سجاد سلامت
اغلب نظریه های مدرن دموکراسی، انتخابات را یکی از عناصر ضروری دموکراسی به شمار می آورند. اما صاحبان همین نظریات، خود اذعان دارند که دموکراسی به تنهایی هدف نیست ،چراکه در اصل ابزاری است برای تحقق اهدافی والا. البته این اهداف در جوامع الهی می تواند تحقق جامعه اخلاقی و تضمین سعادت دنیوی و اخروی لحاظ شود و در مکاتب مادیگرا رفاه زدگی و منفعت طلبی فردی. و چه بسا بتوان مدعی شد که اساسا به تبع چنین اهدافی است که نظریات اندیشمندان غربی و اسلامی دارای تفاوت های ماهوی عمیقی با یکدیگر در تبیین نقش و جایگاه نظر و رای مردم در اداره جامعه هستند.
به عنوان نمونه گفتمان مادیگرای جوزف شومپیتر (1950-1883 ) نسبت به مقوله دموکراسی و فرایند انتخابات به عنوان ملزومه تحقق آن ، وی را به سمتی سوق داده که مردم و انتخابات و دموکراسی را جملگی از ابزارهای تحقق هدف قدرت طلبی تصویر کند. وی در کتاب سرمایه داری، سوسیالیسم و دموکراسی که در سال 1942 م منتشر شده دموکراسی را تنها به عنوان یک روش مطرح کرده که اساسا برای انتخاب رهبران سیاسی به کار گرفته می شود و نه به عنوان یک هدف فی نفسه محترم .
در نگاه اندیشمندان غربی نظیر شومپیتر شهروندان عادی ؛ افرادی مردد، نامعقول و غیر مسئول در مسائل سیاسی هستند که تنها کارایی آنان تعیین و انتخاب سیاستمداران است. از نظر او،سیاستمداران افرادی درجه دوم نیستند که به عنوان مجرای انتقال خواست های مردم ایفای نقش می کنند بلکه خود نخبگان و حاکمان بر سرنوشت مردم اند .
شومپیتر به عنوان یک اقتصاد دان معتقد است که رقابت در میان احزاب و نامزد ها خود به خود آنها را به سمت تدارک خواست رای دهندگان (مشتریان )می برد و انتخابات در واقع روشی است برای تعیین سهم بازار هر طرف.
در مقابل چنین اندیشه ای ما شاهد آن هستیم که رهبر معنوی و مذهبی آخرین و بزرگترین انقلاب قرن بیستم انتخابات و دموکراسی را ابزاری برای تحقق وعده الهی و ایجاد نظامی مردمی با شاخصه مردمسالاری دینی ارزیابی می کند و حاکمان و زمامداران را در مقام خادمان مردم تصویر می کند.
امام خمینی (ره) حضور در انتخابات را نه یک وظیفه طبقاتی و صنفی که یک ضرورت ملی برای مردم ارزیابی می کنند که غفلت از آن اثرات و عوارض جبران ناپذیری را می تواند در آینده کشور به جای بگذارد . ایشان در این زمینه توصیه اکید دارند که « وصیت من به ملت شریف آن است که در تمامی انتخابات چه انتخابات رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و . . . در صحنه باشند و اشخاصی را که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود . عدم دخالت مردم، از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می باشند، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده و چه بسا که در بعضی مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است .
پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نموده اید و نموده ایم . چه علاجی بالاتر و والاتر از آن که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد .»
این تفاوت نگاه نسبت به نقش مردم در حاکمیت و جایگاه آنان در تحقق دموکراسی حقیقی، از مسیر قانون و انتخابات، نشان دهنده آن است که انتخابات و دموکراسی به عنوان ارزشی جهانشمول در هر دو رویکرد خداگرایانه و انسان گرایانه حضور دارند اما محتوای چنین نگره هایی در اندیشه الهی و اسلامی به مراتب اخلاقی تر ، ملموس تر و انسانی تر از سایر انگاره های مادی است که اساس و مبدا آنها بر تمایلات فردی و گروهی استوار شده و غایت و هدف آنها نیز بر چیزی جز منفعت طلبی و زیاده خواهی بنا نشده است .
منبع: روزنامه رسالت