ذکر این نکته ضروری است که در این متن، جهت اختصار، بخشهای مقدماتی که مربوط به استان بوشهر است و بخش های انتهائی که مربوط به سال اصلاح الگوی مصرف میباشد حذف شده و مباحث سیاسی و مربوط به انتخابات به طور کامل میآید.
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی رسوله خاتم النبیین و سید المرسلین ابی القاسم محمد(ص) و آله الطیبین الطاهرین المعصومین. لاسیما الحجه ابن الحسن العسکری(عج) و جعلنا من انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه....
موضوعی که قهرا با شما عزیزان باید در میان بگذاریم مسئله نظارت و آن هم در مرحله فعلی، نظارت بر انتخابات ریاستجمهوری است.
شورای نگهبان، عهدهدار یک مسئولیت بسیار بزرگی است که جایگاهش در نظام جمهوری اسلامی جایگاه برتری است و قابل قیاس با خیلی جاهای دیگر نیست. یعنی مسئولیتهای بزرگی که قانون اساسی بهعهده این شورا گذاشته، سرنوشت مملکت را تعیین میکند و با سرنوشت مملکت سر و کار دارد و در طول سیسال هم [این شورا] در عمل نشان داده که توانسته بسیاری از خطرات را از نظام دور کند و سلامت انتخابات را تضمین کند و اسلامیت قوانین مجلس را هم تضمین کند. این مسئله بسیار مهمی است که نه در دنیا جایگاهی مثل این جایگاه پیدا میشود و نه در ایران جایگاهی مشابه دارد و در ایران هم منحصر بهفرد است.
وقتی که به اهمیت این مسئولیت میاندیشیم خود به خود باید یک آمادگیهای بسیار بالایی برای انجام وظایف محوله خودمان داشته باشیم. فلذا ما همیشه سعیمان بر این بوده که دوستانی که با ما همکاری دارند، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اخلاقی و هم از نظر حقوقی تا آنجا که میتوانیم آنها را توجیه بکنیم که هیچگونه مشکلی، در خودمان نداشته باشیم و از این جهت نگران نباشیم و شکایت و گلهای از ناحیه دیگران بر ما وارد نشود.
باید ناظرین ما از جهت تدین و تعهد زبانزد باشند و همه آنها را به این عنوان بشناسند. از نظر اخلاق اجتماعی باید برخوردهای بسیار خوبی با مردم داشته باشند و هم از نظر وظیفه قانونی، با قانون آشنایی کامل داشته باشند حتی بیش از مسئولین اجرایی، و هم در عمل، به وظیفه قانونی خودشان عمل کنند.
این دوره انتخابات ریاستجمهوری، دوره بسیار حساسی است. چون در گذشته کار تقریبا به یک صورت یکنواختی پیش میرفت، هم در تشکیلات اجرائی و مسایل مربوط به ریاستجمهور و هم در تشکیلات نظارتی.
در این دوره، دو سه سال اخیر یک وضع جدیدی پیش آمد که سابقه نداشت و آن، رسیدگی فوقالعاده و بیش از پیش به مردم؛ سرزدن به شهرستانها و احترام قائل شدن برای مردم محروم و قشر مستضعف؛ و همانهائی که انقلاب را آنها با رهبری امام(ره) به وجود آوردند و حمایت کردند و دفاع کردند؛ همان قشر فراموش شده تاریخ، و همانهائی که امام بزرگوار می فرمودند؛ این انقلاب مال مستضعفین است. انقلاب پابرهنههاست. در این دو سه سال اخیر به اینها بهای بیشتری داده شد و اینها فهمیدند که مورد عنایت مسئولین نظام هستند و نظام برای اینها ارزش قائل است و به مشکلات اینها میپردازد و تا جائی که می تواند مشکلاتشان را حل میکند. و یک دولت پرکار و پرتلاشی که ما سابقه اینجوری نداشتهایم به وجود آمد که زبانزد خاص و عام شد. تلاش و کوشش در حد اعلا، مبارزه با فساد در حد توان و در حد قدرت. مساله اجرای عدالت، هم در شعار و هم در عمل، تحقق پیدا کرد در حد امکانات و اجمالا یک وضع جدیدی به وجود آمده. این حالت اگر تداوم پیدا بکند میتواند واقعاً نظام را به آن هدف اصلی خودش نزدیک بکند.
این انقلاب و این نظام، یک نظامی است که میخواهد پایهگذار حکومت عدل حضرت مهدی(عجلا... تعالی فرجهالشریف) باشد و اصلیترین و اساسیترین کاری که آن بزرگوار میکند، مسئله اجرای عدالت است.
روایات ما وقتی که میخواهند [ امام زمان(عج) را] معرفی بکنند به این عنوان معرفی میکنند که آن کسی که؛ «یملأ الأرض قسطا و عدلا بعدما ملئت ظلما و جورا». زمین را از عدل و داد پرمیکند. پرمیکند یعنی چه؟ یعنی تمام ظرفیت، یعنی دیگر هیچ نقطهای پیدا نمیشود که ظلم باشد؛ اگر در جایی ظلم باشد، پرنشده است. همینجور که در گذشتهاش از ظلم و جور پرشده بود.
اگر این ویژگیهای این رهبری الهی، باشد مقدماتش هم باید فراهم بشود؛ بیمقدمه که این کار نمیشود. به صورت یک اعجاز آسمانی که این کار نمیشود، یک فرشتگانی هم که از آسمان نمیآیند که مدیریت بکنند حکومت مهدی(عج) را. چه کسی میخواهد اداره کند؟ نمیدانم چندمیلیارد؛ در آن زمان عدد ساکنین روی کره خاک، چقدر است؛ میلیاردها آدم میخواهند زندگی بکنند و اینها باید یک حکومت عدلی بر آنها حاکم باشد. خب، مجری این عدالت چه کسی میخواهد باشد؟ بالاخره در آن زمان نمیتواند استاندار نباشد، نمیتواند فرماندار نباشد، نمیتواند دستگاه قضائی نباشد، نمیتواند دستگاه اجرائی نباشد، نمیتواند دستگاه نظامی نباشد، تمام این تشکیلات از ارکان یک نظام است در عمل به اسلام. خب، چه کسی باید این کارها را بکند؟ چه کسی میخواهد فرماندار امام زمان (علیهالسلام) باشد که او بپسندد، و مجری عدالت باشد؟ چه کسی میخواهد بخشدارش باشد؟ چه کسی میخواهد استاندارش باشد؟ چه کسی میخواهد قاضیاش باشد؟ چه کسی میخواهد فرمانده نظامیاش باشد؟ و همین جور.
این باید زمینهسازی از قبل بشود. باید یک آمادگی باشد که افرادی ساخته بشوند و آمادگی پذیرش داشته باشند. البته آن دست الهی ایشان که بر سرشان کشیده میشود، کمبودهایشان را جبران میکند. معلوم است که تا او نیاید، ماها و امثال ماها نمیتوانیم آن لیاقت را پیدا کنیم که شایسته کارگزاری آن نظام الهی باشیم ولی بالاخره یک استعداد و آمادگیای باید داشت.
الان هم ما مساله «ملئت ظلما و جورا» را دقیقاً احساس میکنیم. هرجا دست بزنیم، کم و بیش واقعاً مظلوم و ظلم هست. ظلمهای گوناگون؛ ظلمهای سیاسی میشود، ظلمهای فرهنگی میشود، ظلمهای اقتصادی میشود؛ انواع ظلم. و مظلومین هم، قشر مستضعف و محرومند.
باید این زمینهسازی بشود و این زمینهسازی هم در غیر ایران، در جای دیگر هم نمیشود. کشورهای غیراسلامی که آنها حسابشان پاک است. کشورهای اسلامی هم باید اعتراف کرد که فقط اسم اسلامی دارند و حتی مردمشان، مردم متدین این کشورها هم معمولاً حکومتهایشان را بهعنوان اسلامی نمیشناسند و چشم امیدشان به اینجا دوخته شده است. وقتی که اینجا مرکز منحصر به فرد باشد، باید آمادگی پیدا کنیم.
چه کسانی باید آماده باشند تا بیاید؟ همین موجودین، همینها که از سی سال پیش تا حالا دارند کار میکنند، از رهبری گرفته تا مسئولین پائینتر و تا مردم عادی. مردم هم سربازان این انقلابند و خود بهخود باید سربازان امام زمان علیهالسلام باشند؛ چه زنشان، چه مردشان، چه کوچکشان، چه بزرگشان، چه باسوادشان، چه بیسوادشان، دیگر اینها باید آماده شوند.
قسمت زیادی از کسانی که نقش موثر دارند رؤسای جمهورند؛ عمدتا رؤسای جمهورند، منهای مقام رهبری که رهبری همه را برعهده دارد، ولی کارهای اجرائی دست رئیسجمهور است. پس اگر عدالت هم بخواهد اجرا بشود بوسیله او و یارانش و دستیارانش باید اجراء شود. و ما هم تا آن عدالت مورد نظر اسلام و مطلوب، فاصله خیلی داریم.
در عین این که در این سیسال، کار خیلی شده و اجر همه با خدا، و باید واقعا ما تقدیر کنیم از همه کسانی که در این راه زحمت کشیدهاند و کار کردهاند ولی تا مقصد نهائی، فاصله بسیار زیادی هست. خب این فاصله باید کم شود، به تدریج کم بشود.
و یک بخش قضیه، مربوط به نظارت در شورای نگهبان است. فلذا ما تاکید میکنیم که ناظرین ما باید واقعاً پایبند به مسائل دینیشان باشند، تعهد جدی داشته باشند، وجاهت مردمی داشته باشند. همینقدر که مردم بدانند اینها نظارتیاند خیالشان راحت باشد. دیگر وسوسههای شیاطین در مردم اثر نکند. همین شیاطینی که دارند مرتب از مدتها شروع کردند به انتقاد کردن. مقام معظم رهبری هم در سخنرانی مشهدشان اشاره کردند که چون تاحدود زیادی میدانند که آن خواستههای آنها عملی نمیشود، مردم آنها را قبول ندارند و خودبهخود جریان آنها به طرف دیگری میرود، وسوسه میکنند در سلامت انتخابات، مناقشه. جلوجلو از مدتهای قبل، از شاید بیش از شش ماه قبل، این کار شروع شده و آن هم از زبان بعضی کسانی که ازشان انتظار نیست. قبلاً هم این حرفها بوده ولی الان یک مقداری بیشتر شده. باید شورای نگهبان کاری بکند و تا حالا هم بحمدا... این موفقیت را داشته، که مردم اعتمادشان به شورای نگهبان باشد.
مجری انتخابات، دولت است و وزارت کشور است. ولی این ناظر است که باید بر کار وزارت کشور هم نظارت کند. هم بر کار رأیدهندگان سر صندوق نظارت بکند و هم بر کار وزارت کشور نظارت بکند. اصلا هنری که قانون اساسی کرد همین بود که در عین اینکه اجرای انتخابات را به عهده وزارت کشور گذاشت ولی چون وزارت کشور یک عضوی از دولت است، اگر بنا باشد تمام این اختیارات دست وزارت کشور باشد، ممکن است دولت بهوسیله وزارت کشور، آراء را به نفع خودش تمام کند و آنها دخالت بکنند در آراء. قانون اساسی، شوراینگهبان را گذاشته تا وابستگی به هیچ رکنی از ارکان جمهوری اسلامی نداشته باشد و تحت نفوذ جایی نباشد.
نه وابسته به قوه مجریه باشد، نه وابسته به قوه مقننه باشد، نه وابسته به قوه قضاییه باشد، نه حتی وابسته به رهبری باشد. رهبر، شش نفر فقیه را نصب میکنند ولی این اینجور نیست که ایشان دخالتی در کار شورای نگهبان داشته باشند. البته نظر ایشان و امر ولایی ایشان بر همه واجبالاطاعه است. اما ایشان سعی میکنند که در کار شورای نگهبان دخالت نکنند، مگر در یک جایی لازم باشد امر ولایی کنند که همه باید اطاعت کنند.
خب این استقلالی که شوراینگهبان دارد، این برای همین است که هیچ کسی درش نفوذ نکند که آراء را این جوری بکن یا اون جوری بکن، اینجا را باطل بکن آنجا را تأیید بکن.
در بررسی صلاحیتها، این از همان چیزها و همان مسائلی است که [شورای نگهبان] فقط خودش است و خودش و مسئولیت الهی. این وظیفه و این موقعیت، اقتضاء میکند که ما حداکثر تلاشمان را برای سلامت خودمان داشته باشیم تا مردم هم اعتماد داشته باشند.
ما میگوئیم باید ناظرین ما وجاهت مردمی داشته باشند، اگر یک نفر در میان مردم، بدنام است، نباید جزو ناظرین باشد. ولو اینکه بدنامیاش بیجا باشد، یک تهمتی به او زدهاند و واقعیت هم نداشته باشد ولی این، برای کار نظارت ما بهدرد نمیخورد. چون آن وقت، دیگران میگویند: اینها که میخواهند سلامت انتخابات را تایید کنند خودشان فلان و فلان هستند. پس باید حتیالامکان وجاهت مردمی ناظرین ما و احساس وظیفهشان، برقرار باشد.
من مکرر در مکرر به شما عزیزان و دوستان دیگرمان این مسئله را عرض کردهام که بالاخره بازوان شورای نگهبان، ناظران هستند، چشم و گوش شورای نگهبان ناظران هستند که عمدتاً اثر کارشان هم در انتخابات مجلس گذاشته میشود؛ در انتخابات ریاستجمهوری این مسئله کمتر است.
ما به گزارشهایی که از ناظران میرسد ترتیب اثر میدهیم، و به آنها اعتماد میکنیم. البته این جور هم نیست که دیگر گوش به حرف هیچ کس دیگر ندهیم، دیگران هم اگر حرف زدند حرفهای آنها را هم گوش میدهیم. بعضی وقتها هم اگر ببینیم گزارشهایی که ناظرین ما میدهند دقیق نبوده، ممکن است تجدیدنظری هم در نظراتمان داشته باشیم. ولی دوستان ما مورد اعتمادند؛ در بررسی صلاحیتها ناظران و دفاتر به ما گزارش میدهند؛ که این آدم، در این شهر شناخته شده است؛ سوابقی دارد، در این شهر بزرگ شده، ماهم او را میشناسیم، بزرگش کردهایم، این جوری است؛ این خوبیها را دارد، این بدیها را دارد.
ما هم طبق این گزارشهایی که مورد وثوقمان است، عمل میکنیم.
در مسئله ریاستجمهوری هم، شما اطلاع دارید که بیگانگان همیشه فعال بودهاند که، خواسته خودشان را عمل کنند و خود آنها برای ما رئیسجمهور بتراشند، و الان هم بعضی روزنامهها یا خبرگزاریهای خارجی، از مدتها قبل شروع کرده بودند که چنین و چنان است، حرفهایی میزدند و به خیال خودشان میخواستند برای ما رئیسجمهور بتراشند. هم در خارج، یک کارهایی دارد میشود و هم در داخل. یک عدهای که اصلاً نظام را قبول ندارند و در فکر براندازی نرم هستند و از عمال بیگانگان هستند، اینها میخواهند یک رئیسجمهوری را پیدا بکنند که به خودشان نزدیک باشد حالا اگر صددرصد از خودشان نیست ولی مقداری بتوانند با او کار کنند، بتوانند بعضی مقاصدشان را به وسیله او انجام بدهند.
خب ما یک مسئله بررسی صلاحیتها را [در انتخابات ریاست جمهوری] داریم که این مؤنهاش و مشکلش خیلی کمتر از مسئله مجلس است؛ هم عدد ثبتنام کنندگان خیلی کمتر است، هم افراد معمولاً شناخته شدهتر هستند.
در مسئله مجلس، افراد ناشناس مطلق، دیده میشود؛ زیاد هم دیده میشود کسانی که اصلا سابقهای ندارند؛ بسمالله الرحمن الرحیم، بفرمایید، باید کارت شناسائی برایش صادر کنیم.
در ریاستجمهوری این جور نیست. اگر آدمهای آنطوری هم بیایند که تکلیفشان معلوم است. افراد، شناخته شده هستند و بررسی صلاحیتهای اینها، مؤنه زیادی ندارد.
و یک قسمتی، مسئله اجراء و نظارت بر سلامت انتخابات در موقع رایگیری و مسئله صندوقها است؛ آراء صحیح گرفته شود و آراء صحیح از صندوق بیرون بیاید، صحیح شمارش شود و نتیجه اعلام شود.
حتماً حتماً باید بدانید و مردم هم بدانند که ما جز قانون، چیزی دیگری نمیخواهیم. البته نظراتی ممکن است، داشته باشیم. امکان ندارد کسی نظری نداشته باشد، اگر آن باشد که مهمل است؛ همج الرعاء است. بعضی میگویند فرد باید بیطرف باشد، خب، بیطرف را چهجوری باید معنی کرد؟ بیطرف به معنی اینکه در انجام وظیفه خودش طرفداری از کسی نکند.
اما این که بهکلی بیتفاوت باشد؛ یعنی برایش فرقی نکند که این بیاید یا آن بیاید، آنی که صددرصد ولایی است، آنی که 80 درصد ولایی است و آنی که 50 درصد ولایی است و آنی که 30 درصد ولایی است؛ برایش فرقی نکند؛ اینکه نمیشود! این مهمل است و بهدرد نمیخورد. ولی نباید نظر خودش را در اجرا اعمال بکند.
مقدمات کار هم باید فراهم بشود. باید یک جوری باشد که ما وحدتمان را حفظ کنیم. از چیزهایی که برای جامعه ما، و برای همه جوامع جنبه حیاتی دارد، مساله وحدت کلمه است. هیچ چیز نباید وحدت را خدشهدار کند؛ نه مسایل سیاسی، نه مسایل علمی و نه حتی مسائل دینی.
حالا یکی از این مرجع تقلید میکند، یکی از آن مراجع تقلید میکند. خیلی خب، تو رساله آن را عمل کن، این هم رساله این را عمل کند؛ دعوا ندارد. یکی پشتسر این امام جماعت نماز میخواند و یکی پشتسر آن امام جماعت نماز میخواند. خیلی خب، هر کسی کار خودش را میکند، و امثال اینها. اینها طوری نیست.
یکی سنی است خیلی خب. برود مسائل خودش را طبق فقه خودش عمل کند. یکی شیعه است باید فقه خودش را عمل کند؛ ما با هم دعوا نداریم. باهم دعوا هم نمیتوانیم بکنیم. بعضی مواردی بوده که عوامالناسی که خیلی هم وارد نیستند با هم دعوایشان دعوایشان میشده است.
مثلاً سر قضیه رویت هلال، بعضی از علما میگویند؛ که اگر در یک نقطهای از روی زمین ماه دیده شد، این شب اول ماه است، شب اول شوال؛ اکثریت میگویند نه هر نقطهای خودش باید حساب کند ما در این منطقه، در این نقطه، در این استان، حالا جایی که افقش تقریبا نزدیک به هم است، اگر ماه را دیدیم عید میگیریم، اگر ندیدیم روزه میگیریم.
بعضی وقتها سر همین قضیه اختلاف میشد که این روز مثلا روز عید است، آنهایی که مثلا مرجعشان آیتا... خویی بود، میگفتند که در فلان کشور مثلا در عربستان سعودی یا در افریقا، ماه دیده شده، اینها روز عید، میخوردند، علنا میخوردند. بقیه این فتوا را، قبول ندشتند از مرجع دیگری تقلید میکردند؛ گاهی هم اینها تکفیر میشدند!
خب این، خیلی مسالهای نیست؛ تو از این آقا تقلید میکنی، میگوید؛ امروز عید است بخور، من از یک آقای دیگری تقلید میکنم که میگوید؛ امروز عید نیست، من روزه میگیرم. رفاقتمان و دوستیمان هم برقرار است.
غرض این است که هیچ چیزی، چه مسایل دینی باشد، چه مسایل سیاسی، نباید موجب اختلاف باشد. خب هرکسی یک تفکر سیاسی دارد، یک کسی این خط مشی اقتصاد را قبول دارد، یک کسی آن خط مشی را. یک کسی این خط مشی سیاسی را قبول دارد، یک کسی آن خط را قبول دارد؛ خیلی خب.
حالا اگر عدهای برای ریاست جمهوری، ثبتنام کردند، عدهای به یک جریان وابستهاند، یک عدهای هم به یک جریان دیگری وابسته هستند؛ دعوا نداریم، به هرحال آنها به او رای بدهند، اینها هم به این رای بدهند.
انتخابات ما و همه کارهای ما باید در دنیا نمونه باشد. هم آنهایی که تبلیغات میکنند؛ در تبلیغات، دروغ نگویند، تخلف نکنند، وعدههای غیرعملی به مردم ندهند، پایشان را از گلیم خودشان فراتر ننهند. کارهایی را که میتوانند بکنند، بگویند. بیخود وعده ندهند و هم، ستادهایشان کار خلاف قانون و خلاف عدالت و خلاف شرع و خلاف اخلاق انجام ندهند. هر کسی هم کار خودش را بکند. این هم وضعیت و وظایفی است که ماها داریم؛ هم عموم مردم دارند هم ناظرین ما دارند.
و ما باید نظارت بر کارها داشته باشیم. واقعا سر صندوق، آنهایی که ناظر صندوقاند دقت بکنند ببینند این آقایی که این شناسنامه را آورده مال خودش است یا مال خودش نیست.
این آقایی که میخواهد برگه رای را برای افراد بیسواد بنویسد، آیا نظر فرد بیسواد را می نویسد یا هرچه دلش میخواهد به اسم او مینویسد؟ این ناظر است که باید جلوی تخلفش را بگیرد و اگر خودش هم نمیتواند، بهوسیله نیروی انتظامی اقدام کند. و همین جور سایر تخلفاتی که ممکن است صورت بگیرد.
ما باید یک انتخابات نمونه و الگو در دنیا داشته باشیم. هر کسی از هر گوشه دنیا آمد بیاید اینجا ببیند و بگوید اگر انتخابات سالمی هست، این است. و واقعاً تا حالا هم اینطور بوده، نسبت به جاهای دیگر.
واقعا در جاهای دیگر احزاب دارند فعالیت میکنند؛ یک جمعی هستند پشت صحنه و دارند کارسازی میکنند و کار راهاندازی میکنند و آراء را درست میکنند. ولی ما باید هرچه بتوانیم به عدالت نزدیکتر بشویم، به سلامت انتخابات نزدیکتر بشویم.
خب، بعضی وقتها ما در برخی حوزهها انتخابات را باطل کردهایم کم هم نبوده. البته در ریاستجمهوری نداشتیم ولی در مجلس فراوان داشتیم. از آن اول، اگر انتخابات حوزهها را بررسی میکردیم و میدیدم انتخابات سالم برگزار نشده، یا در رایگیریها یا در شمارشها، اشتباهاتی صورت گرفته است که در نتیجه انتخابات اثر میگذاشته؛ انتخابات آن حوزه را ابطال میکردیم. باید سعی بکنیم که کار به اینجا نکشد و حتی یک صندوق باطل نشود. با تهدید از مردم نخواهند رای بگیرند، با تطمیع نخواهند رای بگیرند.
باز یک مسئلهای که در انتخابات مجلس فراوان است ولی در انتخابات ریاستجمهوری خیلی مشخص نیست و من خودم سراغ ندارم و یک احتمال ضعیف هم ممکن است آدم بدهد، مسئله خرید آراء است. این را باید ناظر مواظب و مراقب باشد که اینها واقعا رای خریده اند؟! که این هم عمدتاً در مجلس است که متاسفانه این شیوع زیادی هم دارد، ما هم تا آنجا که توانستهایم با آن مقابله کردهایم، بعضی وقتها هم نتوانستهایم کاری بکنیم. و گاهی هم همینها با آراء خریده شده، رای آوردهاند و به مجلس رفتهاند و ما از نظر قانونی مدرکی که بتوانیم آن انتخابات را ابطال کنیم در دستمان نبوده است.
مثل یک قاضی که در محکمه نشسته و میفهمد حق به جانب این است، ولی نمیتواند از نظر محکمه اثباتش بکند، دلیل بر اثبات ندارد. ناچار است چشمش را روی هم بگذارد و حق را به این ندهد، با اینکه میداند این ذیحق است.
بالاخره ضابطهای دارد حسابی دارد، بر اثر سند و مدرک باید کار بکند. این ذیحق هم که به رای او اعتراض دارد، رای کافی برای ورود به مجلس ندارد. خیلی وقتها افرادی میآیند چه از مامورین ما، چه از دیگران، به ما اعتراض میکنند. میگویند؛ که این بابا "رایخریدن" داشته و آرائی خریده و این آرائی که او گرفته، خریدهشده است. اما مدرکی نمیتوانند ارائه بدهند یا مدارک دارند اما کافی نیست، یا در سرنوشت انتخابات، اثرگذار نیست، ممکن است کسی، مثلا 500 هزار یا 600 هزار رای دارد؛ 100 تایش را هم خریده، 200 تایش را هم خریده، اما این 100 تا و 200 تا تعیینکننده نیست. حالا ما این 100 تا 200 تا را هم باطل بکنیم، بالاخره این رای دارد الان، رایاش هم در حدی است که برتر و بیشتر از دیگران است.
از این مسایل هست؛ تا آنجایی میتوانیم باید سعی کنیم که جلوی این کارها گرفته بشود. تخلفاتی صورت میگیرد، آنجایی که دست ما باز است، خودمان برخورد میکنیم. آنجایی که دست ما نیست، باید بهوسیله دستگاه قضایی هم اقدام بکنیم. دستگاه قضایی موظف است، طبق قانون جلوی کارهایی که جرم است را بگیرد.
خب شورای نگهبان بعضی وقتها قاعدتا باید وارد بشود، باید یا ناظرین ما، یا مردم به دستگاه قضایی مراجعه بکنند، از آنها بخواهند و ماهم معمولاً قبل از انتخابات به ریاست محترم قوه قضائیه میگوییم و از ایشان خواهش میکنیم که یک شعبههایی را در این ایام، مخصوص رسیدگی به تخلفات انتخاباتی مقرر بکنند و ضربتی و فوری عمل کنند؛ و حکم یک تخلف را به شش ماه بعد، نیندازند که این بهدرد نمیخورد. وقتی تخلف ثابت شد، همان فردایش جوابش را بدهند و فرد را محکوم بکنند، مجازاتش بکنند، دستگیرش بکنند. البته این کار متاسفانه کمتر اتفاق میافتد ولی خب باید اینجور باشد. این مربوط به مسئله انتخابات...