حضرت آیت الله شبزندهدار:
جمهوری اسلامی، مرهون مدیریت امام صادق (ع) است
عضو فقهای شورای نگهبان گفت: اگر امام خمینی (ره) توانست آرزوی بزرگ شیعه در تشکیل حکومت را تحقق بخشد، به دلیل تدابیر حضرت امام صادق (ع) است.
به گزارش اداره کل روابط عمومی شورای نگهبان، در جسله درس اخلاق حضرت آیت الله شب زندهدار که در جمع کارکنان این نهاد و به مناسبت فرا رسیدن شهادت امام جعفر صادق (ع) برگزار شد؛ وی ضمن تسلیت شهادت این امام همام (ع) گفت: انشاءالله خدای متعال به برکت خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام، قلوب همه ما را معدن انوار معرفت و محبت خویش و اولیائش، خصوصاً رئیس مذهب شیعه، امام ششم (ع) قرار بدهد.
وی گفت: حضرت امام صادق (ع) حقوق فراوانی بر گردن شیعیان، مسلمین و حتی بشریت به سبب تعیین تکلیف مدیریت جامعه اسلامی دارند.
عضو فقهای شورای نگهبان با اشاره به روایات مورد استناد امام خمینی (ره) در بحث ولایت فقیه افزود: این روایت به مقبوله عمر بن حنظله معروف است که در کتاب شریف کافی و دیگر کتب روایی نقل شده و از نظر سند نیز معتبر است.[1] عمر بن حنظله میگوید: از خدمت حضرت امام صادق (ع) راجع به تکلیف مراجعه دو نفر از شیعیان به سلطان یا قُضات زمان خود، بابت منازعه و اختلاف در مورد یک "دِین" یا "ارث" سؤال کردم؟ حضرت امام صادق (ع) فرمودند: هرکس برای داوری به اینها مراجعه کند؛ نزد طاغوتی که طغیانگر است و در مقابل خدای متعال سرکشی میکند، مراجعه کرده؛ و هر منفعت و مالی نصیب او شود، اگرچه این حق برای او ثابت باشد؛ اخذ مال حرام، نموده است.
حضرت آیت الله شبزندهدار افزود: فرض کنید فرش کسی را دزدیدهاند و او برای احقاق حق خود به دادگاه قضات و سلاطین مراجعه میکند. قاضی هم طبق بینه، شواهد و آیین دادرسی، حکم میکند که فرش متعلق به اوست. در اینجا، مطابق فرمایش حضرت امام صادق (ع) اگر فرش را دریافت کند، مرتکب فعل حرام شده، زیرا خداوند متعال؛ مراجعه به طاغوت و حکّام باطل، برای داوری را خواست شیطان و موجب گمراهی معرفی میکند.[2] بنابراین احقاق حق با این شرایط، علیرغم محق بودن فرد، چون از رهگذر مراجعه به طاغوت است، اخذ مال حرام و در واقع ارتکاب معصیت الهی است.
عضو فقهای شورای نگهبان، تصریح کرد: حضرت امام صادق (ع) با این دستور، باب مراجعه به سلاطین و حکومتهای جائر را سد میکنند. عمر بن حنظله میپرسد: اگر قرار است به امراء جور مراجعه نشود پس چه باید کرد؟ حضرت امام صادق (ع) فرمودند: ببینند، از میان شما شیعیان چه کسی حدیث ما را روایت و در حلال و حرام ما نظر میکند و احکام ما را میشناسد، آنگاه به داوری او رضایت بدهید، زیرا من او را حاکم بر شما قرار دادهام».
حضرت آیت الله شبزندهدار افزود: مطابق این روایت، آشنایی با حرام و حلال، غیر از شناخت احکام آن است، کسی که به احکام آشناست، در واقع به آنچه که از طرف ائمه علیهم السلام در مورد تکالیف الهی بیان شده، آشناست و به همین جهت چنین آدمی حاکم بر جامعه اسلامی قرار میگیرد و جایگزین سلاطین و قضات میشود. بنابراین ولایت و مدیریت امور مردم برای فصل خصومت و رفع منازعات به فردی با چنین خصوصیاتی سپرده خواهد شد.
وی تصریح کرد: به نظر امام خمینی (ره)، حضرت امام صادق (ع) با این حکم، راهکاری برای مذهب و امت ایجاد کردند تا در زمان خلفای جور و غاصبانِ حق شرعی ائمه علیهم السلام، دولت در سایه تشکیل و تکلیف مردم معین شود. اگر در زمانی که امام معصوم غایب است، جامعه تشیع توانایی یافت، حکومتی صحیح و الهی تشکیل بدهد، شیعیان باید با مراجعه به فقهای جامعالشرایط که خصوصیات مدنظر امام صادق (ع) را دارا هستند؛ نسبت به تشکیل حکومت اقدام نمایند. در واقع فقهایی که عادل هستند و علاوه بر شناخت حلال و حرام الهی احکام آن را نیز میشناسد، عهدهدار این موضوع هستند.
وی با اشاره به اینکه، برابر این حدیث نورانی؛ ولایت فقها، ولایتی انتخابی نیست؛ اظهار داشت: دلیل این موضوع همین فرمایش حضرت امام صادق (ع) است که میفرمایند «من او را بر شما حاکم قرار دادم». همانطور که خدای متعال ائمه هدی علیهم السلام را جانشین حضرت پیامبر (ص) قرار داده و انتخاب آن به مردم واگذار نشده است، مسأله جانشینی در دوران غیبت نیز از طرف خداوند متعال تبیین شده است.
عضو فقهای شورای نگهبان افزود: البته وظیفه مردم این است که با کسی که خصوصیات یک فقیه جامعالشرایط را داراست و به این طریق انتخاب شده، بیعت کنند و اگر بپذیرند؛ او میتواند آثار آن خلافتی را که خدای متعال برای او قرار داده، به منصه ظهور و عینیت برساند. در واقع وقتی مردم با ولی فقیه بیعت کردند و او را پذیرفتند؛ او میتواند زمامدار جامعه اسلامی باشد و احکام الهی را پیاده کند.
حضرت آیت الله شبزندهدار با قرائت ادامه روایت افزود: امام صادق (ع) میفرمایند اگر کسی را که من بر شما حاکم قرار دادم؛ حکمی کرد و شما بدان عمل نکردید و آن را نپذیرفتید؛ در حقیقت حکم خدا را کوچک شمردید و ما را رد کردهاید و کسی که ما را رد کند، خداوند متعال را رد کرده است و چنین کسی در مرز شرک به خدا قرار دارد.
عضو فقهای شورای نگهبان با اشاره به روایتی دیگر ادامه داد: فردی خدمت یکی از معصومین علیهمالسلام عرض کرد: در ظرف روغنی، موش افتاده است، تکلیف آن چیست؟ آیا باید همه آن را دور بریزم یا آن بخشی را که حیوان در آن افتاده کنار بگذارم؟ حضرت فرمودند: باید آن را دور بریزی چرا که نجس شده است. آن شخص عرض کرد: طبع و ذائقه من طوری نیست که از این موضوع مشمئز شوم، آیا میتوانم از بقیه روغن استفاده کنم؟ حضرت فرمودند: مسأله این نیست که طبع تو بپذیرد یا نه، بلکه دستور خداوند این است و اگر چنین نکنی، در حقیقت «استخفاف» حکم الهی است.
حضرت آیت الله شبزندهدار گفت: بنابراین در زمان ما اگر مقام معظم رهبری حکمی فرمودند، کسی نمیتواند بگوید من آن را قبول ندارم چرا که بنا به فحوای این روایات، حکم خدا را کوچک شمرده است. دقت کنید ما نمیگوییم، فقیه معصوم است. معصومین، همان 14 نفر علیهم السلام هستند. فقیه، حتی ممکن است اشتباه بکند اما مسأله این است که حکم خدا رعایت شود و مورد استخفاف قرار نگیرد. در بعضی روایات هست که اگر فقیه اشتباه کرد، خداوند یک اجر برای او در نظر میگیرد و اگر اشتباه نکرد اجر او مضاعف خواهد بود چرا که او تلاش میکند دستورات الهی مورد اطاعت قرار گیرد.
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران، مرهون مدیریت حضرت امام صادق (ع) است؛ خاطرنشان کرد: اگر امام خمینی (ره) توانست این حادثه بزرگ و آرزوی شیعه یعنی تشکیل حکومت را در این عصر تحقق بخشد، به دلیل همان طراحی است که حضرت امام صادق (ع) پیریزی کردند و ما را از حکومت طواغیت نجات دادند.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: اینکه گفته میشود اگر کسی از چراغ راهنمایی رد بشود، گناه و حرام است؛ علت آن همین حدیث است. اگر ما میگوییم کسی نباید از مصوبات مجلس پس از تأیید شورای نگهبان، تخطی کند به همین دلیل است چرا که طی این مراحل در تصویب قانون؛ تمام اعتبار خود را از ولیفقیه میگیرد. یک وقت، مسأله عمل به حکم خدای متعال است، مثل وجوب نماز؛ این احتیاج به تصویب ندارد و قابل رد نیست. اما در جاهایی که منطقه الفراغ است و فقیه باید بگوید این کار بشود یا نشود؛ زمانی اعتبار دینی و شرعی پیدا میکند و تخلف از آن حرام خواهد شد که ولی امر، آن را امضاء کند. اخذ مالیات، سربازی رفتن و مواردی از این دست هم همینگونه است. یعنی اگر ولی فقیه تشخیص بدهد که برای سامان دادن به امور و اداره مملکت لازم است این اقدامات انجام شود، عمل به آن واجب است وگرنه این اعمال به خودی خود هیچ وجوبی ندارند.
حضرت آیت الله شبزندهدار در تشریح بیشتر موضوع انتخابی یا انتصابی بودن ولایت فقیه، تصریح کرد: اصل مسأله انتصابی بودن ولی فقیه، مسألهای منصوص و پذیرفته شده است و در واقع از طرف امام معصوم (ع) و خداوند متعال جعل گردیده است؛ بنابراین همه فقهاء اگر واجد وصف جامعیت شرایط باشند ولایت اقتضایی خواهند داشت.
وی افزود: ممکن است در حوزههای علمیه تعداد بسیار زیادی فقیه جامعالشرایط داشته باشیم. معقول نیست که همه اینها با هم حکومت کنند و باید یک نفر از میان آنها انتخاب شود. ما در بحث سرپرستی ایتام و محجورین؛ ولایت فقها را داریم. آیا به این معنی است که اگر کسی محجور شد همه فقهاء با هم عهدهدار سرپرستی وی بشوند؟ طبیعی است که اگر یک نفر سرپرستی کند، کفایت میکند.
عضو فقهای شورای نگهبان افزود: بنابراین انتخاب در اینجا موضوعیت ندارد، بلکه دارای طریقیت است. اگر مردم با هر کدام از فقهای صاحب صلاحیت، بیعت کردند، ولایت او فعلیت پیدا میکند که ما در مورد حضرت امام (ره) آن را شاهد بودیم. البته قانون اساسی ما برای این موضوع، مجلس خبرگان را نیز پیشبینی کرده است. بنابراین برای اداره کشوری مثل ایران، الان یک ولی فقیه و سرپرست ـ که بحمد الله مقام معظم رهبری همه شرایط را به نحو کامل واجد هستند ـ کافی است و کسی دیگری در این منطقه ولایت ندارد؛ ولو فقیهی عادل و واجد شرایط باشد.
حضرت آیت الله شبزندهدار با بیان یک نکته ادبی در مورد روایت «عمر بن حنظله» تأکید کرد: کسانی که با ادبیات قرآن و حدیث آشنا هستند و مذاق عربی دارند، میدانند در تمام جاهایی که عبارت «حکم» و «حاکم» به معنای «قضا» آمده است واژه «بَیْن» نیز قرار دارد چرا که موضوع، فصل خصومت و داوری است اما آنجایی که بحث سرپرست و حاکمیت بر مردم مطرح است؛ یعنی سیطره و سلطه الهی، موضوعیت دارد؛ واژه «بَیْن» وجود ندارد.
وی افزود: در این روایت هم امام صادق (ع) نفرمودند «قَدْ جَعَلْتُهُ بینکم حَاکِماً» بلکه فرمودند «قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً» و این همان معنای ولایت، سرپرستی و حاکمیت الهی است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به روایت دیگری از امام صادق (ع)[3] خاطرنشان کرد: یک نفر از محضر امام صادق (ع) سؤال کرد: «مطلبی به من بیاموزید که در پرتو آن خیر دنیا و آخرت نصیبم شود و در عین حال طولانی نیز نباشد». حضرت فرمودند: «دروغ نگو».
عضو فقهای شورای نگهبان ادامه داد: انسان از این ایجاز حیرت میکند. معلوم میشود اگر انسان دروغ نگفت، به خیر دنیا و آخرت میرسد. یعنی اگر فرد بنای خود را بر این بگذارد که در زندگی، کسب و کار و روابط اجتماعی و خانوادگی، دروغ نگوید؛ قطعاً عاقبت به خیر خواهد شد.
وی با ذکر خاطرهای از مرحوم شیخ عباس قمی در این زمینه، گفت: مرحوم والد ما میفرمودند؛ یک وقتی در محضر مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی؛ مرحوم آقای آشیخ علی محدثزاده، پسر صاحب مفاتیح الجنان؛ در منبر خود نقل میکرد: «روزی پدر ما در کتابخانهاش مشغول مطالعه بود. یک مرتبه دیدیم که صدای ایشان به گریه بلند شد. سؤال کردیم پدر جان! چه اتفاقی افتاده است؟ ایشان گفت: الان مشغول مطالعه روایات مربوط به باب کذب بودم. یادم آمد در زندگی یکبار دروغ گفتم. آن وقتی هم که این کار را انجام دادم به نظرم مصلحت داشت؛ ولی حالا میترسم اشتباه کرده باشم و مشمول این روایات باشم» وقتی یک فردی مثل ایشان اینطور به فکر آخرت و عواقب اعمال است، دیگر تکلیف ما معلوم است.
حضرت آیت الله شبزنده دار در پایان ضمن قرائت صلوات خاصه بر حضرت امام صادق که مأثور از امام عسکری سلام الله علیهما است؛ ابراز امیدواری کرد: خدای متعال به همه شیعیان توفیق بدهد به دستورالعملها و نصایح امام صادق ارواحنا فداه پایبند باشند تا انشاءالله دنیا و آخرتی آباد، پیش رو داشته باشند.
پینوشت
-------------
[1] «محمّد بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَیْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَیْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِی دَیْنٍ أَوْ مِیرَاثٍ فَتَحَاکَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى الْقُضَاةِ أَ یَحِلُّ ذَلِکَ قَالَ مَنْ تَحَاکَمَ إِلَیْهِمْ فِی حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاکَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَ مَا یَحْکُمُ لَهُ فَإِنَّمَا یَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ کَانَ حَقّاً ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُکْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ یُکْفَرَ بِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ» قُلْتُ فَکَیْفَ یَصْنَعَانِ قَالَ یَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ ...» اصول کافی، ج 1، ص 67.
[2] «أ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً» سوره نساء، آیه 60
[3] وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ یُعَلِّمَهُ مَا یَنَالُ بِهِ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ لَا یُطَوِّلَ عَلَیْهِ فَقَالَ لَا تَکْذِب؛ بحار الانوار، ج71، ص240.