کد خبر: ۵۰۰۹
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۸- 02 December 2017
دکتر کدخدایی در گفت‌وگو با روزنامه همشهری:

شورای نگهبان محبوب مردم است

سخنگوی شورای نگهبان در گفت‌وگو با همشهری: سخت‌ترین کارم اعلام ردصلاحیت چهره‌هاست.
به گزارش اداره کل روابط عمومی شورای نگهبان، متن مصاحبه دکتر کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان با روزنامه همشهری به شرح زیر است:

قریب به 2 دهه است که شما در شورای نگهبان حضور دارید؛ ماموریت و وظایف شورای نگهبان هم مشخص است؛ اما سؤال من این است که به ‌نظر شما که سال‌ها در مقام حقوق‌دان یا سخنگو، عضو شورای نگهبان بوده‌اید، خروجی یا بزرگ‌ترین دستاورد شورای نگهبان در این 2دهه چه بوده است؟

بررسی دستاوردهای نهادی که از ابتدای انقلاب با نظام جمهوری اسلامی همراه بوده است، بحثی نیست که ما بخواهیم در چند کلمه آن را خلاصه کنیم. با عنایت به اهدافی که برای این نهاد در قانون اساسی در نظر گرفته شده است، یعنی وظایف نظارت تقنینی، نظارت بر انتخابات و تفسیر قانون اساسی، شورای نگهبان دستاوردهای زیادی داشته است. به ‌نظر می‌رسد که شورای نگهبان بر این اساس، وظایف خودش را انجام داده؛ بر اساس آنچه قانون مشخص کرده است. شورا در همه ادوار تلاش داشته که این وظایف را به‌خوبی تبیین و اجرایی کند.
البته به هر نهادی انتقاداتی وارد است؛ این موضوع طبیعی است و ما هم نقد‌ها را می‌پذیریم. من بارها گفته‌ام که شورای نگهبان متشکل از انسان‌های جایزالخطاست که ممکن است در رفتارها و تصمیمات آنها هم اشکالاتی وجود داشته باشد.
 
در همه این سال‌ها آیا اشکال یا کاستی‌ای در کار شورای نگهبان بوده که بگویید ‌ای کاش این ایراد وجود نداشت؟


 اشکالی که مقداری کلان است به اختیارات تفویض‌شده به شورای نگهبان برمی‌گردد. متأسفانه این اختیارات در قانون آنطور که باید و شاید خوب تبیین نشده و لازم است که این قوانین اصلاح شود؛ از جمله قانون انتخابات. اشکال دوم هم این است که شورای نگهبان نتوانسته وظایف و عملکردش را برای افکار عمومی تبیین و معرفی کند یا به تعبیری، ضعف رسانه‌ای یا اطلاع‌رسانی دارد.
 
شما به ضعف رسانه‌‌ای شورای نگهبان اشاره کردید اما من معتقدم مشکل اصلی این است که این شورا در طول این 4دهه نتوانسته میان مردم به نهاد محبوبی تبدیل شود. تصور می‌کنم بحث رد صلاحیت جمعی از چهره‌ها، فاکتوری است که در هر انتخاباتی، دامن محبوبیت شورا را می‌گیرد.
 
نمی‌دانم شاخص و معیار شما برای عدم‌محبوبیت شورای نگهبان چیست! من بحث عدم‌حضور رسانه‌ای شورا را مطرح کردم و بر‌عکس شما که می‌گویید شورای نگهبان میان مردم محبوب نیست، در برآوردهای ما، مردم و افکار عمومی نگاه مثبتی به شورای نگهبان داشته‌اند و دارند؛ از جمله در مواردی که شما فکر می‌کنید مانع محبوبیت شورا نزد مردم است! ما مواردی را داشته‌ایم که افکار عمومی بابت رد صلاحیت چهره‌ای، از شورا تقدیر و تشکر کرده‌اند.
 
در این‌باره نظرسنجی هم کرده‌اید؟
 
شورای نگهبان خودش نظرسنجی نکرده است اما برخی از دستگاه‌هایی که نظرسنجی می‌‌کنند، میزان محبوبیت شورای نگهبان را خوب توصیف کرده‌اند. ما حاضریم مدارک شما و خودمان را به نقد بگذاریم. اما در مورد رد صلاحیت‌‌ها باید بگویم که وقتی شما به محکمه‌‌ای بروید، طرفی که حکمی علیه او صادر شده است درباره آن مرجع خوب نمی‌گوید؛ مثلا به جای اینکه بگوید من حق نداشتم، می‌گوید آن مرجع حق من را ادا نکرد. ما الان در شورای نگهبان چنین وضعیتی داریم؛ یعنی کسانی که صلاحیت‌شان در شورای نگهبان احراز نمی‌شود می‌گویند شورای نگهبان صلاحیت ما را احراز نکرد؛ در حالی که شورای نگهبان بر اساس اختیارات قانونی‌اش و قوانین مصوب مجلس، چارچوب مشخصی برای اعلام نظر دارد و ناچار است در این مسیر حرکت کند. اگر قوانین مصوب مجلس و شرح وظایف شورای نگهبان در قانون اساسی تغییر کند، شورای نگهبان هم به ‌گونه‌ای دیگر عمل خواهد کرد و خروجی متفاوتی در بحث بررسی صلاحیت‌‌ها خواهد داشت. من به منتقدان شورای نگهبان توصیه می‌کنم که اول قوانین و وظایف و اختیارات قانونی شورای نگهبان را با دقت بررسی کنند و بعد در مورد عملکرد شورای نگهبان اعلام نظر داشته باشند و بگویند شورا محبوب است یا نه!
 
شما این نقد را قبول دارید که تعداد افراد ردصلاحیت‌شده از سوی شورای نگهبان در هر دوره نسبت به دوره قبلی بیشتر شده است؟
 
نه! ما معتقدیم تعداد افرادی که صلاحیت لازم برای کاندیداتوری در انتخابات را ندارند، بیشتر شده است و چون تعداد این افراد زیادتر شده، در نتیجه شورای نگهبان هم براساس تکلیف قانونی‌اش آنها را رد صلاحیت می‌‌کند.
 
در مورد چهره‌ها چطور؟
 
در مورد چهره‌ها هم همین‌طور است؛ بیایند بگویند آیا به واسطه چهره‌بودن‌شان رد صلاحیت شده‌اند یا به واسطه مدارکی که در پرونده‌شان موجود بوده است.
 
چطور می‌شود که چهره‌هایی مانند مرحوم آیت‌‌الله هاشمی، سیدحسن خمینی و محمود احمدی‌نژاد که صاحب سمت و جایگاه در جمهوری اسلامی بوده‌اند و هستند، از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت می‌شوند و حتی در آستانه انتخابات96 خبرهایی درباره احتمال رد‌صلاحیت حسن روحانی که ریاست‌جمهوری را بر عهده دارد، به گوش می‌رسد؟
 
مورد آخر که اتفاق نیفتاد و شایعه بود (می‌خندد) اما در کل، در این زمینه باید بپرسیم که منتقدان، اسناد و مدارک را دیده‌اند یا خیر؟ همه اینها اسناد و مدارک‌شان در شورای نگهبان هست و برای آقایان هم توضیح داده شده است.
 
قصدم واکاوی پرونده آقایان نیست؛ منظور من این است که فکر نمی‌کنید مهر عدم‌احراز صلاحیت شورای نگهبان سبب تنگ‌شدن دایره مدیریت اجرایی کشور می‌شود؟
 
بله، ما هم از این بابت نگرانیم اما انتظارمان این است که دوستان در چارچوب قوانین و مقررات عمل کنند.
 
مصداق تشدید موج رد صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان، تشکیل مجلس دهم از افرادی است که قریب به اتفاق آنها بی‌تجربه هستند و تجربه نمایندگی نداشته‌اند و این به تعبیری یعنی شکل‌گیری مجلسی ضعیف در آستانه 40سالگی جمهوری اسلامی...
 
ولی از همه جناح‌ها هستند.
 
درست است اما آیا قبول دارید که این صافی شورای نگهبان به بدنه قانونگذاری، نظارتی و حتی اجرایی کشور آسیب می‌زند؟
 
بله. ما الان به نقطه مشترکی رسیدیم. من این را قبول دارم اما بهتر است تعریف کنیم که این صافی چیست؟ این صافی را قانونگذار مشخص کرده است. اگر نقدی هست قانونگذار باید وارد شود و قانون را اصلاح کند. ما که نمی‌توانیم قانون را نادیده بگیریم. قانون اصلاح شود ما تابع قانون هستیم.
 
اما نقد واردشده در این زمینه این است که می‌گویند شورای نگهبان نسبت به 4مرجع در امر بررسی صلاحیت‌‌ها خیلی توجهی ندارد و گزارش‌های واصله از نهاد‌های اطلاعاتی برخی ارگان‌ها روی تصمیم اعضای شورای نگهبان تأثیر‌گذاری بیشتری دارد!
 
در شورای نگهبان امر تشخیص بر عهده 12نفر است؛ یعنی اعضای شورای نگهبان از هر راهی که به تشخیص رسیدند می‌توانند اعلام نظر کنند و محدود به مراجع چهارگانه احراز صلاحیت‌ها نیستند. تشخیص امر در احراز صلاحیت‌ها بر‌عهده 12عضو شوراست که مکانیسم نهایی‌اش هم رای‌گیری است. برای احراز صلاحیت هر فرد، 7رأی لازم است و ممکن است در مورد فردی حتی 6نفر از اعضا رأی مثبت بدهند. احراز صلاحیت‌ها یک امر مکانیکی و مکانیزه نیست. حالا اگر نقد یا ضعفی هست، آقایان قانون را اصلاح کنند.
 
این یعنی شورای نگهبان موافق اصلاح قانون بررسی صلاحیت کاندیداهاست؟
 
بله. خود ما بارها و بارها پیشنهاد اصلاح قانون را به قانونگذاران داده‌ایم؛ چون اصلاح قانون بر عهده دولت و مجلس است؛ خودشان باید پیشقدم شوند و قانون را اصلاح کنند. ما هم کمک می‌کنیم.
 
تعیین مصادیق رجل سیاسی ازجمله دستور کار‌های شورای نگهبان است که مغفول مانده و بررسی آن در هر دوره آنچنان کش‌دار می‌شود که به انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌رسد؛ دلیل این امر چیست؟
 
بررسی و تعیین مصادیق رجل سیاسی در دستورکار شورای نگهبان بوده و تاکنون در 5جلسه شورا هم مطرح شده است. به دلیل اینکه جلسات شورای نگهبان یک روز در هفته تشکیل می‌شود و اگر مصوبات مجلس در دستور کار باشند، اولویت کاری صحن شورا با مصوبات مجلس است، هر بار بررسی این دستورکار به تعویق می‌افتد. به ‌رغم این رویه، خوشبختانه پیشرفت‌های خوبی در این زمینه داشته‌‌ایم. در جلسه اخیر شورا تصمیم گرفته شد که جمعی از اعضا مرور مجددی بر متن تهیه‌شده درباره مصادیق رجل سیاسی داشته باشند و پیش‌نویسی از متن مصادیق رجل سیاسی را بر اساس مطالعات و مذاکرات شورای نگهبان آماده کنند و خدمت آقایان اعضای شورای نگهبان بفرستند تا تصمیم‌گیری نهایی صورت گیرد. در جلسه آخری که با جمعی از حقوق‌دانان شورای نگهبان داشتیم، پیشرفت‌های خوبی صورت گرفت که امیدواریم هر چه زودتر نتایج آن ‌را به صحن شورا ارائه کنیم؛ چراکه ما باید این قانون را در انتخابات پیش رو (مجلس یازدهم) هم اعمال کنیم.
 
مصادیق هم تعیین شده‌اند؟
 
الان من نمی‌توانم خبری درباره مصادیق رجل سیاسی به شما بدهم چون ممکن است در جلسه شورا تغییراتی در آن ایجاد شود.
 
خبر خوبی برای زنان در این پیش‌نویس دارید؟
 
همیشه خبر خوب برای خانم‌هاست.
 
یکی از نقدهایی که به شورای نگهبان وارد می‌شود عدم‌پاسخگویی شورا به مرجع خاصی است و می‌گویند دست اعضای شورای نگهبان در اعمال قانون باز است. شما فکر نمی‌کنید وجود مرجعی که شورای نگهبان به او پاسخگو باشد سبب کاهش انتقادات به شورا می‌شود؟
 
البته اینطور نیست که شورای نگهبان دستش باز باشد و خلاف قانون عمل کند اما اینکه مرجع دیگری وجود داشته باشد، ایده خوبی نیست. در بحث‌های انسانی که هیچ‌وقت تمامی ندارد، هر نهادی که اضافه شود دور بررسی‌ها بیشتر افزایش می‌یابد؛ به همین دلیل در مباحث انسانی و اجتماعی نهادهایی هستند که ناچار باید مسئله را خاتمه دهند. جایگاه شورای نگهبان هم چنین است. حالا اگر نهاد دیگری هم ناظر بر شورای نگهبان شود توقع نظارت بر آن نهاد هم وجود دارد.
 
یکی از موضوعاتی که این‌روزها باعث شده عملکرد شورای نگهبان بیشتر مورد توجه رسانه‌‌ها قرار گیرد، ماجرای تعلیق عضویت سپنتا نیکنام ـ عضو زرتشتی شورای شهر یزد ـ است. فکر می‌کردید که این موضوع به چالش جدید شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی تبدیل شود؟
 
برای پاسخ به این سؤال من در مقدمه، صورت مسئله را ترسیم می‌کنم تا ابهامات موجود رفع شود و شورای نگهبان از این اتهام که مانع ورود سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد شده است، تبرئه شود. نخستین نکته این است که شورای نگهبان درباره شخص سپنتا نیکنام یا انتخابات خاص شورای شهر یزد هیچ اظهارنظری نکرده است. اقدام شورای محترم نگهبان این بوده که به استناد تبصره2 ماده201 قانون آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، نسبت به تبصره ماده26 قانون تشکیلات شوراهای اسلامی شهر و روستا اظهار نظر کرده است. این بدان معناست که شورای نگهبان، اظهار نظر مصداقی نداشته است.
 
به نظر می‌رسد که رسیدگی به این ماجرا از دست نهادهای مرتبط به آن، خارج شده و دامنه وسیع‌‌تری یافته است؛ این غائله چگونه باید ختم شود؟
 
ما هم متعجبیم که چرا برخی دوستان ما بی‌جهت فضایی غیرواقعی را در کشور ایجاد کرده‌اند و به مسئله کوچکی که فقط یک نظریه قانونی بوده، آنچنان دامن زده‌اند که به موضوعی سیاسی تبدیل شده است.
 
نگاه شورای نگهبان به مخالفت‌هایی که به پای این نهاد نوشته می‌شود، چیست؟
 
ما از همه دوستانی که بدون داشتن اطلاعات صحیح از ماوقع، وارد میدان شده‌اند و با مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و دیگر نوشته‌‌هایشان در رسانه‌‌ها و شبکه‌های مجازی سبب دامنه‌دارشدن موضوع شده‌اند، گلایه داریم که چرا این فضا را ایجاد کرده‌اند. من با بیشتر دوستانی که درباره موضوع تعلیق عضویت عضو زرتشتی شورای شهر یزد مصاحبه کرده‌اند و متنی نوشته‌اند تماس تلفنی گرفتم و صحبت کردم، قضیه را توضیح دادم و گفتم شورای نگهبان اظهار نظر شرعی کرده است. جالب است که بعد از توضیحات من همه می‌گفتند ای کاش قبل از اظهار نظر، با شما صحبت کرده بودیم.
اظهار نظر شورای نگهبان اظهار نظری شرعی و قانونی است. من واقعا تعجب می‌کنم که چطور نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به تبصره2 ماده201 قانون آیین‌نامه داخلی مجلس که خودشان تصویب کرده‌اند، توجهی ندارند! در آنجا گفته شده است: شورای نگهبان نمی‌تواند پس از گذشت مهلت‌‌های مقرر و رفع ایراد در نوبت اول، مجددا مغایرت موارد دیگری را که مربوط به اصلاحیه نیست بعد از گذشت مدت قانونی به مجلس اعلام نماید، مگر در رابطه با انطباق با موازین شرعی. البته باید نظرشان را در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی منتشر کنند و در نامه‌هایی به رئیس‌جمهور و رئیس مجلس نظرشان را ابلاغ کنند.
 
در آن زمان مجلس یا دولت با این ابلاغیه مخالفتی نکردند؟
 
شورای نگهبان در تاریخ 96/01/26 قبل از برگزاری انتخابات، همه آن مسیر قانونی را طی کرده است. جالب این است که رئیس‌جمهور محترم به وزیر کشور هم دستور اجرای این قانون را داده‌اند. از اینجا به بعد دیگر شورا وظیفه و دخالتی نداشت و تمام؛ هرچند دوستان ما در هیأت نظارت بر انتخابات شوراهای شهر و روستا در مجلس از قانون تخلف کردند و این نظر قانونی را اجرایی نکردند و انتخابات را بر همان روال و رسم قدیم برگزار کردند. جالب این است که ما باز هم ورود نکردیم و حتی شکایت هم نکردیم.
قضیه عضو زرتشتی شورای شهر یزد وقتی خبرساز شد که ظاهرا یکی از افراد بازمانده از ورود به شورای شهر یزد نسبت به حضور آقای نیکنام در شورای اسلامی شهر یزد با استناد به ‌نظریه قانونی شورای نگهبان به دیوان عدالت اداری طرح شکایت می‌کند و در نهایت هم دیوان به تعلیق عضویت آقای نیکنام رأی می‌دهد. انصافا شورا در اینجا چه دخالتی داشته است؟ در اینجا دیوان عدالت اداری به وظیفه قانونی و قضایی خودش عمل کرده است.
شورای نگهبان در برگزاری انتخابات شورا‌های شهر و روستا دخالتی نکرده است و تنها نسبت به تبصره26 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور یک اظهار نظر شرعی داشته و همین امر در برخی قوانین ازجمله قانون مجازات اسلامی هم مسبوق به سابقه است؛ پس هم اظهار نظر شورای نگهبان، مبنای قانونی و شرعی دارد و هم در رویه شورای نگهبان، چنین اظهار نظری دارای سابقه است. به همین دلیل ما گلایه‌مندیم که جمعی در این قضیه بگویند شورای نگهبان ممانعت کرده است. این ظلم به شورای نگهبان است.
 
در مقابل تأکید شما بر اجرای این قانون، رئیس مجلس هم اخیرا در صحن علنی مجلس با ارائه اسنادی از تعلیق اجرای این قانون در ادوار گذشته مجلس، گفت ماجرا را برای رفع اختلاف برداشت‌ها دنبال می‌‌کند و خواهان بازگشت نیکنام به شورای شهر یزد است.
 
سخنان آقای لاریجانی، اظهار نظر شخصی است و اگر نظرشان چنین بود باید همان 26فروردین‌ماه امسال که ابلاغیه شورای نگهبان صادر شد می‌رفتند و قانون جدید می‌گذاشتند؛ لذا من دوباره تأکید می‌کنم که شورای نگهبان فقط در چارچوب قانون، اظهار نظر شرعی کرده است. حالا هرچه ما بگوییم ماجرا بیشتر کش‌دار می‌شود.
 
اما ماجرا پس از اظهار نظر صریح آیت‌الله یزدی ـ از فقهای شورای نگهبان ـ توجه اذهان عمومی را به خود جلب کرد. تا قبل از ورود ایشان، این قضیه خیلی مورد توجه مردم نبود!
 
شما ببینید از زمان صدور ابلاغیه در فروردین‌‌ماه تا پس از انتخابات شوراها، شورای نگهبان در این ‌باره چند اظهار نظر داشته است! آیت‌الله یزدی هم وقتی همه به شورای نگهبان حمله کردند تصمیم به مصاحبه گرفتند.
 
اما بازتاب منفی این مصاحبه بیشتر از نقش روشنگرانه آن بود!
 
به هرحال آقایان تشخیص دادند که از شورای نگهبان دفاع کنند؛ به همین دلیل هم موضع فقهای محترم شورای نگهبان را صراحتا ابراز کردند.
 
فکر می‌کنید ماجرا چطور ختم می‌شود؟
 
نمی‌دانم! فقط تأکید می‌کنم که شورای نگهبان به وظیفه قانونی‌اش عمل کرده است.
 
توصیه‌تان برای ختم‌به‌خیر‌شدن پرونده سپنتا نیکنام چیست؟
 
توصیه‌ام این است که دوستانی که قوانین و مقررات را نمی‌دانند و از جزئیات آن اطلاع ندارند اظهار نظر نکنند. حالا هم می‌گویم که هر نهادی که فکر می‌کند و تشخیص می‌دهد که در رسیدگی به این ماجرا صلاحیتی دارد می‌تواند وارد شود و ماجرا را بررسی کند؛ ما هیچ مخالفتی نداریم.
 
رأی به بازگشتن نیکنام به شورای شهر یزد، سلب اختیار از شورای نگهبان تلقی نمی‌شود؟
 
شورای نگهبان هیچ‌گاه نسبت به یک مصداق یا موضوع خاص وارد نمی‌‌شود. وظیفه شورای نگهبان، پاسداری از قانون اساسی است. این تبصره هم که خلاف شرع تشخیص داده شده برای همیشه است، نه یک مصداق خاص. در همین راستا هم شورا معتقد است این کار خلاف قانون است.
 
این کار خلاف قانون را پیگیری می‌کنید؟
 
ما وظیفه نظارت بر اجرای قانون و پیگیری اجرای قانون را نداریم اما اگر این اتفاق بیفتد شورای نگهبان باید از این به بعد در وظایفش تامل کند و به اختیاراتش در بررسی صلاحیت‌ها و قوانین و مقررات عمل نکند.
 
حل این ماجرا، راهی دارد؟
 
آقایان می‌توانستند بهتر به این ماجرا ورود کنند. چرا آمدند صحبت‌‌هایی کردند که خلاف قانون بود؟ آنهایی که آمدند این هزینه را به نظام تحمیل کردند، بروند پاسخگو باشند.
 
دولتمردان و مجلسی‌ها می‌گویند برای دفاع از حقوق اقلیت‌های دینی و در راستای حقوق شهروندی آنها پیگیر ماجرا هستند.
 
آقایان بروند قانون را اصلاح کنند؛ اگر قانون اصلاح شد ما حرفی نداریم.
 
در همه این سال‌ها که در شورا بوده‌اید، سخت‌ترین روز کاری‌تان چه روزی بوده است؟
 
روزهای بررسی صلاحیت‌‌ها روزهای پرکاری است. سخت‌‌ترین وظیفه من هم این است که به افراد بگویم صلاحیت شما تأیید نشده است. دادن خبر عدم‌احراز صلاحیت افراد به آنها، بدترین کاری است که در شورای نگهبان انجام می‌دهم.
 
برخورد ردصلاحیت‌شده‌ها با شما که به آنها خبر می‌‌دهید، چگونه است؟
 
برخوردها متفاوت است؛ بعضی‌ها می‌پذیرند، بعضی‌ها اعتراض می‌کنند، بعضی‌ها تند می‌شوند.
 
در میان چهره‌‌ها به چه کسانی اعلام کرده‌‌اید که صلاحیت‌شان از سوی شورای نگهبان احراز نشده است؟
 
به خیلی‌ها (می‌خندد) اما اسم نمی‌برم.
 
شما سال‌هاست که در شورا حضور دارید و در همه این سال‌ها با آیت‌‌الله جنتی همراه بوده‌اید؛ از این همراهی خاطره‌‌ای دارید که برای ما بگویید؟
 
کارکردن با ایشان توفیق است و همه این سال‌ها پر از خاطرات خوب است. در تمام این سال‌ها من فقط 2سفر با ایشان داشته‌ام؛ یکی وقتی که با جمعی از آقایان فقها به یمن رفته بودیم. در مسیر بازگشت یکی از دوستان که مدیر جلسات و سفر بود، پیشنهاد کرد که به سفر حج عمره هم برویم. جمع موافقت کردند. چند ساعت بعد از موافقت، مدیر سفر، شبانه من و 2نفر از دوستان را صدا کردند و گفتند حاج‌آقا جنتی گفته‌اند که هر کسی می‌خواهد به سفره عمره بیاید باید شخصا هزینه‌هایش را بپردازد. من و جمعی از دوستان، پولی همراه نداشتیم. مدیر سفر اوضاع را که دید، گفت که شخصا هزینه‌ها را پرداخت می‌کند اما بعد از رسیدن به تهران، باید هزینه‌ها را پرداخت کنیم. به این ترتیب اگر پیشنهاد مدیر سفر نبود، ما را به این زیارت نمی‌بردند.
 
تهران را چطور شهری می‌بینید؟ آیا از زندگی در تهران راضی هستید؟
 
ابدا از زندگی در شهر تهران راضی نیستم. من 38سال پیش به تهران آمدم. مثل خیلی‌ها آمدم درس بخوانم و برگردم که نشد. حالا هم اگر کسی بپرسد بزرگ‌‌ترین اشتباهت چه بوده، می‌گویم همین ماندن در تهران.
 
به ‌نظر شما اولویت‌های شهردار جدید برای پایتخت چه باید باشد؟
 
واقعیت این است که شهر تهران تبدیل به کلافی سردرگم شده است و مشکلات عدیده‌ای دارد؛ مشکلاتی چون ساخت‌وسازها، آلودگی هوا و آسیب‌‌های اجتماعی. همه اینها یک‌سری معضلات جدی ایجاد کرده که نیازمند همکاری همه دستگاه‌های دولتی با شهرداری تهران است. من خودم به دلیل گرفتاری‌‌های ترافیکی و مسائل دیگری که هست هرگز در یک محله بالای شهر ساکن نشده‌ام؛ چون فکر می‌کنم ساعت‌ها با مشکلات تردد و رفت‌وآمد درگیر خواهم شد و عمرم هدر می‌رود؛ به همین دلیل چون شغل اصلی من در دانشگاه است، محل سکونتم را اطراف دانشگاه تهران انتخاب کرده‌ام تا بتوانم پیاده هم که شده به محل کارم بروم.
اما به عقیده من، مهم‌تر از همه اینها، فرهنگسازی‌ مردم است. من فکر می‌کنم بهترشدن شهر تهران بسته‌ای است که از مردم تا مسئولان در آن نقش‌آفرین هستند. به واسطه این همراهی و همدلی‌هاست که می‌توانیم شهری آرام و ایمن داشته باشیم.
من معتقدم در امر فرهنگسازی‌ مردم، کم کار شده است. اگرچه رسانه‌‌های وابسته به شهرداری در این راستا تلاش می‌کنند اما نظم و انضباط شهری‌مان از دست رفته است. طبیعتا بخشی از این امر به قوانین و مقررات هم برمی‌گردد که باید اصلاح شوند و ما هم قول همکاری می‌دهیم.
 
یکی از مواردی که برای حل بخشی از معضلات تهران پیشنهاد می‌شود بحث انتقال پایتخت است؛ شما با این راهکار موافقید؟
 
در خیلی از کشور‌ها پایتخت به‌عنوان مرکز کل ادارات شناخته نمی‌شود اما ما آمده‌‌ایم تهران را مرکز سیاسی، ادارات، امکانات و خدمات‌رسانی کرده‌ایم. من فکر می‌کنم بهتر است به جای انتقال پایتخت، بخش‌های اداری را به خارج از تهران منتقل کنیم تا شاید تغییری در این جمعیت سرریزشده ایجاد شود. در بسیاری از کشورها، مراکز مربوط به امور بیمه، بانک‌ها، حمل‌ونقل و... در شهرهای مجزا مستقرند و مردم در سراسر کشور پیگیر امورشان هستند؛ پس به یک شهر سرریز نمی‌شوند.
 
در کنار همه مشکلاتی که به آنها اشاره کردید، چه چیز تهران را دوست دارید؟
 
بعد از 38سال حضور در تهران خیلی از محله‌ها برایم نوستالژیک شده‌اند. 38سال عدد کوچکی نیست؛ مثلا برای من کوی دانشگاه و خیابان فردوسی و خیابان امام خمینی خیلی پرخاطره‌اند؛ آنقدر که دل‌کندن از تهران برایم دشوار شده است. چندی قبل هم که بحث انتقال دانشگاه تهران مطرح شد به دوستانم در دانشگاه گفتم اگر دانشگاه تهران از همین خیابان انقلاب هم برود، دیگر دانشگاه تهران نیست.
 
ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار

آیت‌الله جنتی: سواستفاده رژیم‌صهیونیستی از وضعیت این روزهای سوریه جنایت بزرگی است/ آمریکا و هم‌پیمانانش باید پاسخگو باشند

آیت‌الله یزدی از ابتدای نهضت اسلامی نقش مهمی در روشنگری‌ها داشت/ در مقابل انحرافات و جریان نفوذ فریاد می‌کشید

باید نسبت به رعایت احکام دین تعصب داشته باشیم/مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با رسیدن به نقطه مطلوب، الگوی خوبی برای جهان اسلام خواهد بود

بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

جدیدترین آثار پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شد

فیلم|حضور دکتر طحان‌نظیف در نشست علمی «حقوق ملت در قانون اساسی» در دانشگاه شهید باهنر

دکتر طحان نظیف: جریان دانشجویی همواره در تحولات اجتماعی ایران حضور موثر داشته/ قانون اساسی ترسیم کننده آرمان‌های جنبش دانشجویی است

سخنان آیت‌الله مدرسی یزدی پیرامون برخی مسائل روز

عَلَم مبارزه با استکبار از دست دانشجویان نمی‌افتد

نخستین شماره ماهنامه خبری پژوهشی پژوهشکده شورای نگهبان منتشر شد

پربازدید ها

سومین دوره آزمون ملی قانون اساسی برگزار می‌شود

آزمون ملی قانون اساسی چیست؟

«حتی اعدام هم برای اینها کم است»

الزامات و بایسته‌های اصلاح ساختار بودجه

نشست علمی«ظرفیت‌های شورای نگهبان و هیأت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام در اصلاح ساختار بودجه با نگاهی بر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور»

دکتر مولابیگی: قانون اساسی کشورمان مبتنی بر جهان‌بینی اسلامی است و اقتباسی نیست

دکتر طحان‌نظیف: «قانون اساسی» محور تعامل قوا و سند انسجام ملی است

گزارش تصویری حضور دکتر طحان‌نظیف در دانشگاه شهید باهنر کرمان

گزارش تصویری حضور دکتر طحان‌نظیف در دانشگاه الزهرا (س)

فیلم|حضور دکتر طحان نظیف در برنامه «صف اول» به مناسبت سالروز تصویب قانون اساسی