گفتگو با دکتر امیری عضو حقوقدان شورای نگهبان
نهادی با ویژگیهای شورای نگهبان در هیچ کشوری وجود ندارد
بنده در سالهایی که عضو شورای نگهبان بودهام هیچگاه ندیدهام که اعضا خدای ناکرده بخواهند دینشان را برای دنیای دیگران خرج کنند. آنها حتی حاضر نیستند دینشان را برای دنیای خودشان بگذارند چه برسد به دنیای دیگران.
در ابتدا لطفاً درباره محل، سال تولد و تحصیلاتتان مقداری توضیح دهید.
بسماللهالرحمنالرحیم. بنده در بهمنماه سال 1345 در شهرستان سنقر کلیایی از توابع استان کرمانشاه متولد شدم. تا پایان دوره دبیرستان و اخذ ذیپلم در این شهرستان بودم. در این میان مدتی هم درس طلبگی خواندهام. دوره لیسانس را در دانشکده علوم قضایی قوه قضاییه گذراندم. فوق لیسانس حقوق عمومی را از دانشگاه آزاد شیراز دریافت کردم و در دوره دکترای تخصصی (ph.D) رشته حقوق عمومی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران پذیرفته شدم و اکنون هم علاوهبر عضویت در شورای نگهبان، در دانشگاه امام صادق(ع) نیز تدریس دارم.
کمی از وضعیت خانوادگی خود برای ما بگویید.
بنده در یک خانواده مذهبی متولد شدم. مرحوم پدرم از بازاریان سنقر بودند که به تدین مشهور بودند. اهل نماز اول وقت و جماعت بودند و در کسب و کار خود هم تمامی ضوابط شرعی و اسلامی مکاسب را رعایت میکردند. قبل از انقلاب، آنها هرسال تابستان از مراجع تقلید درخواست میکردند تا گروهی از طلاب را برای تبلیغ به شهرستان ما بفرستند و هزینه آنها را نیز بازاریان متدین سنقر پرداخت میکردند و بچهها و نوجوانها و جوانها تابستانها و ایام تعطیلی مدارس را به بطالت نمیگذراندند و به لطف خدا من هم توفیق داشتم قبل از دبستان و بعد از آن با قرآن و حدیث و احکام اسلامی از همان کلاسهای تابستانی، علاوه بر آنچه در منزل بحث میشد، آشنا شوم و الحمدلله همه خواهرها و برادرهای بنده متدین هستند.
چه سالی ازدواج کردید و چند تا فرزند دارید؟
بنده در سال 65 در حالی که کمتر از 20 سال داشتم ازدواج کردم. پسر بزرگم فارغالتحصیل رشته حقوق است. دختر بزرگم هم سوم دبیرستان است. یکی دیگر از فرزندانم که در تهران متولد شده الان دوم دبستان است.
تحصیلات حوزوی را تا چه سطحی ادامه دادید؟
تحصیلات بنده چه در دبیرستان و دانشگاه و چه در حوزه مصادف با جنگ تحمیلی شد. دروس مقدماتی حوزه را شروع کرده بودم که عملیاتهای بزرگی مثل فتح خرمشهر پیش آمد که بعد از آن دیگر حوزه را رها کردم و به جبهه رفتم. منتها بعدا در کنار تحصیلات دانشگاهی، دروس حوزه را ادامه دادم و الان هم چندسالی است که در درس خارج فقه و اصول آیتا... هاشمیشاهرودی شرکت میکنم.
چند سال و در چه مقطعی در دفاع مقدس حضور داشتید؟
از تیرماه سال 61 که اول دبیرستان بودم، به جبهه رفتم و به شکل متناوب در جبهه حضور داشتم و از سال 66 به طور مستمر در جبهه ماندم تا جنگ تمام شد و یک سال بعد از پایان جنگ از مناطق جنگی برگشتم.
آیا علاقمندی شما به رشته حقوق از دوره دبیرستان بود که پس از آن، این رشته را برای تحصیلات عالی انتخاب کردید؟
نهخیر. بنده به اعتبار اینکه در دبیرستان رشته ریاضی و تجربی خوانده بودم به رشتههای علوم پایه علاقمند بودم و به همین جهت هم بود که در کنکور سال 1364 در رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه مازندران قبول شدم. اینجانب از دوره دبیرستان با شورای نگهبان درخصوص نظارت بر انتخابات همکاری میکردم. در دوره دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی موردی پیش آمد که یک بیتوجهی و بیعدالتی از سوی یک قاضی دیدم. خدمت یکی از علما رفتم، ضمن طرح موضوع عرض کردم این چه دستگاه قضاییای است که قاضی آن از بیطرفی خارج شده است. آن عالم بزرگ به بنده گفتند وقتی حضرت امام(ره) میفرمایند ورود به دستگاه قضایی یک تکلیف است به خاطر همین است، شما اگر احساس تکلیف میکنید بروید قاضی شوید. این توصیه آن عالم بزرگ در بنده یک انگیزه بسیار قوی ایجاد کرد که واقعا عدم تحصیل رشته حقوق و نرفتن به دستگاه قضایی ممکن است شانه خالی کردن از زیر بار این تکلیف باشد. این شد که از رشته مهندسی انصراف دادم و در کنکور رشته علوم انسانی شرکت کردم و در رشته علوم قضایی پذیرفته شدم.
از چه تاریخی وارد قوه قضائیه شدید؟
خیلی علاقه داشتم که کارم را هرچه زودتر شروع کنم، چون احساس میکردم قضاوت یک تکلیف است. دوره لیسانس را اکثرا در جبهه بودم و فقط برای امتحانات به تهران میآمدم. معالوصف، ظرف 3 سال لیسانسم را گرفتم و ابتدا در شهرستان میناب، دادیار دادسرای عمومی شدم. بعد قرار شد به مسجدسلیمان که یکی از شهرستانهای بسیار محروم استان خوزستان بود برویم و یک سال در آنجا بمانیم که این یک سال تبدیل به 9 سال حضور در خوزستان شد. اولین ابلاغ من دادیار دادسرای عمومی بود و بعد هم به تدریج دادیار اجرای احکام، دادیار اظهارنظر، دادیار ناظر زندان و دادیار سرپرستی شدم. پس از آن مدتی دادستان عمومی و انقلاب بودم و بعد از آن بهعنوان قائممقام رئیس کل دادگستری استان خوزستان منصوب شدم. پس از آن مدتی رئیس کل دادگستری استان کردستان بودم و همزمان ریاست دادگاههای عمومی شهرستان سنندج و رئیس شعبه تجدیدنظر استان را برعهده داشتم.
در آن زمان بحث گرانیهای سال 73 پیش آمد که با حفظ سمت، مدیرکل تعزیرات حکومتی استان خوزستان و بعد کردستان بودم. در آن زمان هسته گزینش استان کردستان با دستور حضرت آیتا... یزدی رئیس محترم قوه فضائیه وقت تاسیس شد و مسئولیت آن برعهده بنده بود. در سال 78 که ماجرای پرونده یهودیان شیراز پیش آمد و یک پرونده بینالمللی شد، به لحاظ تجربیاتی که در استان کردستان در ارتباط با حل مسائل پیش آمده درخصوص اوجالان و گروه پکک کسب کرده بودم، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا مروی رحمت الله علیه و بعد حضرت آیتا... شاهرودی امر کردند که به دادگستری استان فارس بروم.
بنابر این در این سال ریاست دادگستری استان فارس را برعهده گرفتم. همزمان ریاست شعبه اول دادگاه شهرستان شیراز نیز برعهده خود من بود. ریاست شعبه اول تجدیدنظر استان فارس هم با بنده بود. آغاز کار ما در استان فارس مصادف با این پرونده بود. در این پرونده 13 نفر یهودی متهم به جاسوسی برای اسرائیل بودند. این پرونده مصادف بود با پایان دوره رئیس وقت دستگاه قضایی، ماجرای قتلهای زنجیرهای و تغییر وزیر اطلاعات وقت، به همین جهت و جهات دیگر پرونده مانده بود. اما به لطف خدا این پرونده هم با رعایت جوانب حقوقی و قضائی و موازین شرعی و قانونی رسیدگی شد. بعد از آن هم تنشهای سیاسی اواخر دهه 70 را داشتیم که شهر شیراز به لحاظ دانشگاهی بودن حساسیت خاصی داشت. اما به لطف خداوند و همکاری مسئولان مربوطه و علما و بزرگان استان، دادگستری استان در مهار آن تنشها در استان فارس با رعایت موازین شرعی و قانونی موفق بود.
ماجرای عضویت شما در شورای نگهبان به چه صورتی بود؟
بعد از 5 سال که در استان فارس بودم در سال 83 از سوی حضرت آیتا... شاهرودی ابلاغی برای بنده زدند جهت عضویت در شورای سیاستگذاری قوه قضائیه. از آن تاریخ به بعد هفتهای یک روز برای شرکت در این جلسه از شیراز به تهران میآمدم. کمتر از یک ماه بعد یعنی در شهریور همان سال از سوی آیتا... شاهرودی بهعنوان معاون رئیس قوه قضائیه و رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کل کشور منصوب شدم و به تهران منتقل شدم. در سال 86 که دوره سه تن از حقوقدانان شورای نگهبان به اتمام رسید، حضرت آیتا... شاهرودی بنده را خواستد و فرمودند که قصد دارند مرا بهعنوان حقوقدان پیشنهادی شورای نگهبان به مجلس شورای اسلامی معرفی کنند. بنده عرض کردم که با توجه به مسئولیتم در سازمان ثبت، فرد دیگری را معرفی نمایید، ولی در نهایت با لطف و اعتماد ایشان به مجلس معرفی شدم و با رای مجلس شورای اسلامی بهعنوان حقوقدان شورای نگهبان انتخاب شدم. در سال 1387 که قانون منع تصدی دوشغل حقوقدان های شورای نگهبان در مجلس و نهایتا مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شد، در شهریور سال 88 از سمت معاون رئیس قوه و ریاست سازمان ثبت استعفا کردم و تمام وقت در خدمت شورای نگهبان هستم.
چطور شد که بین این دو مسئولیت، شورای نگهبان را انتخاب کردید؟
آن زمان دوره 10 ساله ریاست حضرت آیتا... شاهرودی بر قوه قضائیه تمام شده بود و حضرت آیتا... لاریجانی از سوی مقام معظم رهبری به ریاست قوه منصوب شده بودند. معمولا این طور است که وقتی مسئولی عوض میشود باید دست او را در انتصاب مدیرانش باز گذاشت. بنده نیز خواستم دست ایشان در انتصاب رئیس سازمان ثبت باز باشد و این شد که از آن سمت استعفا دادم. تا هر کسی را که خود ایشان صلاح می دانند در سمت مذکور منصوب نمایند. این عمده دلیل من برای استعفا از حضور در قوه قضائیه بود. البته دلائل دیگری هم برای این تصمیم وجود داشت. خوب در شورای نگهبان بهدلیل جایگاه آن، بحثهای حقوقی دقیقی صورت میگیرد و محضر اعضا در شورای نگهبان بسیار قابل استفاده است. قاطعانه عرض میکنم در جلسات شورای نگهبان برای بررسی مصوبات مجلس آنقدر مباحث علمی، حقوقی و فقهی جالب و جذابی صورت میگیرد که در این سالهایی که مشغول تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق بودم، چنین دقتنظر و بررسی موشکافانهای را در ارتباط با مسائل حقوقی و فقهی ندیدهام.
گمان کنم شما جوانترین عضوی بودید که وارد شورای نگهبان شدید.
بله تا پیش از آن جوانترین عضو شورا آقای دکتر اسماعیلی بودند که ایشان یک سال از بنده بزرگتر هستند.
بهعنوان یک حقوقدان جوان، برخورد اعضای شورا مخصوصا فقهایی که سنی از آنان گذشته است، با شما خصوصا در جلسات و مباحث چطور بود؟
فقهای شورای نگهبان انصافا انسانهای متقی و متشرع و بزرگواری هستند. بنده که جوانترین حقوقدان شورای نگهبان هستم نمیتوانم بگویم که از اول، نظراتم نظرات پختهای بوده است. اما آن چیزی که مهم است این است که اگر از همان اول نظری را ابراز میکردیم، با عنایت آقایان مواجه میشدیم. به قولی هیچگاه توی ذوق ما نزدند که این نظر اشکال دارد یا قابلقبول نیست. این فضایی که اعضای محترم بهویژه فقهای بزرگوار ایجاد کردند موجب شد که کمکم به خودمان اطمینان پیدا کنیم، نظر بدهیم، مسئله طرح کنیم و سئوال کنیم و پاسخ بخواهیم و در بحثهای حقوقی مشارکت جدی داشته باشیم. بحمدا... بنده در این زمینه با هیچ مشکلی مواجه نبودهام. در جلسات شورای نگهبان درخصوص طرحها و لوایح کاملا آزادانه بحث میشود و اگر کسی توانست دیگران را قانع کند رای اکثریت متوجه نظر او میشود. به فضل خدا، فضای شورای نگهبان بسیار دوستانه و صمیمی است و بزرگواری فقها و صمیمیتی که بین همه وجود دارد شورای نگهبان را به محیطی گرم تبدیل کرده است.
شما فرمودید که در جوانی ناظر شورای نگهبان هم بودهاید. نگاه شما به شورای نگهبان قبل از عضویت در شورا با نگاه شما پس از عضویت در شورا چه تفاوتی داشته است؟
آن زمانی که بنده ناظر انتخابات بودم یک نوجوان دبیرستانی بودم و طبیعتا اطلاعات امروز را نسبت به شورای نگهبان نداشتم. اما امروز که در بطن کار شورای نگهبان هستم میبینم که بحثهای فقهی و حقوقی بسیار قویای در اینجا صورت میگیرد. دقت نظرها بسیار بالا است. رسیدگیها موشکافانه است. مباحث از پشتوانه فقهی و حقوقی بسیار بالائی برخوردار است. بحثها خیلی جذاب است و حقیقتاً برای ما بسیار قابل استفاده است.
5 سال است که وظیفه پاسداری از قانون اساسی را برعهده داشتهاید، بهنظر شما قانون اساسی کشور ما دارای چه ویژگیهایی است؟
ببینید، آنچه که آفریده بشر است، با آنچه که آفریده خداست خیلی تفاوت دارد. کار خداوند جلّ و اعلاءِ بینقص است. بنابر این هیچ دستاورد بشری را نمیتوان بیعیب و نقص دانست. طبیعتا قانون اساسی ما هم از سوی یکعدهای از انسانها تدوین شده است. نه تدوینکنندگان آن معصوم بودهاند و نه این قانون، وحی است. اگرچه برای قانون اساسی کشور ما انسانهای فاضل و دانشمندی وقت گذاشتند و آن را تهیه و تدوین کردند اما نه آنها ادعا کردهاند که این قانون اساسی بینقص و اشکال است و نه ما میتوانیم چنین ادعایی را بکنیم.
اما آن چیزی که مهم است این است که این قانون اساسی به عنوان یک دستاورد بشری تا امروز توانسته بهخوبی جامعه ما را اداره کند و قانونهای فرودستی که در این چهارچوب تدوین میشوند، اگر قدرت و اقتداری دارند، اگر توانسته اند نیازهای جامعه ما را تامین کنند، بهخاطر قوت قانون اساسی است. لذا قانون اساسی ما قانون اساسی بسیار خوبی است، مهندسی آن واقعا قابل توجه است، ساختارها را خیلی خوب تعیین کرده است، قدرت را خیلی خوب توزیع کرده است و ساختارش بهطوری است که استبداد و دیکتاتوری را بهدنبال ندارد. البته در برخی جاها ممکن است بنا به مقتضیات زمان، نیاز به اصلاح آن وجود داشته باشد که سازوکار اصلاح هم در خود قانون اساسی پیشبینی شده است. اگر بخواهیم پی به ویژگی قانون اساسی کشورمان ببریم باید آن را با قوانین اساسی دیگر کشورها مقایسه کنیم. مثلا در برخی از نظامها رئیسجمهور یا مقامات و مراجع دیگر حق انحلال مجلس را دارد، یا در برخی از نظامها مجلس حق اسقاط دولت را دارد اما در قانون اساسی ما چیزی به نام انحلال مجلس برای هیچ مقامی درنظر گرفته نشده است. ساختار قانون اساسی ما طوری است که قدرت در سه قوه، توزیع شده و آنها همدیگر را بالانس میکنند.
آیا نهادی مثل شورای نگهبان که پاسدار قانون اساسی است، مختص کشور ماست یا در قانون اساسی دیگر کشورها نیز چنین نهادی وجود دارد؟
تقریبا میتوان گفت که نهادی با ویژگیهای شورای نگهبان در هیچ یک از قوانین اساسی کشورهای دیگر وجود ندارد. در نظامهای دموکراسی که تفکیک قوا دارند، یک نهادی وجود دارد که کار کنترل قوه تقنینی یا نظارت بر تدوین قوانین را برعهده دارد و حافظ قانون اساسی آن کشور است. مشابه نهاد شورای نگهبان در قوانین اساسی دیگر کشورها وجود دارد که حالا بعضی جاها اسمش دادگاه قانون اساسی، دیوان قانون اساسی و یا شورای قانون اساسی است، اما با این ساختار و اختیارات و مسئولیتها هیچ جایی مشابه شورای نگهبان ندیدهام. کار شورای نگهبان طبق قانون اساسی، نظارت بر مصوبات مجلس، تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات و همهپرسیها است. به قول استاد ما این ویژگیها شورای نگهبان را در یک موقعیت حقوقی و سیاسی تمام و کمال قرار میدهد و نقش بسیار تعیین کنندهای بر مقدرات سیاسی کشور دارد و شورای نگهبان مرجع تام و نهایی و غیر قابل اعتراضی در سرنوشت سیاسی کشور است. به این ترتیب شورای نگهبان در ایفای وظایف مهم خود باید از آن چنان قدرت معنوی، اعتقادی و بی طرفی برخوردار باشد که نسبت به مجموعه فعل و انفعالات سیاسی زیر نظر خود، جز طی طریق عدالت عمل نکند.
آیا در شورای نگهبان برای اینکه از نظرات محققین و پژوهشگران در بیرون شورا استفاده شود فکری شده است؟
بله. شورای نگهبان دو تشکیلات مطالعاتی و پژوهشی را در اختیار دارد. یکی مجمع مشورتی فقهی در قم است که در آنجا تعدادی از اساتید و فضلای حوزه علمیه با مسئولیت حضرت آیتا... طاهری خرمآبادی کارهای پژوهشی و مطالعاتی فقهی را انجام میدهند. در تهران هم که مرکز تحقیقات حقوقی شورای نگهبان با استفاده از صاحبنظران حقوقی در رشتههای مختلف حقوق عمومی، حقوق خصوصی، حقوق بینالملل و جزا کارهای پژوهشی حقوقی مربوط به شورای نگهبان را انجام میدهند. روند کار به این نحو است که وقتی مصوبهای از مجلس به شورای نگهبان ارسال میشود قبل از اینکه در جلسه رسمی شورا مطرح شود، برای این دو مرکز فرستاده میشود.
در آنجا این مصوبات از جهت فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار میگیرند و ایراداتی که به نظر آنها میآید برای اعضای شورای نگهبان ارسال میشود. البته اینگونه نیست که نظرات این دو مرکز حتما مورد تایید شورا قرار بگیرد، چرا که نظرات آن دو مرکز، مشورتی است. علاوه بر این اعضای شورای نگهبان در دانشکدههای حقوق نیز تدریس دارند و معمولاً از این طریق نیز با صاحبنظران و علاقهمندان به بحثهای حقوقی مطروحه در شورای نگهبان در ارتباط هستند.
دفاع از حقوق مردم در شورای نگهبان چه جایگاهی دارد؟
ملاک و معیار در شورای نگهبان، شرع مقدس اسلام است و قانون اساسی. دفاع شورای نگهبان از حقوق مردم در این چهارچوب قرار میگیرد. وقتی طرح یا لایحهای در شورای نگهبان بررسی میشود، از جهت عدم مغایرت با شرع و قانون اساسی، مورد بررسی قرار می گیرد. از این رو چون اصل بر این است که شرع مقدس و قانون اساسی حقوق مردم را مدنظر دارند، پس دفاع از حقوق مردم توسط شورای نگهبان در قالب جلوگیری از تصویب قوانین مغایر با شرع و قانون اساسی است.
با توجه به اینکه شما در سه دوره انتخابات سراسری عضو شورای نگهبان بودهاید در برابر کسانی که شورای نگهبان را متهم به جانبداری از برخی جناحها میکنند چه پاسخی دارید؟
ببینید من نمیخواهم بگویم که کار اعضای شورای نگهبان بیاشکال است. هیچ کدام از ما چنین ادعایی نداریم. اعضای شورا انسانهای عادی هستند، نه معصوم هستند و نه علم لدنی دارند. داوری در شورای نگهبان هم بر اساس اسناد و مدارک و شهادت صورت میگیرد. بنابر این ممکن است کار در جایی ایراداتی هم داشته باشد اما واقعا نمیتوان گفت که تعمدی در این موارد وجود دارد. مثلا گاهی ممکن است اسناد و مدارکی که راجع به یک کاندیدایی به دست اعضاء شورا میرسد و آنها بر اساس آن تصمیمگیری میکنند، با واقعیت بیرونی مطابقت نداشته باشد. بنده در سالهایی که عضو شورای نگهبان بودهام هیچگاه ندیدهام که اعضا خدای ناکرده بخواهند دینشان را برای دنیای دیگران خرج کنند. آنها حتی حاضر نیستند دینشان را برای دنیای خودشان بگذارند چه برسد به دنیای دیگران.
به باور بنده هزینهای که شورا از این بابت پرداخت میکند و شورای نگهبان متهم به برخورد جناحی میشود، بخش عمدهای از دلایل آن نقص قانون انتخابات است. مثلا ما در انتخابات مجلس مواجه هستیم با هزاران پرونده در یک فرصت بسیار کوتاه. بنابر این مجبوریم بر اساس اسناد و مدارکی که بهدستمان میرسد اظهارنظر کنیم. چه بسا اگر وقت برای بررسی صلاحیت افراد، بیشتر بود و یا رسیدگیهایمان همانند رسیدگی در دادگاه بود که وقتی کسی را ردصلاحیت کردیم به او فرصت میدادیم که بیاید و از خود دفاع کند، بسیاری از این مشکلات وجود نداشت و شورای نگهبان متحمل این هزینهها نمیشد. مطلب دوم بر میگردد به نوع اظهار نظر ما اعضا که باید در مصاحبهها و سخنرانیها، له یا علیه افراد یا جریانهائی که باید در شورای نگهبان نسبت به آنها داوری صورت بگیرد، موضعگیری نکنیم تا بیجهت در مظان اتهام جانبداری قرار نگیریم.
در دورههای اخیر انتخابات، ملاقاتهای بیشتری از سوی افراد ردصلاحیت شده با اعضای شورای نگهبان صورت گرفت. فکر میکنید این کار تا چهحدی در نتیجه کار تاثیرگذار بوده است؟
من قبلا هم که در دادگستری بودم همیشه به قضات سفارش میکردم که حکم غیابی ندهند. تاکیدم این بود که قضات، طرفین دعوا را ببینند و سخنان آنها را استماع کنند. چرا که این کار خیلی به قاضی برای صدور حکم کمک میکند که حقی از کسی تضییع نشود. در همین ملاقاتهایی هم که امسال ما با داوطلبان نمایندگی مجلس داشتیم، این ملاقاتها بسیار کارساز بود و خیلی در هدایت ما به سوی تصمیم درست، موثر بود.
عضویت در شورای نگهبان معمولا در هفته چند روز از وقت شما را میگیرد؟
میزان کار در شورای نگهبان متناسب با محصولات مجلس و وظایف دیگر شورا است. مثلا اگر مصوبات مجلس شورای اسلامی زیاد باشد، ممکن است در هفته سه یا چهار جلسه داشته باشیم و گاهی اوقات مصوبات مجلس کمتر است که جلسات ما هم کمتر میشود. گاهی انتخابات پیش میآید که کار شورای نگهبان خیلی زیاد است و جلسات بهصورت سه شیفتی هم ممکن است برگزار بشود. البته در مواقعی که طرحها و لوایح فوریتی در مجلس مطرح می شود حضور داریم به علاوه برای تأمین نظرات شورای نگهبان در کمیسیونهای تخصصی مجلس هم حاضر می شویم.
شما 5 سال است که عضو شورای نگهبان هستید و با آیتا... جنتی همکاری دارید. بهنظر شما اتهاماتی که متوجه ایشان درخصوص جانبداری از برخی طرفها میکنند چه پایه و اساسی دارد؟
حضرت آیتا... جنتی انسان بسیار شریف، پرکار و مسئولیتپذیری هستند. طبیعتا نمیتوان قبول کرد که کسی با این سن و سال، خدای ناکرده دین خودشان را برای دنیای دیگران خرج کنند. البته این را هم نباید فراموش کنیم که آیتا... جنتی هم معصوم نیستند و اگر داوری میکنند بر اساس گزارشها، شواهد و اسناد و مدارکی است که بهدستشان میرسد. ایشان به علمی که برسند بر اساس آن عمل می کنند. به هیچ وجه نفوذ پذیر نیستند. البته بعد از اینکه به حجت رسیدند.
در پایان اگرنکتهای به ذهنتان میآید بفرمایید.
این دنیا بالاخره یک روز به آخر میرسد و هر کس را در قبر خود میگذارند. هیچ کس پاسخ اعمال ما را نمیدهد مگر خودمان. مهم این است که آنچنان عمل کنیم که بین خود و خدایمان به حجت برسیم. تحت تاثیر فضا و جو و جریان و سیاست قرار گرفتن، در دنیا و آخرت ضرر است. انشاءا... خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند و عاقبت به خیرمان گرداند.
از این که وقت خود را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم.
من هم از شما متشکرم.