در هیاهوی نام گذاری روزها و هفته ها بالاخره به روز خبرنگار رسیدیم، در این اندیشه بودم که خبرنگاری چیست و خبرنگار کیست؟
صاحب منصبان و دولت مردان با حضور در جمع خبرنگاران این روز را تبریک گفتند و دیگران این روز را پاس می دارند و برخی نیز با گفتن این که دلم نمی خواست روزی به نام روز خبرنگار وجود داشت آن را گرامی می دارند.
هر چه باشد این روز نیز به زودی فراموش می شود و تا سال دیگر که قلم ها و زبان ها در شرح خبرنگاری و وصف خبرنگار جاری شوند سخنی نخواهیم شنید.
اما این سؤال همیشه باقی است که آیا خبرنگاری شغل است؟ شاید بعضی ها از این منظر به آن نگاه کنند و با سادگی یک شغل به آن فکر کنند اما هر شغلی نیز آمیزه ای از فنون، علوم و هنرها است. پس آیا می توان گفت که خبرنگاری یک فن است یا باید آن را علم بدانیم و یا اینکه هنرش بخوانیم.
به نظر من خبرنگار واژه ای مناسب برای بیان یک شغل نیست و به همین دلیل آنچه که در وهله اول به ذهن متبادر نماید شغل خبرنگاری نیست. شاید هنر و هنرمندی در بیان واژه خبر صادق تر به نظر آید. چرا که پرده برداشتن از زوایای پنهان یک موضوع، تشریح واقعیت و کمک به بازشناسی مقولات مختلف جامعه و ایجاد پل ارتباطی بین شهروندان و صاحب منصبان نیازمند هنرمندی خاص است که خبرنگار در انجام این مهم نقش بسیار موثر ایفا می نماید. لیکن این هنر و هنرمندی نمی تواند بی مبنا باشد و به قولی هنر برای هنر نیست چرا که هنر برای هنر در این وادی بی مفهوم خواهد بود. خبرنگاری هنری است با موتور محرکه آن یعنی عشق که کلام را قوت بخشیده و قلم را روان می سازد و هم این انگیزه است که آن را از یک شغل ساده جدا می سازد.
اگرچه عشق و هنر ترکیبی است تا از آن خبرنگاری برون آید لیکن مکمل دیگری نیز ضروری است تا آن را هدف بخشد و بتواند مسیری مشخص برای طی کنندگان این راه ارائه نماید که همان عنصر تعهد است. با در آمیختن سه عنصر عشق، هنر و تعهد است که می توان پرده ها در انداخت و پنهان را آشکار نمود و زشتی ها را از زیبایی ها پالایش نمود. با این ترکیب سه گانه است که به آگاه نمودن تصمیم سازان کمک می کند تا آنها به درستی تصمیم سازند و دریابند که زشتی ها کدام است و با آن مبارزه کنند و زیبایی ها را بستایند. این هنرمندی خبرنگار است که غرق شدگان در روزمرگی را نهیب زده و از خواب گران بیدار ساخته و هشدار می دهد و با این هنرمندی یادآور تکالیف دولت مردان و حقوق شهروندان می گردد.
و از این رو دشواری این هنرنمائی جایی است که بدون دوگانه دیگر یا هر دو خواب بمانیم و کاوران زندگی به پایان راه غفلت برسد و یا مرا به گمراهی بکشاند و ترا به به بی حقی فراخواند. در این جاست که در می یابیم خبرنگاری پدیده قرون اخیر نبوده و نمی توان آن را در اصول نه گانه اخلاق خبرنگاری خلاصه نمود چرا که اول انسان هنر آفرینش خود خبرنگار بود. او آمد تا خبر از بهشت دهد. او آمد و گفت چگونه هنر چیدن میوه آنگاه که فقط با عشق درآمیزد و تعهدی را در بر نداشته باشد هبوط را به ارمغان می آورد. او آمد تا راه را بنماید و چاره اندیشه کند و نشان دهد که هنر بدون دوگانه ای دیگر خسران است همانگونه که با آن دو عین نعمت است و رحمت. او خبر داد که هنر، عشق و تعهد تکامل بخش است و آنگاه که بهای بهشت در میان باشد این سه گانه شرط آن خواهد بود. این راهی بود که پایان بخش پیام رسانان الهی نیز بر این هدف مندی و تعهد تاکید ورزید. او نیز سوگند خداوند به قلم و آنچه نوشته می شود را خبری ساخت.
از این رو باید گفت خبرنگاری یعنی، هنرمندی، عشق ورزی و تعهد داشتن و خبرنگار یعنی هنرمند، عاشق و متعهد.
روز هنر، عشق و تعهد را به کلیه خبرنگاران تبریک و تهنیت می گوییم.