کد خبر: ۵۱۶
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۳:۰۱- 06 June 2007

بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم هجدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شورای نگهبان به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری ، متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم هجدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) به شرح زیر می‌باشد:

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏

الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‏القاسم محمّد و على اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیة اللَّه فى الارضین.

قال‏اللَّه الحکیم فى کتابه: «ألم تر کیف ضرب اللَّه مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فى السّماء. تؤتى اکلها کلّ حین باذن ربّها و یضرب اللَّه الامثال للنّاس لعلّهم یتذکّرون.»

مجلس باعظمتى است. و از این باعظمت‏تر، میلیونها دلى است که در سراسر کشور، بلکه در اکناف عالم در این روزها به یاد امام بزرگوار ما میتپد. و این‏همه، حاکى از عظمت آن شخصیتى است که به توفیق الهى، توانست به یک ملت عظمت ببخشد، بلکه توانست به امت اسلامى عظمت بدهد.

خداوند متعال کلمه‏ى طیبه را به درخت پاکیزه و بارور تشبیه کرده است؛ ریشه‏ها در زمین استوار و شاخ و برگ آن در فضا پراکنده است و به تناسب موقعیت و انتظار، میوه‏ى خود را به مشتاقان میدهد: «تؤتى أکلها کلّ حین باذن ربّها». کلمه‏ى طیبه، هر آن فکرى است که در دل یک انسان بزرگ و الهى بروید و منشأ برکات براى مردم بشود؛ هر آن عملى است که از جوارح یک انسان صالح سر بزند و براى هدایت بشر و رشد عالم انسانیت داراى برکات باشد. همچنین کلمه‏ى طیبه، آن انسانى است که این اندیشه‏ى نیکو یا این عمل صالح در وجود او متحقق شده است و در او بروز و نمود پیدا میکند. بعد از این آیه، خداوند متعال میفرماید: «یثبّت اللَّه الّذین امنوا بالقول الثّابت فى الحیوة الدّنیا و فى الاخرة». آن قول ثابت موجب میشود که قائل به آن قول هم، ثبات و دوام پیدا کند. کلمه‏ى طیبه، هم قول است، هم آن قائل است؛ هم فکر است، هم آن چیزى است که زائیده‏ى از آن فکر است؛ هم آن شخصیت انسانىِ برگزیده‏اى است که این فکر و عمل به او قائم است.

این جور است که شما مى‏بینید امام بزرگوار ما هر روز گوئى زنده‏تر میشود؛ در فضاى جامعه‏ى ما و در فضاى بین‏الملل اسلامى، روزبه‏روز امام بزرگوار برجسته‏تر و فکر او و راه او فهمیده‏تر و ملموستر میشود. آن چیزى که این دوام را، این استمرار وجود را، این برکات را پدید آورده است، چیست؟ آن، ایمان مخلصانه و عمل صادقانه است.

امام بزرگوار ما مصداق این آیه‏ى شریفه بود که «انّ الّذین امنوا و عملوا الصّالحات سیجعل لهم الرّحمن ودّا»؛ هدف او، هدف الهى؛ رفتار او، رفتار ایمانى؛ و عمل او، عمل صالح. این است که در فضاى ذهنیت جامعه‏ى اسلامى، براى چنین موجودى میماند و میرائى ندارد؛ مثل سلسله‏ى انبیاء الهى و اولیاء الهى که جسمشان از مردم غایب شد، اما حقیقتشان و هویتشان زنده است.

رهبران مادى را با انواع حیله‏ها میخواهند در دلها زنده نگه دارند، نمیشود. جسد لنین - رهبر شوروى - را مومیائى کردند تا بماند و جلوِ چشم باشد، اما نماند. آن مومیائى - یک جسم بى‏ارزش - آن فکر و آن اصول و آن یاد، همه محکوم به زوال شد؛ هم در جامعه‏ى خود او، هم در سطح جهان.

تفاوت رهبرى و زعامت معنوى و روحى این است. علت هم همان اتصال با منبع اصلى قدرت، ارتباط با خدا، همه چیز را از او دانستن و همه کار را براى او کردن، است. این راز اقتدار و ماندگارى و نفوذ مردان خداست. امام با این دید و با این مبنا، همچنان زنده خواهد ماند. دشمنان او، مخالفان او، معارضان دینى و سیاسى او، رفتند و خواهند رفت؛ اما امام بزرگوار با فکرش، با هویتش و با وجود حقیقى‏اش در جامعه‏ى اسلامى و در جامعه‏ى بزرگ بشرى ادامه پیدا خواهد کرد و روز به روز برجسته‏تر و قویتر و محسوستر خواهد شد. راز قدرت معنوىِ امام بزرگوار ما این است.

سرّ این نفوذ عجیب که این مرد بزرگ در دل توده‏هاى عظیم مسلمان در کشورهاى مختلف راه یافت و راز این نفوذ عظیم، این است: از خود عبور کردن، براى خود تلاش نکردن، خدا را دیدن و از خدا الهام گرفتن و براى خدا مجاهدت به تمام معنا انجام دادن. این راز عظمت امام بزرگوار و رهبرى روحانى است. پیامبران هم راز نفوذشان، راز ماندگارى‏شان همین بود؛ والّا ظواهر و بند و بست سیاسى و شعارهاى دهان‏پرکن و مورد علاقه‏ى توده‏هاى مردم را همه بلدند بدهند؛ دیگران هم این کارها را میکنند. این نیست آن چیزى که یک زعیم معنوى و روحانى را در دلها نافذ میکند؛ بر دلها حاکم میکند. و حکومت او از نوع حکومت معنوى و صورى نیست؛ از نوع حکومت انبیاء است؛ از نوع حکومت جباران و جائران هرگز نیست. لذا شما در زندگى امام که نگاه میکنید، این ارتباط با خدا و اتصال با خدا در او یک سکینه و آرامشى به وجود مى‏آورد. آنجائى که دیگران وحشتزده میشدند، او آرام بود! آنجائى که دیگران به تزلزل مى‏افتادند، او قاطع و مصمم بود. در وصیتنامه‏ى خود هم خطاب به مردم ایران، بلکه ملتهاى مسلمان میگوید با دلى آرام و قلبى مطمئن از مردم خداحافظى میکند و به جوار رحمت الهى میرود. دمِ مرگ هم با دل آرام این جهان را ترک میکند.

بعضى‏ها به ذهنشان مى‏آمد که چطور امام با این دقت و اهتمامى که در احکام دین و نسبت به جان و مال داشت و این همه ما در انقلاب و در جنگ شهید دادیم، دچار دغدغه نبود و با دل آرامى میتوانست دنیا را ترک کند و به ملاقات پروردگار برود؛ میگفتند جواب این خونها را که خواهد داد. جواب امام به این وسوسه‏ها این است که جواب این خونها را همان کسى خواهد داد که جواب خونهاى صفین و نهروان را داد. جواب این سختیها را همان کسى خواهد داد که جواب سختیها و رنجها و محنتهاى امیرالمؤمنین را در دوران زندگى خواهد داد. انقلاب براى نجات یک ملت داراى هزینه است؛ جنگ هشت‏ساله براى دفاع از استقلال یک ملت داراى هزینه است؛ ایستادگى در مقابل زورگویان عالَم براى اثبات حقانیت و حقوق خود داراى هزینه است. امام این هزینه را پرداخت. هزینه‏اى که امام پرداخت، اعتماد عمومى مردم بود. این اعتماد عمومى را در این راه امام به کار انداخت و هزینه کرد، امّا خداى متعال این هزینه را جبران کرد. آنچه را که امام هزینه کرده بود، چند برابر به او برگرداند.

در تشییع جنازه‏ى این مرد بزرگ، جمعیتى که حضور پیدا کردند، از جمعیت مردم در روز استقبال او بیشتر بود. این معناش همین است که «من کان للَّه کان اللَّه له». دلهاى مردم به او متوجه بود. او این سرمایه را براى خود نخواست؛ این سرمایه از نظر او مِلک پروردگار بود؛ باید در راه خدا مصرف میکرد و کرد؛ و خدا هم این سرمایه را به صورت مضاعف به او برگرداند. راه خدا این جورى است؛ راه خدا مجاهدت دارد، هزینه دارد و هزینه‏ى آن را باید پرداخت.

یک ملت اگر اهل خدا هم نباشد، دین و قیامت را هم قبول نداشته باشد و بخواهد به عزت برسد، باید هزینه کند؛ بخواهد به استقلال برسد، باید هزینه‏ى آن را بپردازد؛ بخواهد حق خود را در مقابل زورگویان عالَم حفظ کند، باید متحمل هزینه‏ى آن بشود. نمیشود گوشه‏اى نشست و توقع و آرزوى پیشرفت و توسعه و عزت و آقایى کرد، اما در میدان عمل هیچ کوشش و تلاشى نشان نداد؛ این شدنى نیست. بعضى‏ها همین قدر این را بلدند که گِله کنند، کمبودها را مطرح کنند، شِکوه کنند؛ اما سهم خود را در راه پیشرفتى که باید پرداخت، چگونه میپردازند؟ از این دیگر حرفى نمیزنند. آنوقتى که وقت تلاش و سعى است، تماشاچى‏اند؛ آنوقتى که وقت داورى است، بى‏رحمانه و غیرمنصفانه داورى میکنند؛ این نمیشود. یک ملت، یک جمعیت، یک فرد، براى اینکه بتواند به آرزوهاى بلند خود دست پیدا کند، باید تلاش کند. ملت ما این تلاش را کرد و توانست انقلاب را پیروز کند. این تلاش را کرد و توانست در جنگ تحمیلى هشت‏ساله، سربلند از آب در بیاید.

همه‏ى قدرتها دست به دست هم دادند، رژیم بعثى عراق را جلو انداختند براى اینکه انقلاب را نابود کنند؛ جمهورى اسلامى را از بین ببرند؛ اما ملت ایستاد. این ایستادگى نتیجه‏اش این شد که دنیا این تجربه را پیدا کرد که ایرانى، آنجائى که پاى دفاع از حق و دفاع از حقیقت و دفاع از حقوق خود او در میان باشد، هرگز از میدان خطر عقب نمى‏نشیند. و تنها و تنها راه دستیابى یک ملت به حقوق خود، همین ایستادگى آگاهانه و از سر بصیرت است. آگاه باشند، حقِ خود را بشناسند، بر آن پافشارى کنند. نمیشود حق را از دیگران التماس کرد و گرفت.

امام ابرقدرتها را خوب شناخته بود؛ با قدرتهاى سلطه‏گر و تجاوزگر نمیشود با التماس حرف زد. تا وقتى شما التماس کنید، عقب‏نشینى کنید، نرمش بخرج بدهید، طبیعت سلطه‏طلب این است که مُشتهاى خود را گره‏تر میکند، تهدید خود را جدیتر میکند، چهره‏ى خود را خشمگین‏تر میکند و جلوتر مى‏آید. حق را با ایستادگى باید گرفت. ملت ایران به حقِ استدلال خود دست یافت، عزت خود را تأمین کرد، مرزهاى خود را امن کرد، یک حکومت باثبات در کشور به برکت همین ایستادگى، به برکت همین مجاهدت به وجود آورد؛ احساس قدرت کرد.

عزیزان من! ملت بزرگ ایران! جوانان عزیز! خودتان را جدى بگیرید. خودتان را باور کنید. توانستید و خواهید توانست. آن چیزى که قدرتهاى سلطه‏طلب بخواهند به یک ملت اعطا بکنند، ارزشِ گرفتن ندارد. حق دستیابى به انرژى هسته‏اى را ملت ایران التماس کند تا قدرتمندان زورگوى دنیا و عزیزان بى‏جهت دنیا بپذیرند که او داراى حق هسته‏اى است! نه؛ این، رویه‏ى یک ملت آزاد و مستقل نیست. همه‏ى حقوق دیگر هم از این قبیل است.

مطلب دیگر این است که امام بزرگوار ما توانست یک هویت جدیدى را در دنیاى پرآشوب سیاست، در این منطقه به وجود بیاورد و آن، هویتِ جمهورى اسلامى و ملت زنده‏ى ایران است که توانستند این جمهورى را ایجاد کنند و از آن پاسدارى کنند. این، یک هویت اسلامى و یک هویت ملى است و این هویت، مخصوص ملت ایران هم نیست. هویت اسلامى، متعلق به همه‏ى امتهاى اسلام است. امامِ بزرگوار ما با همت ملت ایران توانست این هویت را ایجاد کند و آن را زنده کند.

سالهاى متمادى، سیطره‏ى غرب بر این منطقه مستحکم شده بود. بعد از جنگ بین‏الملل دوم، تقریباً کارِ تسلط بر منطقه‏ى خاورمیانه تمام شده بود. از سالها قبل، استعمار شروع کرده بود و در این دوره، کار را تمام‏شده میدید. عراق یک جور زیر سلطه، ایران جور دیگر، کشورهاى عربى - اردن و سوریه و لبنان و مصر و کشورهاى دیگر - هر کدام به نحوى زیر سلطه‏ى سنگین استعمارگران و سلطه‏گران غربى و اروپائى و سپس امریکائى بودند. براى محکم کردن کار، رژیم غاصب اسرائیل را هم در این منطقه‏ى حساس به وجود آوردند تا مطمئن باشند که غرب به وسیله‏ى صهیونیستها، در این منطقه‏ى حساس، وجودِ محسوس و نظامى و سیاسى و فعالى دارد و همه چیز را کنترل کند.

در سالهاى آخر نیمه‏ى اول و اوائلِ نیمه‏ى دوم آن قرن، تحرکات آزادى‏خواهانه در کشورهائى به وجود آمد، اما غربیها بسرعت توانستند آنها را کنترل کنند و زیر پنجه‏ى خودشان بگیرند. عراق را یک‏جور، بعضى کشورهاى دیگر عربى را جور دیگر، مصر را به نحوى دیگر؛ نمیگذاشتند به‏هیچ‏وجه کنترل این منطقه‏ى حساس و سرشار از منابع حیاتى از دست آنها خارج شود. در چنین شرائطى، ناگهان انقلاب اسلامى آنها را غافلگیر کرد. باور نمیکردند نهضت روحانیت و رهبرى امام به یک چنین حرکت عظیم مردمى تبدیل شود. ملت ایران یکپارچه وارد میدان شد. همت ملت ایران و رهبرى بى‏نظیر امام بزرگوار ما این حادثه‏ى معجزه‏گون را آفرید.

در دنیاى سیاست، هیچکس باور نمیکرد که در این منطقه - آن هم در ایران که امریکائیها نفوذ صد در صد بر دولتمردان و دربار آن داشتند - ناگهان نظامى سر بلند کند که بر قاعده‏ى دین، بر مبناى دین، بنا شده و پرچم اسلام و لا اله الّا اللَّه و محمد رسول اللَّه را در دست گرفته است. آن روز همه‏ى کسانى که به سیاست، با چشم عمیق نگاه میکردند، فهمیدند که مسیر منطقه عوض شد. البته سلطه‏گران خیلى تلاش کردند که این شعله را خاموش کنند؛ این حرکت را از بین ببرند؛ این نوزاد را رشد نکرده، لگدمال کنند؛ اما افرادِ بابصیرت میدیدند و میفهمیدند که دست قدرت الهى دارد خود را نشان میدهد. روز به روز این نهال بارور، بالنده‏تر و ریشه‏دارتر شد. این نهالِ جمهورى اسلامى است؛ این همان کلمه‏ى طیبه است؛ «أصلها ثابت و فرعها فى السّماء».

امروز نظام جمهورى اسلامى در همه‏ى این منطقه، باثبات‏ترین نظام است. ملت ایران امروز در این منطقه پرشورترین و مصمم‏ترین و پاىِ کارترین ملتهاى این منطقه است. و نظام جمهورى اسلامى در این مدت توانسته است با قدمهاى بسیار بلندى در همه‏ى زمینه‏ها به پیش برود. در میدان سیاست، ادبیات سیاسى دنیا را با عناصر مهمى تغییر داد؛ در میدان علم، رکود مطلق حاکم بر این منطقه و این کشور را بر هم زد. جوانان ما به خود امیدوار شدند؛ خود را باور کردند. حرکت عمومى ملت و دولت به سمت آرمانها، حرکتى شتابنده است. دولتها و دولتمردانِ گوناگون در جهت حرکت انقلاب اسلامى، در تمام طول این مدت، پیش رفتند و کارهاى بزرگى انجام گرفت و در دنیاى اسلام روز به روز چهره‏ى جمهورى اسلامى درخشانتر و آبروى ملت ایران بیشتر شد.

امروز در هر نقطه‏ى از دنیاى اسلام و میان امت اسلامى، در میان جوانان، در میان دانشگاهیان، در میان توده‏هاى مردم که شما بروید و نظرخواهى کنید، نظام جمهورى اسلامى، امام بزرگوار و ملت، در این نظام مورد قبول و تصدیق و حمایت و محبت اکثریت آنها هستند. ملت، در صحنه؛ نظام، در حال پیشرفت؛ کشور، در حال تحرک به سمت آرمانها؛ و دلهاى جوان، سرشار و لبالب از امید. اما ما باید بدانیم و توجه کنیم که تداوم این حرکتِ مبارک، بسته به این است که خطوط اصلىِ این حرکت را هرگز از یاد نبریم؛ کما اینکه تا امروز قاطبه‏ى ملت ایران و بخش عظیمى از نخبگان این کشور، آن را از یاد نبرده‏اند و آن را دنبال کرده‏اند.

اگر در بین خطوط اصلى چند نقطه‏ى اصلیتر را بخواهیم نشانه کنیم و مطرح کنیم، یکى اسلامى بودن است؛ یکى مردمى بودن است؛ یکى نو بودن و ابتکارى بودن است.

اسلامى بودن داراى خصوصیات گوناگونى است. ابعاد مختلفى از همین مطلب، از همین عنوان اسلامى بودن فهمیده میشود که باید به آنها توجه داشت. ما میگوئیم نظام ما، اسلامى است؛ یعنى متعلق به اسلام است؛ مورد توجه و قبول همه‏ى مسلمانان است؛ مخصوص یک فرقه‏ى از مسلمانان نیست. درست است که این نظام از دلِ معارف شیعى جوشید و به وسیله‏ى یک مرجع تقلید شیعه، رهبرى و هدایت شد، اما نظام جمهورى اسلامى هرگز شناسنامه‏ى تک‏مذهبى براى خود فراهم نکرده است. به همین دلیل هم هست که در سرتاسر دنیاى اسلام، جوانان از مذاهب مختلف اسلامى، طرفدار و علاقه‏مند به این نظام بوده‏اند و نام امام را گرامى و مقدس داشته‏اند. در تمام این بیست و هشت سال و تا امروز، در کشورهاى عربى، در بسیارى از کشورهاى اسلامىِ غیر عربى در شرق و غرب دنیاى اسلام، جوانان، دلباخته‏ى نام امام بزرگوار ما و شیفته‏ى جمهورى اسلامى‏اند.

امروز جوانان سنىِ فلسطین مانند جوانان شیعه‏ى مخلص لبنان، چشم به نظام جمهورى اسلامى دوخته‏اند. امید را از نگاه به جمهورى اسلامى در دل خود انباشته میکنند. استقامت جمهورى اسلامى، آنها را امیدوار میکند. آنها از عزت جمهورى اسلامى احساس عزت میکنند. در هر کشورى از کشورهاى اسلامى، هرکدام از مسئولان عالى‏رتبه‏ى کشور ما به دانشگاهى رفتند، به میان مردم رفتند، مردم آنها را مانند جان در آغوش گرفتند؛ به آنها عشق میورزند. هر چه مواضع یک مسئول صریحتر و روشنتر نمایانگر مواضع جمهورى اسلامى باشد، محبت و ارادت دنیاى اسلام به او بیشتر میشود. بنابراین اسلام در کشور ما به معناى اسلام فرامذهب و هویت فرامذهبى است. اکثریت مردم کشور ما که شیعه و امامى و مخلص اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) هستند، در کنار اکثریت دنیاى اسلام که داراى مذاهب مختلف اهل تسنن‏اند، و در کنار برادران شیعه‏ى خودمان در عراق و در لبنان و در پاکستان و در بحرین و در دیگر نقاط، با یک نگاه به جمهورى اسلامى نگاه میکنند و حاضرند در راه جمهورى اسلامى فداکارى کنند. ما در جنگ تحمیلى افرادى از کشورهاى دیگر را سراغ داشتیم که براى دفاع از مرزهاى جمهورى اسلامى، آماده‏ى فداکارى بودند. اسلامى بودن، یعنى وابسته‏ى به اسلام و مبتنى بر شرع مقدس اسلام.

یک بُعد دیگر اسلامى بودن این است که ما ارزشهاى اخلاقى و نظامهاى سیاسى و اجتماعى و قواعد کلىِ دین را از کتاب و سنت میگیریم و به آن متعبدیم. ما به تعبد به کتاب و سنت افتخار میکنیم و معتقدیم فهم درست کتاب و سنت، براى یک نگاه باز و روشن و براى یک جامعه‏ى اسلامى میتواند صدها راه براى مسائل گوناگون زندگى باز کند. بعضى خیال میکنند تعبد به کتاب و سنت، محدود کننده‏ى انسان در تجربه‏هاى گوناگون و پى‏درپى و نوبه‏نو در زندگى جهانى است. این ناشى از درست نشناحتن کتاب و سنت و نگاه عامیانه به کتاب و سنت کردن است. نگاه مجتهدانه به کتاب و سنت میتواند راههاى گوناگونى را باز کند براى اینکه انسان بتواند جامعه، خود و نظامهاى گوناگون را اداره کند و راههاى بازى را در مقابل خود بیابد.

یک بُعد مهمِ اسلامى بودن این است که اجتهاد اسلامى، میتواند به تمام نیازها پاسخگو باشد و پشتوانه‏ى علمى فقیهان و متکلمان و فیلسوفان اسلامى و دانشمندان علوم اسلامى، میتواند راهها را باز کند.

خط اصلى دوم، مردمى بودن است. مردمى بودن در نظام جمهورى اسلامى، یک شاخه‏ى اصلى است؛ یعنى رأى مردم، هویت مردم، کرامت مردم، خواست مردم، از جمله‏ى عناصر اصلى در نظام جمهورى اسلامى و این بناى مستحکم است. رأى مردم تعیین‏کننده است. نیازهاى مردم، هدف اساسىِ دولتمردان و نظام جمهورى اسلامى است. این نیازها، هم نیازهاى مادى است و هم نیازهاى معنوى و اخلاقى و روحى.

در نظام جمهورى اسلامى همچنانیکه اقتصاد مردم اهمیت دارد، امنیت مردم هم اهمیت دارد؛ همچنانیکه امنیت جسم آنان داراى اهمیت است، امنیت اخلاق آنان هم داراى اهمیت است؛ همچنانیکه حفظ تشکیلات کشورى مهم است، حفظ نظام خانواده هم مهم است. جمهورى اسلامى در مقابل همه‏ى این نیازهاى مردم، خود را موظف میداند و مردم به معناى حقیقىِ کلمه، صاحب رأى و صاحب اختیارند؛ بر خلاف دمکراسى رائج در غرب؛ لیبرال دمکراسى شکست‏خورده‏ى رسوا شده‏ى غربى. دمکراسى غربى در حقیقت انتخاب مردم نیست، انتخاب زرسالاران است؛ حتى انتخاب بدنه‏ى احزاب هم نیست، انتخاب سران و رهبران احزاب است. آنها هستند که حکومتها را مى‏آورند و میبرند؛ آنها هستند که تصمیمهاى بزرگ را میسازند. مردم در اکثر تصمیمهاى بزرگ، برکنار از تصمیم‏گیرى و تصمیم‏سازى‏اند؛ کسى هم به آنها اعتنا نمى‏کند. آنقدر هم آنها را گرفتار مشغله و کار میکنند که نمیتوانند و فرصت آن را پیدا نمیکنند که آنچه را که میخواهند، به زبان بیاورند.

ساخت استبدادى و دیکتاتورى به شکل بسیار مدرن و پیشرفته، امروز در بسیارى از کشورهاى غربى و در رأس آنها در امریکا مستقر و حاکم است. آنجا مردم به معناى انسانهاى صاحب اختیار و صاحب اراده، نقشى در بر سرکارآوردن حکومتها ندارند؛ پول است و زورِ صاحبان سرمایه و زرسالاران است که همه چیز را تعیین میکند و همه چیز را در مجراى دلخواه خود به حرکت مى‏اندازد.

نظام جمهورى اسلامى، آن دمکراسى مبتنى بر مبانى غلط غربى را رد میکند. مردم‏سالارى دینى به معناى کرامت حقیقى انسان و حرکت عموم مردم در چهارچوب دین خدا و نه در چهارچوب سنتهاى جاهلى و خواسته‏هاى کمپانیهاى اقتصادى و اصول خودساخته‏ى نظامیان و جنگ‏سالاران است. در نظام جمهورى اسلامى، حرکت برخلاف آنهاست؛ حرکت در چهارچوب دین خداست و اراده‏ى مردم، تعیین کننده‏ى مطلق است.

امروز نظامهاى غربى و در رأس آنها امریکا، همین دمکراسىِ بد تجربه‏شده و بد امتحان‏پس‏داده را میخواهند به‏زور به بعضى کشورها تحمیل کنند. دولت فلسطین را که از آراء مردم برخاسته، قبول نمیکنند؛ براى دولت عراق که از آراء مردم به معناى حقیقى کلمه، جوشیده و بر سر کار آمده، انواع مشکلات را درست میکنند؛ از کودتاهاى نظامى و کودتاگران نظامى به شرطى که زیر فرمان آنها باشند، کمال حمایت را میکنند، باز دم از مردم‏سالارى میزنند!

مشخصه‏ى سوم نوآورى است. من با اصرار میخواهم به نخبگان سیاسى و فرهنگى خودمان این توصیه را بکنم که مبانى اسلام را آنچنانیکه از کتاب و سنت فهمیده میشود، بیان کنند و در مقابل نگاه پرسشگر مردم دنیا یا مردمى از داخل کشور خودمان قرار بدهند. این بسیار بد است که بعضى از ما احیاناً به خاطر احساس حقارتى که در مقابل غربیها میکنند، سعى کنیم افکار اسلامى را آن‏جورى بیان کنیم که با نظرات غربى تطبیق بکند؛ این بسیار نامناسب و ناشایسته است. ما امروز معارفى داریم؛ ادبیات سیاسىِ ما در دنیاى امروز داراى جذابیت است. یک عده‏اى چون خودشان دلباخته‏ى به مفاهیم غربى هستند، افکار اسلامى، مبانى حکومتى و قواعد گوناگون اجتماعى در اسلام را جورى بیان میکنند که با مبانى غربى تطبیق کند؛ براى اینکه آنها خوششان بیاید!

ما باید این فکر را بکنیم که این نوآورى اسلامى را که تاکنون برکات خودش را به این روشنى نشان داده است - با اینکه ما در عمل نواقص زیادى داشته‏ایم - بتوانیم به دنیا تفهیم کنیم؛ به دنیا بشناسانیم. امروز مشتاقان معارف معنوى واقعى و راستین - معارف معنوى راستین، نه آنچه که بعضى از مکاتب انحرافى به عنوان معنویت بیان میکنند - در دنیا بیشمارند؛ زیادند. زندگى مادى، چرخ و پَر زندگى ماشینى، مردم بسیارى را به ستوه آورده است. مکتب اسلام میتواند دریچه‏اى در مقابل آنها باز کند؛ عالَم نوى را به آنها نشان بدهد. ما نباید در بیان حقایق اسلامى، نوآوریهاى اسلامى را با تطبیق با مبانى غلط دیگران از بین ببریم و این جلوه را خراب کنیم. ما از یاد گرفتن از دیگران ننگ نداریم. هرچه را که بلد نیستیم، از دیگران یاد میگیریم. آن حرف خوبى که دیگران بگویند، آن را از آنها میپذیریم؛ این دستور اسلام است؛ اما آنجائیکه میخواهیم سخن اسلام را بیان کنیم، باید سخن اسلامِ ناب را فراهم بکنیم.

من در یک جمله عرض بکنم: براداران و خواهران عزیز! این هویت جدیدى که امام بزرگوار ما به وجود آورد، با ناباورى همه‏ى دنیا مواجه شد. آن روزى که در مقابل جنگ تحمیلى توانست دوام بیاورد و پیروزى را به نام خود ثبت کند، یک بار دیگر دنیا را متعجب کرد؛ آن روزى که توانست با پیشرفت علمى خود در مسئله‏ى هسته‏اى و مسائل دیگر علمى، توانائیهاى خود را اثبات کند، یک بار دیگر چشمهاى افراد صاحب‏نظر را متعجب و خیره‏ى به خود کرد. من عرض مى‏کنم راه طولانى‏اى در پیش دارید و در این راه طولانى، موفقیتهاى بیشمارى در انتظار شماست. آنچه که تا کنون ملت ایران از موفقیتها به دست آورده است، در مقابل آنچه که به برکت ایستادگى و روشن‏بینى و آگاهى، در آینده ان‏شاءاللَّه به دست خواهد آورد، چیزى محسوب نمیشود. آینده‏ى ملت ایران از گذشته‏ى او بمراتب بهتر خواهد بود.

امروز دستگاه امپراطورى خبرى و رسانه‏اى دشمن، سعى میکند تصویر مخدوش و غلطى را از ملت ایران و جمهورى اسلامى منعکس کند؛ اما تصویر واقعى این است: ملت ایران در برابر همه‏ى تهدیدها و چالشهائى که در این بیست و هشت سال با آن مواجه بود، پیروز شد؛ ملت ایران در مقابل همه‏ى فشارهاى گوناگونى که آوردند، توانست اصول خود و جهتگیریهاى خود را حفظ کند؛ ملت ایران بر اثر صبر و پایمردى خود توانست هم در بخش علمى و آنچه مربوط به پیشرفتهاى علم و فناورى است، هم در بخشهاى مدیریت اجتماعى و سیاسى کشور و هم در وجهه‏ى عزت بین‏المللى، رتبه‏ى خود را به رتبه‏هاى بسیار بالا برساند و بالاخره ملت ایران توانست براى ملتهاى مسلمان منطقه الگو بشود. ملتها از ایستادگى ملت ایران، احساس عظمت میکنند؛ احساس عزت میکنند؛ عزت ملت ایران را عزت خودشان میدانند. این، آن هویتى است که انقلاب اسلامى با پایمردى این مرد بزرگ و با همت ملت ایران به وجود آورده است.

ما وظائف سنگینى داریم که باید این وظائف را انجام بدهیم. دولتمردان وظائف سنگینى دارند که باید انجام بدهند. ملت حق دارد اولین چیزى را که از مسئولان انتظار دارد و توقع میبرد، ملاحظه‏ى عدالت باشد. براى تأمین عدالت که بسیار هم دشوار است، باید همه کار کنند؛ همه تلاش کنند. من اول سال گفتم: مسئله‏ى اقتصادى یک مسئله‏ى مهم کشور است. مسئله‏ى جنگ روانى دشمن یک مسئله‏ى مهم دیگر است. مسئله‏ى پیشرفت علمى هم مسئله‏ى سومى است که براى ملت ما بسیار مهم است.

ملت عزیز ما در زمینه‏ى اقتصادى و فعالان اقتصادى، آنچه میتوانند باید تلاش کنند. در بخش سرمایه‏گذارى، در بخش کارگرى، در بخش نوآوریهاى فنى و صنعتى، در بخش رشد کشاورزى، هرکس هرچه میتواند باید تلاش کند.

در کار اتحاد ملى و مقابله‏ى با جنگ روانى دشمن، همه باید هوشیار باشند. ملت ایران به فضل پروردگار این توانائى را دارد که از خطرات عبور کند؛ از آنچه که دشمن آن را تهدید میداند، عبور کند. دشمن چشم دوخته است به نقاط اختلاف در میان ملت بزرگ ایران، براى برجسته کردن موارد اختلاف یا ایجاد کردن موارد اختلاف. اواخر امسال ما انتخابات داریم؛ دشمن تصور میکند میتواند با چالشهاى انتخاباتى، بین مردم ما جدایى و تفرقه بیندازد. ما به حول و قوه‏ى الهى همین انتخابات آینده‏ى مجلس را وسیله‏ى دیگرى براى رشد و عزت این ملت قرار خواهیم داد.

پیوند برادرى میان ملت لازم است، اما کافى نیست؛ پیوند برادرى علاوه‏ى بر درون ملت، باید میان امت اسلامى با کشورها و ملتهاى دیگر برقرار باشد. جنگ شیعه و سنى از جمله‏ى توطئه‏هاى بزرگ دشمنان است. یک گروه متعصبِ متحجرِ بى‏خبر از حقایق عالَم و بى‏خبر از معنویت را در مقابله‏ى با فِرق اسلامى به راه مى‏اندازند - در عراق یک‏جور، در لبنان یک‏جور، در مناطق دیگر یک‏جور - براى اینکه اختلاف ایجاد کنند.

برادران مسلمان چه در ایران، چه در عراق، چه در پاکستان، چه در لبنان، چه در فلسطین، چه در دیگر مناطق عالَم، از هر مذهبى که هستند، این را میدانند که نظر ما این است و نظر علماى حقیقى اسلام این است که: «آلودن دست به خون برادر مسلمان، جزو گناهان غیرقابل بخشش است». کسانى دست خود را به خون برادران مسلمانشان مى‏آلایند به عنوان پیروى از اسلام؟! به نام پایبندى به اسلام؟! این خروج از اسلام است. همه بدانند: برادرى ملت ایران با ملتهاى مسلمان دیگر، یک برادرى واقعى است؛ اختلاف مذهبى در جاى خود هست - شیعه، شیعه است؛ سنى، سنى است - در میان اهل تسنن و در میان شیعه، اختلافهاى فکرى و مذهبى باز هم وجود دارد؛ اما همه‏ى اینها زیر پرچم لا اله الّا اللَّه و محمد رسول اللَّه باید برادر باشند و در مقابله با دشمنان اسلام و دشمنان امت اسلامى بتوانند ایستادگى کنند.

پروردگارا! امام بزرگوار ما را با پیغمبران محشور کن؛ ما را قدردان میراث گرانقدر معنوى او قرار بده؛ ما را قدردان شخصیت بى‏نظیر او قرار بده. پروردگارا! ملت ایران را پیروز کن؛ ملت ایران را کامیاب کن؛ ملت ایران را روز به روز عزیزتر بفرما. پروردگارا! امت بزرگ اسلامى را با همه‏ى نعمتها و کرامتهاى خود، سربلند بگردان. پروردگارا! امت بزرگ اسلامى را روز به روز متحدتر بفرما. پروردگارا! برادران علاقه‏مند به نظام جمهورى اسلامى و علاقه‏مند به امام راحل و محبوب دل این ملت را در هر نقطه‏ى دنیا که هستند، مشمول تفضلات خود قرار بده؛ قلب ولىّ‏عصر (ارواحنا فداه) را از ما راضى بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته

ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار

آیت‌الله جنتی: سواستفاده رژیم‌صهیونیستی از وضعیت این روزهای سوریه جنایت بزرگی است/ آمریکا و هم‌پیمانانش باید پاسخگو باشند

آیت‌الله یزدی از ابتدای نهضت اسلامی نقش مهمی در روشنگری‌ها داشت/ در مقابل انحرافات و جریان نفوذ فریاد می‌کشید

باید نسبت به رعایت احکام دین تعصب داشته باشیم/مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با رسیدن به نقطه مطلوب، الگوی خوبی برای جهان اسلام خواهد بود

بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

جدیدترین آثار پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شد

فیلم|حضور دکتر طحان‌نظیف در نشست علمی «حقوق ملت در قانون اساسی» در دانشگاه شهید باهنر

دکتر طحان نظیف: جریان دانشجویی همواره در تحولات اجتماعی ایران حضور موثر داشته/ قانون اساسی ترسیم کننده آرمان‌های جنبش دانشجویی است

سخنان آیت‌الله مدرسی یزدی پیرامون برخی مسائل روز

عَلَم مبارزه با استکبار از دست دانشجویان نمی‌افتد

نخستین شماره ماهنامه خبری پژوهشی پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شد

پربازدید ها

سومین دوره آزمون ملی قانون اساسی برگزار می‌شود

آزمون ملی قانون اساسی چیست؟

«حتی اعدام هم برای اینها کم است»

الزامات و بایسته‌های اصلاح ساختار بودجه

نشست علمی«ظرفیت‌های شورای نگهبان و هیأت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام در اصلاح ساختار بودجه با نگاهی بر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور»

دکتر مولابیگی: قانون اساسی کشورمان مبتنی بر جهان‌بینی اسلامی است و اقتباسی نیست

دکتر طحان‌نظیف: «قانون اساسی» محور تعامل قوا و سند انسجام ملی است

گزارش تصویری حضور دکتر طحان‌نظیف در دانشگاه شهید باهنر کرمان

گزارش تصویری حضور دکتر طحان‌نظیف در دانشگاه الزهرا (س)

فیلم|حضور دکتر طحان نظیف در برنامه «صف اول» به مناسبت سالروز تصویب قانون اساسی