دکتر سید جلال الدین مدنی
اشاره: دکتر سیدجلال الدین مدنی کرمانی، عضو اسبق حقوقدان شورای نگهبان، طی مقالهای که با عنوان «سرگذشت رئیس جمهور» در شماره 33 نشریه زمانه (سال چهارم، خرداد 1384) نوشته است، به مباحث مختلفی درباره مقام ریاست جمهوری، پرداخته است. بخشی از این مقاله که به شرایط ریاست جمهوری می پردازد در ادامه می آید.
ازآنجاکه رئیسجمهور وظایف سنگینی را عهدهدار است، قانوناساسی برای کاندیداها شرایطی را در نظر گرفته و مرجع تشخیص واجدشرایطبودن یا نبودن آنها شورای نگهبان است. رسیدگی به صلاحیت کاندیدا، یعنی «احراز برخورداری» وی از «شرایط پیشبینیشده در اصل صد وپانزده» میباشد که عبارتند از:
الفــ از جمله رجال مذهبی و سیاسی کشور باشد: همین عبارت قابل تجزیه به چندین شرط است؛ چه، اولا باید از رجال باشد؛ بنابراین مردبودن اولین شرط کاندیدا است (گرچه کلمه رجال مذهبی و سیاسی میتواند زنان نامدار و مشهور از حیث سیاست و مذهب را نیز در بر بگیرد، اما هنوز از طرف شورای نگهبان تفسیری روشن و قاطع در این خصوص ارائه نشده است)؛ ثانیا کاندیدا باید از مردان سیاسی باشد، یعنی گرچه همه افراد در زندگی سیاسی سهیماند، اما چنین فردی باید شخصیتی برجسته و صاحبعنوان از لحاظ سیاسی باشد؛ بهعبارتی، سوابق کار و خدمات و مشاغلی که فرد مذکور در تصدی امور داشته و یا نظریاتی که در مسائل سیاسی ابراز نموده و نیز شناختی که مردم از افکار، عقاید، درجات علمی، تحقیقات، مطالعات و سخنرانیها یا مقالات او دارند، میتواند معرف سیاسیبودن او باشد؛ ثالثا فرد کاندید باید از حیث مذهب نیز شناختهشده و دارای احترام و اعتبار باشد؛ یعنی شخصیتی صاحبتشخیص و اراده در زمینه اصول اعتقادی باشد. رجل مذهبیبودن به این معنا نیست که نامزد ریاستجمهوری لزوما باید از فقها و مجتهدان بوده و از سوابق تحصیل علوم اسلامی در حوزههای علمیه برخوردار باشد، بلکه کافی است وی شخصیتی استوار و محکم در اصول اعتقادی اسلامی بوده و از لحاظ فرایض و محرمات، متعبد و فاقد نقطهضعف انحرافی باشد.
بــ ایرانیالاصل باشد: باتوجهبهاینکه کلمه «اصل» معانی پدر، نژاد و خاندان را نیز در بر دارد، میتوان گفت داوطلب ریاستجمهوری باید از حیث نژاد، ریشه و اعقاب ایرانی باشد؛ بهعبارتی، کسیکه جد او از سرزمین دیگری به ایران آمده و در ایران متوطن شده است، نمیتواند کاندید گردد. اما با درنظرگرفتن اینکه قانوناساسی بر مدار موازین اسلامی تدوین گردیده است، بهنظر نمیرسد شرط مذکور دقیقا چنین اهمیت و اولویتی را برای نژاد قائل شده باشد، بلکه منظور باید بهاینصورت لحاظ گردد که کاندیدا تابعیت اصلی ایرانی ــ و نه تابعیت اکتسابی ــ داشته باشد؛ یعنی به هنگام تولد برابر قوانین ایران صفت ایرانی را داشته و تابعیت ایران را از زمان تولد احراز کرده باشد؛ ضمنآنکه به چنین شخصی عرفاً و نیز از حیث حقوق بینالملل خصوصی ایرانیالاصل اطلاق میشود.
جــ تابع ایران باشد: این شرط ناظر به وضع فعلی کاندیدا است که باید رابطه تابعیت را با ایران حفظ کرده باشد؛ زیرا ممکن است افرادی ایرانیالاصل باشند اما تابعیت فعلی ایران را نداشته باشند. چنین افرادی قطعا نمیتوانند کاندیدا شوند.
دــ شرط مدیریت: کسی که داوطلب اداره کشور است، باید در این امر توانا باشد و برای تحقق این شرط لازم نیست کاندیدا مورد امتحان قرار گیرد یا لزوما مدرکی دال بر سوابق تحصیلی و یا مشاغل مدیریتی در سطوح عالی کشور ارائه نماید.
هـ ــ مدبر بودن: کاندیدای ریاستجمهوری باید آیندهنگر باشد؛ همچنین باید بتواند اوضاع و احوال آینده را در تصمیمات منظور دارد و بهویژه در روابط خارجی که پیوسته در حال تحول است و مواضع کشورها همواره فرازونشیب دارد، بینش و شناخت واقعی داشته باشد.
وــ حسن سابقه و امانت: ریاستجمهوری، امانتی است که به یک رئیسجمهور سپرده میشود و لذا چنین شخصی به لحاظ سوابق نباید تیرگی و تاریکی داشته باشد؛ تا امید آن برود که بهخوبی این امانت را نگهبانی خواهد کرد.
زــ مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور: وقتی کسی از رجال مذهبی شناخته شد، طبعا این شرط را واجد است و نمیتواند از آن دور باشد.
حــ تقوا: کاندیدا باید بهواقع خداترس بوده و تقوا را با تمام ابعاد آن دارا باشد. درواقع همین یک شرط اگر در شخصی احراز شود، رسیدگی به دیگر شرایط جنبه فرعی خواهد داشت؛ زیرا شخص باتقوا هنگامی در این وادی قدم میگذارد که همه شرایط را بسنجد و اعلام آمادگی نماید. درواقع اعلام آمادگی شخص باتقوا متکی به ارزیابی تواناییها و استعدادهای لازم برای تصدی چنین مقامی است و او با این سنجش و اطمینان داوطلب میگردد.