دکترمحسن اسماعیلی در گفتگو با خبرگزاری"مهر"، به تشریح دیدگاه های خود درباره مطابقت قوانین حقوق بین الملل و مقررات بین المللی با روند شکل گیری رژیم صهیونیستی پرداخت و درادامه با اعلام طرح رفراندوم بعنوان یک راهکارمنطبق با قواعد حقوق بین المللی، آن را با اصول و معیارهای دمکراسی ومهمتر از آن با روح بلند بشر دوستی و شفقت آمیخته ، ارزیابی کرد .
متن کامل این گفتگو بدین شرح است:
- به نظر شما روند تشکیل اسرائیل چه بوده و آیا از نظر حقوق بین الملل روند درستی داشته است؟ دلیل اینکه ما دولت اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم چیست؟
اسماعیلی : به رسمیت نشناختن اسرائیل تنها به دلیل مبانی فکری و عقیدتی و یا روابط عاطفی و قلبی ما با مردم فلسطین نیست. بلکه علاوه بر این اصول، از نظر موازین حقوقی بین المللی هم اسرائیلی وجود ندارد که بتواند به رسمیت شناخت شود.دولت از نظر حقوق بین المللی دارای مفهومی ثابت و روشن است که پیدایش و شناسایی آن را منوط به تحقق عناصری خاص می کند. براساس معاهدات عرف مسلم ، هردولت باید حداقل دارای سه عنصر اصلی جمعیت دایمی، سرزمین و کنترل موثر یعنی حاکمیت باشد و بدون هر یک از این پیش نیازها، هیچ دولتی در صحنه روابط جهانی پدید نیامده و مورد شناسایی مجامع بین المللی و سایر کشورها قرار نمی گیرد.
وی می افزاید: با این حال پنج دهه پیش از این طی یک برنامه ریزی هدفمند و خاموش به منظور به وجود آوردن غده ای سرطانی درقلب کشورهای اسلامی، آوارگان خشمگین و پر عقده ای از میان صهیونیست های سراسر جهان به سوی فلسطین کوچ داده شدند. آنان به دلیل آمادگی روانی خود وبا دلگرمی نسبت به حمایت های همه جانبه طراحان اصلی این توطئه توانستند با خشونتی هر چه تمامتر آن سرزمین را با روشهای غیر قانونی تصرف کرده و در صدد تشکیل یک دولت جعلی برآیند. البته در این بین غفلت و گاهی خیانت برخی دولتهای عربی و اسلامی را نیز نباید فراموش کرد؛ چیزی که نقش مهمی در تسهیل بزرگترین عصب تاریخی و کاهش هزینه های آن داشت. به هرتقدیر صهیونیست ها سرزمینی نداشتند و آنچه نیز به دست آورده بودند طبق بدیهی ترین اصول حقوقی نامشروع بود و نمی توانست برای آنها حق مکتسب محسوب شود.
به اعتقاد وی ماجراجوهایی که بدون هیچ پیوند مادی و معنوی در آن سرزمین گرد آمده بودند در نگاه عرف و حقوق بین الملل جمعیت به شمار نیامده و وجه اشتراکی جز ورود و اقامت عدوانی نداشتند. طبیعی است که با این وصف ازحاکمیت نیز نمی توان سراغی گرفت و در نتیجه اسرائیل از هیچیک از مشخصه های لازم برای تشکیل یک دولت بهره مند نبود و نمی تواند به رسمیت شناخته شود.
- پس به چه دلیل حتی برخی کشورهای مسلمان با اسرائیل ارتباط برقرار کرده و می کنند؟
اسماعیلی: به رغم این واقعیت های غیر قابل انکار که دولت اسرائیل را غیر قانونی می کنند به موجب نقشه ها و حمایت های پرحجم ومستمر، نه تنها اسرائیل توانست نام خود را برفهرست نام دولتها تحمیل کند، بلکه متاسفانه موفق شد به ادامه وتوسعه اشغال بیندیشد و از هیچ فشار وتهدیدی منطقه ای وجهانی برای جلوگیری از جنایتهای فجیع خود نهراسد. اکنون بیش از پنجاه سال از آن سالها گذشته است و آوارگی به عنوان سرنوشت محتوم مردم ستمدیده فلسطین پذیرفته شده و حوادثی نظیر شهادت محمد الدوره در دامان پدری که سرپناهی جز جان خود برای او نیافته بود، به صحنه هایی عادی و روزمره تبدیل گشته است با این حال به دلیل وابستگی دولت ها به بیگانگان و نداشتن پشتوانه مردمی و نیز تفرقه میان دولتهای مسلمان و از طرف دیگر تهدیدها و تطمیع های دولت های بزرگ دولت جعلی اسرائیل به حیات خود ادامه می دهد.
- حالا چه باید کرد: راه حل بحران چیست؟
اسماعیلی: چند سال پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی دراین زمینه راه حلی برای برون رفت از بحران کنوی پیشنهاد کردند که امکان اجرا، حفظ اموال وحمایت از مظلومان وجهه بارز آن است و در عین انطباق با قواعد حقوقی بین المللی، با اصول و معیارهای دمکراسی ومهمتر از آن با روح بلند بشر دوستی و شفقت آمیخته بود.
به گفته وی بازگشت آوارگان، رفراندوم و همه پرسی در فلسطین وتعیین تکلیف مهاجران صهیونیست توسط دولت جدید اصول این طرح مهم را تشکیل می دهد که به نظر نمی رسد کسی را یارای انکار ضرورت آن باشد. بازگشت آوراگان به سرزمین و خانه تاریخی خود حقی است که امروزه برای همه مردم جهان به رسمیت شناخته شده است واصولا هدف ازتشکل کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز به شمارمی رود. همسویی این پیشنهاد با آنچه سالهاست که این کمیساریا شعارآن را می دهد بهانه ای برای عدم اجرای آن از سوی سازمان ملل باقی نمی گذارد.
ازسوی دیگرمراجعه به آراء عمومی از اولین تجلیات احترام به دمکراسی و رعایت حقوق شهروندی محسوب می شود ؛ بویژه آن که رهبر انقلاب تصریح کرده اند که تمامی ملت فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی ویهودی باید در این رفراندوم شرکت کرده و دراین مسیر تبعیضی بین حقوق صاحبان اصلی قدس صورت نخواهد گرفت. اگر دراعلامیه جهانی حقوق بشر مشارکت همگانی و انتخاب آزاد به عنوان بدیهی ترین بند از حقوق مدنی و سیاسی انسانها شناخته شده و اگر مجمع عمومی سازمان ملل در این ادعا صادق است که "اعلامیه مذکور یک محصول، استاندارد عمومی برای همه مردم و ملتهاست"، دیگر چه بهانه ای برای درنگ و تاخیر در پذیرش و اجرای پیشنهاد ایران اسلامی وجود دارد؟
- آیا پذیرش و اجرای این طرح در صلاحیت و حدود اختیارات سازمان ملل هست؟
اسماعیلی: بله، جالب این که بند یک ماده یک منشور ملل متحد مقرر می دارد که "یکی از اهداف و مقاصد سازمان ملل این است که به طرق مسالمت آمیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل، موجبات تعدیل و حل و فصل از اختلافات بین المللی و وضعیت هایی را که ممکن است منجر به نقض صلح گردد، فراهم آورد".
مجمع عمومی سازمان ملل که از طرح گفتگوی تمدنها ازسوی ایران آن گونه استقبال کرد که نام و شعار سال 2001 را به آن اختصاص داد، برای اثبات صداقت خود چاره ای جز تن دادن به پیشنهاد جدید ایران اسلامی نداشت؛ بویژه آن که در این طرح با رافت دینی، از امکان بخشش مهاجران و مثلا اعطای تابعیت فلسطینی در دولت جدید به آنها هم سخن به میان آمده و در این زمینه نیز خواست مردم و تصمیم حکومت جدید مردمی ملاک عمل معرف شده است.
- آیا برای تحقق و اجرایی شدن طرح پیشنهادی رهبر معظم انقلاب اسلامی، اقدامی هم صورت گرفته است یا نه؟
اسماعیلی: این را باید از دستگاههای مسئول مثل وزارت امور خارجه پرسید که در این سالها چه کارهایی انجام داده اند، البته تجربه نشان داده است تسلط قدرتهای بزرگ بر ارکان سازمان ملل امیدی برای یک تصمیم جدی و اجرایی باقی نگذاشته است. زیرا طی بیش از پنج دهه اشغال خانه مسلمانان و اولین قبله آنان، دشمن از هیچ جنایتی، حتی نسبت به کودکان و زنان بی پناه ، چشم نپوشیده و در عین حال در این مدت طولانی و پرمرارت هیچ یک از مجامع بین المللی اقدام ثمربخشی از خود نشان نداده اند .
در این سالهای دراز ستمدیدگان دنیا به چشم خود دیده اند که این نهادهای جهانی، آنگاه که نوبت به حمایت از حقوق محرومان می رسد، فقط به صدور بیانیه های بی خاصیت و قطعنامه های غیرالزامی بسنده کرده اند. اما به هنگام در خطر افتادن منافع دولت های بزرگ با دستپاچگی وشتابی خنده دار به صدور قطعنامه های الزامی و قهرآمیز اقدام و از هیچ خشونتی خودداری نمی کنند . برای نمونه در طول 8 سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شورای امنیت سازمان ملل، جز صدور چند قطعنامه غیرالزامی و توصیه طرفین به خویشتنداری، حرکتی از خود نشان نداد و این در حالی بود که در کمتر از 8 روز از آغاز تجاوز همان رژیم به کویت چندین قطعنامه الزام آور صادر و در فرصتی کوتاه اجازه داد تا ژاندارم خود خوانده جهان تمام منابع حیاتی و نیز مردم بی پناه عراق را زیر حملات پی در پی و کوبنده خود نابود کند.
- به نظر شما تنها راه پیروزی در برابر این تجاوزگر بی منطق رِیم صهیونیستی چیست؟
اسماعیلی: این واقعیت ها نشان می دهد که تنها راه پیروزی در برابر این تجاوزگر بی منطق مبارزه و استقامت است؛ زیرا با دیدن این تناقض های آشکار است که مردم بصیر دنیا دیگر ارزش و احترامی برای آنان که ژست دفاع از حقوق بشر را گرفته اند، قائل نمی شوند.یعنی همان راهی که مردم رشید ایران در سه دهه پیش تجربه کردند و اخیرا نیز مقاومت و پیروزی حزب الله لبنان در برابر جنگی نابرابر یک بار دیگر درستی آن را اثبات کرد.