گفتاری از آیت الله کعبی،عضو حقوقدان سابق شورای نگهبان؛
تولید قدرت نرم در برابر تهدید نرم
راه علاج و مقابله با جنگ نرم، تولید قدرت نرم است، مسئله ریشهای که مغفول واقع شده است، بحث فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان بنیادیترین مسئله تولید قدرت نرم و جنگ نرم است، زیرا مخاطبان آن دانشگاهها و حوزهها هستند.
مراحل انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی از لحاظ استقلال و ثبات مراحلی را طی کرده است؛
مرحله قبل از جنگ که توطئههای داخلی جهت از بین بردن نظام بود که در مقابل آن، جهت استقرار و تثبیت نظام و حفاظت از انقلاب اسلامی همه کوشیدند.
مرحله دوم جنگ تمام عیار و سخت که هشت سال طول کشیده و در این صحنه عظیم، ایمان و تقوای یاران انقلاب ساخته شد.
مرحله سوم بحث بازسازی خرابیهای جنگ و آبادانیهای کشور است و مرحله چهارم که کشور با آن روبرو بود بحث اصلاحات آمریکایی و آن هشت سال معروف است، در این مرحله نیز انقلاب به سلامت از آن عبور کرد.
مرحله چهارم، شکل گیری دولت نهم و احیای گفتمان انقلاب اسلامی است.
مرحله پنجم یا مرحله جدیدی که اکنون در آن قرار داریم، مرحله به اصطلاح جنگ نرم و لزوم تولید قدرت نرم در این جنگ است. این مرحله به صورت جدی آغاز شده و فرماندهان و افسران این جنگ در جبهه خودی شخصیتهای متفکر، انقلابی و فرهنگی هستند.
پیشنیازهای ایستادگی در جنگ نرم
پایداری در برابر جنگ نرم به چهار پیشنیاز متکی است:
• اخلاص؛
• خلاقیت و ابتکار؛
• تدبیر و حکمت؛
• اقدام جهادی؛
در این جنگ به میزانی که ما این چهار عنصر را در اختیار داشته باشیم برنده این جنگ نرم هستیم و به همان اندازه که ضعف نشان بدهیم، تلفات خواهیم داد. ما این چهار عنصر را به عنوان پیش نیازهای جنگ نرم در تمام سطوح فردی، تیمی، گروهی، سازمانی، راهبردی، ستادی، عملیاتی و... نیاز داریم.
البته این بحث بنده با توجه به نگاهی که در بحث مدیریت استراتژیک معمولا مطرح میکنند، است و آن بحث چرخهای به نام چرخه O.D ـ organisation development ، به معنای توسعه سازمانی است. این چرخه O.D در سطوح مختلف بحث دارد.
فرآیند و مراحل تولید ارزش
یکی از بحثهای چرخه O.D چرخه تولید ارزش است، یعنی چگونه ارزش بسازیم. این بحث معمولا در شرکتهای بزرگ مطرح میشود حال اگر بخواهیم این چرخه را بومیسازی کنیم و وارد سطوح فرهنگی نمائیم چه باید بکنیم، در این چرخه O.D پنج مرحله زیر را میشمارند؛
• تشخیص
• طراحی
• به کارگیری
• ارزیابی
• و افزایش ـ توسعه
فرآیند تولید ارزش باد با گذر از این پنج مرحله صورت گیرد. چرخه O.D متوقف بر دو بحث «شناخت«ها و «اقدامات» است. در اقدامات دو مدل سنتی و مدل پویا وجود دارد و در آن مدل سنتی پنج مرحلهای که ذکر شد، وجود دارد. اما در مدل پویا توجه به سه عنصر مهم است. زیرا تمام اینها، همه مقدمه برای این سه عنصر میباشند.
• عنصر اول توجه به سرعت؛ عصر ما عصر سرعت است و در سرعت مقوله آیندهنگری و آینده شناختی خیلی مهم است، درست است که ما نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم اما با حدس و امثال اینها تا حدی میتوانیم پیشبینی کنیم. اگر در کارها خصوصا در بحث جنگ نرم و قدرت نرم، آینده نگری نکنیم بازی را میبازیم. در کنار چشم انداز 20ساله، سیاستهای برنامه پنجم توسعه، باید به موانع و آسیبها در کنار فرصتها نیز توجه کنیم. در این 20 سال شاهد هستیم که چقدر تحول ایجاد شد و این تحول به شکل تصاعدی در سطوح مختلف، فرهنگی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و... است و جهان به سرعت در حال دگرگونی است.
• عنصر دوم طراحی؛ طراحی باید به گونهای باشد که کیفیت همیشه در این چرخه وجود داشته باشد.
• عصنر سوم کلنگری؛ از مولفههای تحقق چرخه این است که ضمن توجه به سرعت باید توجه به کل سیستم داشت؛ یعنی ما اگر جزئینگری کنیم و بگوییم ما همین را میتوانیم انجام بدهیم، چرخه ناقص است. یعنی اگر ما کل سیستم را ـ که اینجا نظام جمهوری اسلامی است ـ با همه ابعاد و شاکلهها و محیطهای داخلی و پیرامونی آن و ابعاد جهانی، توجه به سطوح استراتژیک توجه نکنیم، نمیتوانیم خوب عمل کنیم.
در دیدار سال 1388 اعضای مجلس خبرگان رهبری، حضرت آقا مثال به پازل زدند و فرمودند که خط دشمن را باید بشناسیم، و توصیه میکردند که بعضیها با سکوت خود، عقبنشینی کرده و حتی برخی با صحبتهای خود، پازل دشمن را تکمیل میکنند. کلنگری و پرهیز از نگرش جزئی لازمه نیفتادن در این مسیر انحرافی، است. باید ببینیم مؤسسه و شخصیتهای متفکر، کدام نقطه چین و کدام حروف تولید قدرت نرم را دارند پر میکنند، و اگر بتوانیم باید خوب نقش ایفا کرده و به الزامات کار توجه کنیم.
گونهشناسی جنگها و مختصات جنگ نرم
«جنگ سخت»، همان جنگ نظامی است که همه با آن آشنا هستند. در زمان شکلگیری بلوک غرب و بلوک شرق موضوع «جنگ سرد» هم مطرح بود؛ جنگ سرد جنگ کلامی است و جنگ توسعه سلطه و اقتدار است، چون توازن قوا وجود داشت؛ در بین جهان اول و جهان دوم و شرق و غرب از لحاظ نظامی، توازن قوا داشتند؛ زیرا آنها از یکدیگر میترسیدند. آنها برای پیشبرد قدرت خود از لحاظ ژئوپولتیکی هرکدام از لحاظ امپریالیستی به دنبال توسعه قدرت خود بودند مثلا در اروپا، جهان سرمایهداری، اروپای غربی را و جهان کمونیسم، اروپای شرقی را ایجاد کرد، و دیوار حائل، نشانه همین جنگ سرد است.
همچنین در خاورمیانه، بلوک شرق، در ایران حزب توده و در عراق، حزب کمونیست و به طور کلی موج سرخ را در خاورمیانه راه انداخت تا به آبهای کرانه خلیج فارس تسلط پیدا کند، در مقابل آمریکا و بلوک غرب، یک کارهای مشابه دیگری انجام دادند. این زمانه، زمانه جنگ سرد بود. جنگ سرد، جنگ ایدئولوژیک نیست بلکه جنگ توسعه قدرت ظاهری و جنگ امپریالیسم و توسعه کمی قدرت است.
«جنگ نرم» را به دور از تعریفهای کلاسیک، در یک کلمه، میتوان چنین تعریف کرد که جنگ نرم فن فتح ذهنها است. فن اقناع، فن تغییر و دگرگونی است. یعنی چگونه دگرگونی ایجاد کردن است. جنگ نرم تغییر بدون جنگ سخت، خشونت و بدون جنگ کلاسیک است. در جنگ نرم به وسیله فن اقناع در سطوح مختلف علمی، فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی هنری و امثال اینها، شکاف بین یک نظام سیاسی و مردم و صنوف مختلف آن ایجاد میشود، به گونهای که آنها به تدریج دیگر آن نظام را قبول نداشته باشند.
مراحل جنگ نرم
جنگ نرم مراحلی دارد که در ادامه تبیین می کنیم:
• مرحله اول، کار گسترده فکری با هدف فتح ذهنها است.
• مرحله دوم، تلاش روانی برای فتح قلبها و همراهی عواطف است. به گونهایی که دیگر مفهوم دوستی و دشمنی به هم میخورد و کسی با دشمن، احساس دشمنی نکند.
• مرحله سوم، تهییج عواطف و احساسات است. یعنی زمینههایی برای تهییج احساسات ایجاد میشود.
• مرحله چهارم، عملیات است. در این مرحله دشمن، بعد از فتح ذهنها و تهییج عواطف و احساسات به وسیله بالا بردن مطالبات وارد عملیات میشوند.
باید توجه کرد که برنامهریزی متخصصان جنگ نرم یک شبه نیست بلکه روش آنان روش آلوده کردن فضای فکری و عاطفی و روانی از طریق نفوذ تدریجی در ذهنها و قلبها و افزایش غلظت آلودگی به طور تدریجی است به گونهای که نفس کشیدن، در هوای آلوده با غلظت سنگین، ممکن نشود.
نگرانی این است که آنگاه به خود آییم که دیگر هوای پاکی برای تنفس سالم نباشد یا خیلی کم باشد اما منطق قدرت نرم مثل منطق آب و اکسیژن است که هم با حوصله در یک فرایند برنامهریزی شده قطره چکانی سنگ سخت و افکار خشک و ذهنها و قلبهای غیر همراه را به تدریج میتواند نرم و همراه کند و هم هوای تازهای است که فضا را برای نشر ایمان، تقوی و فضائل انسانی مساعد میسازد با این تحلیل میخواهم بگویم از مدتها قبل وارد عرصه جنگ نرم شدیم و الان وارد فاز عملیات آن شدیم.
آنچه در مرحله اول گذشت
در سرآغاز اولین مرحله جنگ نرم، وقتی دشمن خود را برای فتح ذهنها، آماده میکرد، مقام معظم رهبری اسم حرکت دشمن را «شبیخون» و «ناتوی فرهنگی» گذاشتند. دشمن، با تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی جلو آمد. البته بنده نمیخواهم بگویم آنها، در حال حاضر کشور ما را فتح کردهاند ولی در مرحله فتح ذهنها در میان نخبگان و در میان خواص و در میان نیروهای متفکر در سطوح مختلف، کارهای بلندی را انجام دادند.
تمهیدات دشمن برای فتح قلبها
دشمن در مرحله دوم یعنی مرحله همراه کردن دلها و فتح قلبها، کارهای فرهنگی ـ غیر از کارهای علمی ـ از قبیل کارهای هنری، اجتماعی را انجام داد. عمده این کارها، به ویژه بعد از دولت دوم خردادیها شروع شد. با تاسیس «ان.جی.او»ها و ایجاد سازمانهایی برای حمایت ان.جی.او ها و حمایت بینالمللی از آنها، فعالیت در این عرصه گسترده شد. در زمان دولت دوم خردادیها ان.جی.او ها یی با همراهی دولت وقت و حمایت بینالمللی و تأمین بودجه آن و نیز در وزارت کشور به وجود آمدند تا زمینه مطالبه دموکراسی لیبرال و عملیاتی کردن آن مهیا گردد. همچنین برای پیشبرد بحث تساهل و تسامح یک کارگاه پژوهشی راه انداختند و در سطح کشور آن را تساهل و تسامح را تعمیم دادند.
در واقع تساهل و تسامح، حلقه ارتباط عاطفی در این جنگ نرم است. در تساهل و تسامح، پلورالیسم، تغییر تولی و تبری و برهم زدن مرزبندی خودی و غیر خودی، هدف قرار گرفت تا راه برای فتح قلوب و همراهی عواطف باز شود. دشمن، در این مرحله به دنبال شکستن تولی و تبری است. لذا جناح و گروههائی که اصلاً از نهضت آزادی، جبهه ملی، بهائیت و خوشش نمیآمد، ناگهان نهضت آزادی را به جلسات خود دعوت میکنند. دیگر مرزها و دیوارها شکسته میشود و سران جریان دوم خرداد به همنشینی با گروهکهائی چون نهضت آزادی، افتخار میکنند و با آنها عکس میگیرند و آنها را به کنگرههای حزبی خود دعوت میکنند.
تمهیدات دشمن برای تهییج احساسات
اما در مرحله سوم، دشمن تهییج احساسات را از طریق سازماندهی گروههای سیاسی و ان.جی.او ها را در آن موقع پیاده سازی کردند. آنها از زمان شکلگیری دولت نهم بیشتر به فکر سازماندهی افتادند و در پوشش سازمان رأی، کمیته صیانت از آرا و امثال اینها تعداد قابل توجهی از افراد را در سطح کشور سازماندهی کردند، تا در موقع نیاز آنها را فراخوان کنند و آنها را به صحنهها بیاورند.
فتنه 88؛ مرحله عملیات در جنگ نرم
مرحله چهارم یا مرحله عملیات جنگ نرم، همان مرحلهای است که بعد از انتخابات دولت دهم اتفاق افتاد. در این مرحله برنامه دشمن این بود که مردم را در کف خیابانها نگه دارد تا جایی که به زعم باطل خود، رهبری نظام را مجبور به عقبنشینی سازد و چارهای جز ابطال انتخابات وجود نداشته باشد.
دشمن معتقد بود که اگر انتخابات ابطال شود، به نتیجهای بالاتر از ریاست جمهوری دست مییابد. زیرا قدرت رهبری شکسته میشد، و به این وسیله آنها میتوانستند رهبری را مهار کنند و به اهداف دیگر خود نیز برسند. آنها با طی مراحل «فتح ذهنها»، «فتح قلبها و شکستن مرزهای تولی و تبری» و «تهییج احساسات» و در قالب سازماندهی و بالا بردن مطالبات، امیدوار بودند یک جوان آن قدر در خیابان بماند که حاضر شود در برابر نظام بجنگد. در واقع آنها به وسیله تهییج احساسات، وارد فاز عملیات شدند.
ما در مقابل مرحله چهارم جنگ نرم، با جهت فکری و فرهنگی در مقابل دشمن ایستادیم.
راه مقابله با جنگ نرم
راه علاج و مقابله با جنگ نرم، تولید قدرت نرم است. تولید قدرت نرم نیز باید چند سطح باشد.
یک سطح، بعد امنیتی و قضایی است؛ این اقدامات را دستگاههای مربوطه انجام میدهند.
سطح دوم، بعد حقوقی است. مثلا در قضیه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، با اقداماتی چون تمدید مهلت بررسی انتخابات، فراخواندن معترضان به ارائه اسناد و مدارک، بازشمارسی 10 درصد صندوقها و اثبات سلامت انتخابات و در نهیات اعلام صحت انتخابات، بعد حقوقی مورد توجه قرار گرفت.
سطح سوم، بعد سیاسی- اجتماعی بود. در فتنه 88 و حوادث بعد از انتخابات، با روشنگری و تبیین و اقتدار و تسلطی که نظام بر امور نشان داد، فتنه را مهار کرد.
ما باید به لایههای عمیقتر فتنه توجه کنیم که البته در بررسی مراحل و فرآیند شکلگیری جنگ نرم، به آن اشاره شد. برای اینکه به اهمیت بحث پی ببریم باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا ضمانتی است که در انتخابات آتی، یا انتخابات سال 1392 یا 15-10 سال دیگر، فتنه قویتری پیش نیاید؟ با توجه به سرعت دگرگونیهای موجود، یافتن تضمینی برای این که این فتنهها تکرار نشود، نیازمند پیشگیری از جنگ نرم است.
راه کار پیشگیری از جنگ نرم و مقابله با فتنههای آینده، «تولید قدرت نرم» است. برای تولید قدرت نرم، باید ببینیم، مخاطبان محتوای تولید قدرت نرم، چه کسانی هستند؟ چگونه این قدرت باید ایجاد شود؟ با توجه به بحثی که در مورد چرخه O.D داشتیم ـ یعنی تحول و امثال اینها با چه راهکارهایی می توانیم قدرت نرم را تولید کنیم؟
بستر شناسی جنگ نرم
یکی از زمینههای شکل گیری فتنه 88، «بستر اجتماعی معترض» بود. ما باید به ریشهها برگردیم. در جامعه ما در سطح کشور، این بستر، از زمانی شکل گرفته که تهاجم فرهنگی و بحثهای ذهنی و آکادمیکی شروع شد.
ریشهایترین مسئلهای که به طور سوگمندانه و دردمندانه مغفول واقع شده و آنگونه که باید و شاید ما به آن نپرداختیم بحث «فلسفه تعلیم و تربیت» بود. این امر، ریشهایترین و بنیادیترین مسئله تولید قدرت نرم و جنگ نرم است. زیرا مخاطبان فلسفه تعلیم و تربیت «آموزش و پرورش»، «دانشگاهها» و «حوزهها» هستند. فلسفه تعلیم و تربیت در اسلام، پنج عنصر کلیدی دارد:
• رشد عقلانی؛
• ایمان و بصیرت و تربیت دینی؛
• شکوفایی عواطف و شخصیت انسانی؛
• بصیرت و آگاهی سیاسی؛
• و دانش افزایی
متاسفانه در ساختار و محتوای آموزشی، اساتید، تشکیلات، آموزش و پرورش، دانشگاه و حوزههای علمیه از این پنج عنصر فقط به بعد دانش افزایی آن توجه میشود. در مورد دانشافزایی هم فقط به شکل «کَمّی» آن توجه میشود. در بخش تولید علم که مقام معظم رهبری تحت عنوان نهضت نرمافزاری میفرماید، اصلاً توجهای نمیشود.
شما مشاهده کنید ببینید جوانی که از دانشگاه با معدل 19 فارغ التحصیل میشود؛ اگر نمازخوان نباشد، یا اگر از لحاظ عقلانی ضعیف باشد و مثلاً خرافهگرا باشد، یا از لحاظ عواطف انسانی خشک و بیرحم و انسانی بیشخصیت و ذلیل باشد، یا بصیرت و آگاهی سیاسی نداشته باشد، این جوان، به عنوان یک نخبه میتواند در جامعه جا باز میکند و به تدریج در اثر صرفاً تخصص و دانش کمی، به مدیر تبدیل شود. هیچ تضمینی نیست مدیریت او منجر به سوق دادن جامعه به سوی انحراف نگردد.
برای علاج جنگ نرم و مهار فتنههای احتمالی در آینده، باید در دل آموزش و پرورش، یک «آموزش و پرورش انقلابی» ایجاد کنیم در دل دانشگاه، یک «دانشگاه انقلابی» ایجاد کنیم و در دل حوزه، یک «حوزه انقلابی» ایجاد کنیم. در نهادهای آموزشی-تربیتی انقلابی، قدرت نرم تولید میشود. زیرا مدیر انقلابی به جامعه عرضه می گردد. اما متاسفانه برخی به اهمیت تولید قدرت نرم و فرآیند آن، توجهی ندارد.
اجرای طرح ولایت، یک نمونهی بارز از تولید قدرت نرم است. ابتدا، اساتید مانند مرحوم شیخ محمد تقی جعفری، حجت الاسلام و المسلمین طاهری خرم آبادی، حجت الاسلام و المسلمین جوادی آملی و... مباحثی را ایراد میفرمودند سپس در ادامه آن استاد مصباح یزدی، طرح ولایت را با روند کنونی طراحی کردند خیلیها در برابر این دروس مقاومت میکردند و میگفتند این دروس خشک است و به درد دانشجویان نمیخورد حتی برای ما هم ابتدا اهیمت این طرح، جا نیفتاده بود.
بنابراین راه علاج و مقابله با جنگ نرم، تولید قدرت نرم است، مسئله ریشهای که مغفول واقع شده است، بحث فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان بنیادیترین مسئله تولید قدرت نرم و جنگ نرم است، زیرا مخاطبان آن دانشگاهها و حوزهها هستند.
حوزههای علمیه و مدیریت تحول
متاسفانه در حال حاضر در مواردی جنگ نرم در درون حوزهها قویتر از دانشگاهها عمل میکند. در حالی که در سطح حوزه باید همسو با بیانات و مطالبات رهبری از حوزهها، مدیریت تحول را بر اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، خاستگاه روحانیت و تأثیرگذاری در عرصههای فکری، فرهنگی و اجتماعی و دفاع از نظام انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را جدی بگیریم.
حوزه تحولخواه و انقلابی، حوزه امام راحل و حوزه رهبر معظم انقلاب است، شعار این حوزه با توجه به مسئله انقلاب اسلامی و تحولات پیش آمده در این 30 سال، باید حفظ فقه جواهری و پاسخگویی به تحولات سه دهه انقلاب و زمانشناسی باشد.
همین عظمت و برکاتی که در سطح جهان ایجاد شده، توسط این حوزه تحول خواه صورت گرفت. این حوزه، هم حوزه سنت است، هم حوزه تجدد است. حوزه تحولخواه، ضمن رعایت سنتها با مقتضیات زمان، آشنایی دارد و حوزه تحولخواه حوزه فکر، حوزه جهاد و مقاومت است.
منبع: پایگاه خبری تحلیل آی پرس