. پیش خودتان و خدا، حجّت پیدا کنید. مردم را در این امر آگاه کنید. مردم هم به شما اعتماد میکنند، باید هم اعتماد بکنند؛ امین مردم هستید و باشید ... در بین آنها بگردید و بهترین را - که با معیارهای صحیح تطبیق کند - پیدا کنید و به مردم معرفی نمایید.»[9]
5. پرهیز از ایجاد دلسردی و تردید در مردم
«مبادا مردم را نسبت به انتخابات دودل بکنند؛ مبادا در روزنامه یا در رسانهای - به هر نحوش- یا در تبلیغاتی، طوری حرف زده بشود که مردم را نسبت به انتخابات دودل بکنند. البته این مردم دودل نمیشوند. این مردم نشان دادهاند که در مقابل توطئههای دشمن، هوشیارانه عمل میکنند؛ مخالفان انقلاب اسلامی هم این را میدانند؛ اما بالاخره تبلیغات و تلاشهای خودشان را میکنند. مبادا کسانی در داخل محدودة نظام اسلامی پیدا بشوند که به این خواستة دشمن کمک کنند؛ به علت اختلافی که با زید و عمرو و بکری دارند، برای خاطر یک امر جزیی، کماهمیت و احیاناً شخصی یا گروهی، بیایند مردم را نسبت به این حقیقت عظیم - که حضور آنها را در صحنه نشان میدهد - مردد و دلسرد بکنند. دشمن سعی میکند حضور مردم را پوشیده بدارد؛ هر چیزی که در کشور ما حاکی از حضور مردم است، دشمن در تبلیغات جهانی سعی میکند آن را پوشیده بدارد ... خودیها مبادا این کار را بکنند؛ قلمها مبادا این کار را بکنند؛ مبادا حرفهایی را منعکس کنند که به دروغ نشانة دلسردی باشد، تا شاید آن دلسردی روی کسی که این مطالب را میخواند، تأثیر بگذارد و او را هم دلسرد بکند؛ این کارها به سود دشمن است.»[10]
6. پرهیز از ایجاد فضای تشنج سیاسی و جناحی= تسهیل فضای آرام انتخاباتی
«انتخابات باید در فضای آرام و با صفا انجام گیرد و دور از تشنّج و درگیری و فضای نفرت باشد. ... فضای خشونت سیاسی و تشنّج سیاسی و نفرت، به حال انتخابات مضرّ است. یک عدّه را از عرصه حضور در انتخابات بیزار می کند؛ یک عدّه را دچار تردید مینماید، دلها را میمیراند و امیدها را میکاهد. من میبینم متأسفانه بعضیها با اظهارات خود در برخی از این نوشتجاتی که منتشر میشود، سعی میکنند فضای نفرت را بر جامعه حاکم کنند. این یکی به جناح چپ بد میگوید، آن یکی به جناح راست بد میگوید؛ اینها کجا میروند؟! کجا میروید و چه میخواهید؟! چیست این تعبیراتی که ساختهاند و غالباً هم اینها را دشمن در دهانشان گذاشته و پرتاب کرده و یک عدّه آدم غافل - حالا نمیگوییم مغرض؛ اما بعضیشان هم قطعاً مغرضند- همینها را گرفتهاند و مرتّب لب میجنبانند و این حرفها را تکرار میکنند؟! چپ و راست چیست؟! ... باید فضا، فضای آرامی باشد.»[11]
«مردم را از لحاظ سیاسی دچار التهاب کردن، نگران کردن، سرگرم مسائل کوچک کردن، به جان همدیگر انداختنِ جناحها، مسائل کوچک را بزرگ کردن، این جزو برنامهها است؛ [دشمنان] میخواهند کاری کنند که فضای کشور، فضای تبآلود شود. مبارزة با این برنامه، سعی در آرام نگهداشتنِ فضای عمومی و فضای سیاسی کشور است. همه باید در این جهت حرکت کنند. به هیچیک از حرکات و اظهاراتی که به معنای التهابآفرینی باشد، نباید میدان داده شود، به خصوص مطبوعات باید به این نکته توجّه کنند. دستگاههای مختلف و قوای سهگانه باید حیثیت، شخصیت و حدود قانونی هم را حفظ کنند و همدیگر را تضعیف نکنند؛ که متأسفانه گاهی در گوشه و کنار چیزهایی در این زمینه دیده میشود. البته به گمان زیاد، ناشی از غفلت است؛ اما باید توجّه داشت که این غفلتها بسیاری از اوقات در اختیار و مورد استفاده دشمنان قرار میگیرد.»[12]
7. پرهیز از بدگویی و کارشکنی نسبت به دیگران= تسهیل فضای سالم انتخاباتی
«نکتهای که در باب انتخابات عرض میکنم، این است که فضای انتخابات باید سالم باشد. نباید عدّهای با قلم و بیان و مطبوعات و عدّهای هم با ابراز مخالفت با فلانی یا طرفداری از این نامزد یا آن نامزد، فضا را آلوده کنند. کسانی که به اسلام احترام میگذارند، کسانی که قدر و ارزش جمهوری اسلامی را ارج مینهند، کسانی که از ما حرفشنوی دارند، در هر جای کشور هستند، از همین اوّل کار مراقب باشند. کارشکنی نسبت به دیگران، لجنپراکنی علیه این نامزد یا آن نامزد، بدگویی کردن و افشاگریهای بی پایه و اساس نسبت به اشخاص، همه اینها کارهای ممنوع و ضدّ ارزش و خلاف مشی جمهوری اسلامی و خلاف حق است. از این کارها اجتناب کنند.»[13]
«انتخابات خیلی مهم است؛ .... همه بایستی نسبت به این انتخابات احساس تکلیف کنیم؛ هم مسئولان، هم آحاد مردم و هم مجموعههای گوناگون سیاسی و اجتماعی، و فعالانی که در کشور هستند ... بایستی سلامت فضا را حفظ کنید. بعضی فضای انتخابات را خراب میکنند؛ تخریبکردن، اهانتکردن و خُردکردن شخصیتهای گوناگون، همه بر خلاف اقتضای سلامت انتخابات است. هم مطبوعات، هم رادیو و تلویزیون، هم کسانی که به ابزارهای گوناگون ارتباط جمعی دیگری مجهز هستند - رایانه ها و شیوههای رایانهای- هم کسانی که یک منبری برای سخن گفتن دارند؛ مثل خطبای جمعه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی؛ همه توجه داشته باشند که «تخریب، فضای انتخابات را خراب میکند.» شما از آن کسی که به او علاقهمندید، دفاع کنید؛ هیچ مانعی ندارد؛ اما به آن کسی که رقیب اوست، مطلقاً حمله نکنید؛ تخریب نکنید. این تخریب و این حرف زدنها و اهانت کردنها، نه حجیت دارد برای مستمعان، و نه جایز است؛ به خاطر اینکه فضا را خراب میکند. بنابراین مسئلة حفظ سلامت خودِ انتخابات و حفظ سلامت فضای انتخابات، خیلی مهم است.»[14]
«بداخلاقیهای انتخاباتی، شایستة ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهای مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامی و شرعی را؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههای اینترنتی و غیره، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همة کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقهمندیای دارند، درخواست میکنم، اصرار میکنم که این علاقهمندی خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید. هر چه میخواهید از نامزد مورد علاقة خودتان تمجید کنید، تعریف کنید؛ اما دیگران را تخریب نکنید.»[15]
منبع:شبکه خبری تحلیلی آی پرس
پی نوشتها:
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. الهی بودن این حق، در اصل 56 قانون اساسی مورد تصریح قرار گرفته و جلوههای آن در دیگر اصول قانون اساسی نیز متبلور شده است.
[2]. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام- 11/08/1382
[3]. بیانات در دیدار اعضای هیأت نظارت بر انتخابات شورای نگهبان- 14/11/1374
[4]. بیانات در دیدار با روحانیان و مبلّغان اعزامی در آستانه ماه محرّم الحرام- 13/02/1376
[5]. بیانات در دیدار با روحانیان و مبلّغان اعزامی در آستانه ماه محرّم الحرام- 13/02/1376
[6]. بیانات در دیدار با روحانیان و مبلّغان اعزامی در آستانه ماه محرّم الحرام- 13/02/1376
[7]. بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران (19 رمضان 1416)- 20/11/1374
[8]. بیانات در دیدار اعضای هیأت نظارت بر انتخابات شورای نگهبان- 14/11/1374
[9]. بیانات در دیدار با روحانیان و مبلّغان اعزامی در آستانه ماه محرّم الحرام- 13/02/1376
[10]. سخنرانی در دیدار با فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دیماه- 19/10/1370
[11]. بیانات در دیدار کارگزاران حج- 26/11/1378
[12]. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری- 27/11/1379
[13]. بیانات در جمع کثیری از مردم استان گیلان در استادیوم شهید عضدی شهرستان رشت- 11/02/1380
[14]. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام- 18/07/1385
[15]. بیانات در اجتماع بزرگ مردم یزد- 12/10/1386