گفتگوی سخنگوی شورای نگهبان با خبرگزاری فارس؛
تجلی وحدت در انتخابات دهم ریاست جمهوری
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان پس از گذشت یک سال از انتخابات ریاست جمهوری دهم نظرات خود را در رابطه با عوامل زمینه ساز ایجاد شبهه تقلب در جامعه و علت اصلی نافرجام ماندن رایزنیهای پس از انتخابات در گفتوگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس بیان کرده است که در پی میآید
فارس: به عنوان اولین سؤال لطفا بفرمایید ایجاد شبهه تقلب در انتخابات از چه زمانی در جامعه گسترش یافت؟
کدخدایی: بحث تقلب بحث جدیدی نبود که بعد از انتخابات و برگزاری آن داشته باشیم اگر چه بعد از انتخابات 22 خرداد این مسئله گسترش و توسعه بیشتری یافت. اما از قبل انتخابات هم زمزمههایی در این خصوص بود مثلا برخی میگفتند که ما به انتخابات اعتماد نداریم و یا افرادی قرار است انتخابات را برگزار کنند که مورد اعتماد نیستند. همچنین برخی از کاندیداها را متهم میکردند که رفتارهای غیر اخلاقی انجام میدهد و این نشان دهنده این بود که تقلب به عنوان یک پروژه از پیش طراحی شده برای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بود تا بتوانند به نظام جمهوری اسلامی ضربه وارد کنند. اگر حوادث و اخبار قبل از انتخابات را ملاحظه کنیم میبینیم در بسیاری از موارد این اتهام کمابیش مطرح میشد و مثلا میگفتند افراد دروغ میگویند و مراجع قانونی که مسئولیت انتخابات را به عهده داشتند ممکن است تقلب کنند و حتی پیش بینی هم میکردند که باید ستاد و کمیتهای تشکیل دهیم تا بتوانیم بر روند انتخابات نظارت کنیم. پاسخ ما این بود اولا امر نظارت و بازرسی در اختیار شورای نگهبان است و این شورا هم یک مرجع قانونی است و جایگاه مشخصی دارد. تجربههای انتخابات گذشته نشان داد که شورای نگهبان با هیچ کس رودربایستی ندارد و اگر به تقلب یا تخلف در انتخابات برخورد کند قطعا با آن برخورد خواهد کرد همان طور که در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزههای مختلف معمولا از این گونه تخلفات مشاهده میشود و به همین دلیل برخی حوزهها ابطال میشود. واقعیت این بود که ما به تقلب در انتخابات نرسیدیم و نه تنها به تقلب نرسیدیم بلکه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری یکی از سالم ترین انتخابات بود. با وجود مشارکت حداکثری که ما داشتیم میزان تخلفات و درصد تخلفات نسبت به انتخابات گذشته بسیار کاهش یافته بود بنابراین بحث تقلب و دروغ و مباحثی از این قبیل که بعدها بهانه به دست دشمن و بدخواهان داد موضوعی بود که از قبل پیشبینی شده بود و توسط بیگانگان پیریزی شده بود و فضایی ایجاد شد که متاسفانه برخی دوستان و کسانی که در حوزه انتخابات وارد شده بودند، در آن فضایی که برای آنها ایجاد کرده بودند، بازی کردند والبته به یاری خداوند و هدایتهای رهبربزرگوار انقلاب و حضور مردم تمام نقشههای دشمن نقش بر آب شد.
فارس: این برنامه دقیقا توسط چه فردی یا گروهی از قبل طرح ریزی شده بود؟
کدخدایی: قطعا موارد یاد شده ریشه در خارج از کشور داشت و دشمنان قدیمی جمهوری اسلامی ایران این موارد را برنامهریزی کرده بودند. اما دوستان داخل کشور فریب این موضوع را خوردند. من در جایی دیگر هم گفته بودم که برخی یک سراب را به عدهای نشان دادند و گفتند که این سراب واقعیت است و برخی هم این مسئله را باور کردند اما زمانی که به دنبال آن دویدند و به آن رسیدند، متوجه شدند که این مسئله سرابی بیش نیست.
فارس: یکی از مواردی که شبهه تقلب در انتخابات را تقویت کرد، تشکیل کمیته صیانت از آرا بود. شما در مصاحبههای قبلی هم گفته بودید این کمیته غیرقانونی است. چرا برخورد قانونی و عملی با این کمیته انجام نشد؟
کدخدایی: برخی قبل از انتخابات نهادها، کمیتهها و ستادهایی را تشکیل دادند و تا زمانی که این گونه مراجع و نهادها ورود به حقوق و تکالیف نمیکند یک بحث داخلی و درونگروهی است که ارتباطی هم با نهادهای بیرونی ندارد. اما زمانی که این مسئله وارد حوزههای عمومی و خصوصی افراد میشود طبعا این برخورد صورت میگیرد. ما از ابتدا اعلام کردیم که چنین کمیتهای را قبول نداریم چرا که اگر قرار باشد چنین کمیتهای شکل بگیرد نیازمند قانون است و باید از مسیر قانونگذاری عبور کند و باید قانون چنین اجازهای بدهد تا بتوانیم آن را بپذیریم.
در بعد عملی آن چیزی که مربوط به ما بود عدم پذیرش نامهها، مکاتبات و حضور اینگونه افراد تحت عنوان کمیته صیانت از آرا بود. بر این اساس این عده چندین بار نامههایی را برای ما نوشتند و ما هم عین نامه را به آنها برگرداندیم و گفتیم فقط نامزدها و یا رؤسای ستادهای آنها میتوانند با ما مکاتبه کنند و ما هیچ نامهای را نپذیرفتیم و به همین خاطر بود که این عده هیچ گاه نتوانستند به عنوان شاکی، مدعی و یا کسی که پیگیری کننده موضوع انتخابات است، در شورای نگهبان محلی از اعراب داشته باشند. حتی برخی افراد که به این کمیته منتسب بودند، ما به عنوان شخص یا نماینده آن نامزدها دعوتشان کردیم نه به عنوان کمیته صیانت از آرا بنابراین اولین برخورد ما عدم پذیرش آنها بود.
فارس: آیا شما رسما هم به اعضای کمیته صیانت از آرا این مسئله را اعلام کرده بودید؟ چرا که یکی از اعضای این کمیته گفته بود اگر کمیته ما غیرقانونی بود شورای نگهبان باید فعالیت آن را متوقف میکرد؟
کدخدایی: اگر غیر از این بود ما نامههای آنها را عودت نمیدادیم. چند نامه به عنوان کمیته صیانت از آرا به ما ارسال شد و ما آن نامهها را عودت داده و اعلام کردیم که ما چنین کمیتهای را به رسمیت نمیشناسیم و اگر قرار است مکاتبهای باشد شخص نامزد و یا رؤسای ستادها باید مکاتبه کنند و این رسمیترین پاسخ ما به آنها بود.
فارس: به نظر شما فعالیت کمیته صیانت از آرا نقشی در ایجاد شبهه تقلب در فضای جامعه داشت؟
کدخدایی: ممکن است براساس شرایط مکان و زمان افکار عمومی برخی مسائل را باور کنند و زمانی که عدهای مسئله کمیته صیانت از آرا را مرتب تکرار میکردند، برخی تصور کردند که این کمیته یک مرجع قانونی است. ولی زمانی که ما اعلام کردیم که این کمیته قانونی نیست برای مردم هم روشن شد. که چنین کمیتهای محلی از اعتبار ندارد و طبعا اقدامات این کمیته تشدید کننده شبهه تقلب در انتخابات بود.
اگر شما یک سازمانی را ایجاد کنید وبعد اعلام کنید که نظر این کمیته چنین است، قطعا شبهاتی را ایجاد میکند. خاطرم هست که در چند روزی که برای رسیدگی به شکایتها با نظر رهبرمعظم انقلاب تمدید شد، مجددا دو نفر از این کمیته برای صحبت آمدند و ما اعلام کردیم که باید نمایندگان رسمی کاندیداها برای رسیدگی به شکایت حاضر شوند.
فارس: بعد از انتخابات و زمانی که نامزدهای معترض اعلام کردند که در انتخابات تقلب شده واکنش اعضای شورای نگهبان به این مسئله چه بود؟
کدخدایی: این مسئله برای اعضای شورای نگهبان امری عجیب بود و برای برخی هم این مسئله بیاهمیت بود چرا که نظام نظارتی که تعبیه شده است به هیچ وجه امکان چنین تخلفات عمده و تقلب در آن وجود نداشت و تا حدودی این مسئله خندهدار به نظر میرسید.
فارس: بعد از طرح ادعای تقلب رهبر انقلاب همواره به نامزدهای معترض توصیه میکردند که از مسیر قانونی مطالبات خود را دنبال کنند. ولی معترضین به دنبال این بودند که با یک حکم ولایی انتخابات ابطال شود. ایستادگی رهبری در قبال خواست این عده یاد شده به نظر شما چه تاثیری در بازگشت آرامش فضای جامعه داشت؟
کدخدایی: زمانی که ما سیره رهبر انقلاب را بررسی کنیم، میبینیم که ایشان در همه دورهها تکیه بر قانونگرایی دارند و بر اجرای قانون تاکید میکنند. به هر حال رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران یک نهاد رسمی است که در قانون اساسی آمده و در چارچوب اصول و قواعد شناخته شده کشورنظرات خود را پیگیری میکنند. یکی از اصول جمهوری اسلامی حاکمیت قانون است که سرآمد افرادی که اتکا به قانون و اجرای آن دارد رهبر بزرگوار انقلاب است. تاکید ایشان همیشه بر اجرای قانون بوده است مگر در مواردی که افراد متوسل می شدند به عنوان بنبستی که برای آنها ایجاد شده و ایشان از جایگاه رهبری استفاده میکردند وعموما هم به نفع افرادی که شاکی بودند، تصمیماتی را اتخاذ میکردند مثلا در دور نهم انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم دو نفر از کاندیداها صلاحیت کسب نکردند و زمانی که این موضوع به اطلاع معظم له رسید ایشان آن دو نفر را با حکم حکومتی تأیید کردند. این بار هم تاکید رهبر انقلاب بر اجرای قانون بود و در جلسه مورخ 26 که خدمت ایشان رسیدیم برخی ستادها تلقیشان این بود که ایشان باید وارد شوند و از اختیاراتی که دارند در خصوص انتخابات استفاده کنند و پاسخ ایشان این بود که جواب 40 میلیون رای را چگونه باید بدهیم و مردمی که در این انتخابات شرکت کردهاند چگونه میتوانند تصور کنند که مثلا من از جایگاه رهبری بخواهم انتخابات را ابطال کنم تا خواسته شما تامین شود و اضافه بر این شما سند و مدرک روشن هم ندارید اما درعین حال به ما به عنوان شورای نگهبان و یا به همکاران وزارت کشور تاکید میکردند که طبق قانون به شکایت تمام افراد رسیدگی شود و به شاکیان هم توصیه میکردند که از مجرای قانونی شکایتشان را پیگیری کنند و نهادهای مسئول هم موظف هستند که شکایت ها را پیگیری کنند به نظر من این مسئله اوج قانونگرایی رهبربزرگوار انقلاب است که اجازه ندادند به هیچ وجه به حقوق مردم خدشه وارد شود و اصولی که برای همه در قانون اساسی پذیرفته شده است، همچنان حفظ گردد.
فارس: در صورت تحقق خواسته نامزدهای معترض برای ابطال انتخابات شما چه وضعیتی را برای کشور پیشبینی میکردید؟ و آیا نامزد برنده نسبت به این موضوع معترض نمیشد؟
کدخدایی: اگر این مسئله محقق می شد نکته مهم این بود که اساس نظام سیاسی ما در واقع مورد تردید و سؤال جدی واقع میشد انتخاباتی که هزاران نفر در آن ناظر هستند و نهادهای امنیتی و انتظامی آن را نظارت میکنند و همچنین مردم در آن حضور گسترده دارند، اگر ابطال میشد قطعا در میان آحاد ملت ایجاد یاس وناامیدی میکرد و یک نوع عدم اعتماد و بدبینی نسبت به نظام سیاسی ما ایجاد میکرد این مسئله به عنوان آثار کلان ابطال انتخابات در کشور بود اگر ما میپذیرفتیم که انتخابات را تجدید کنیم نوعی بیاعتمادی در بین مردم به وجود میآمد چرا که حقوق مردم در این بین تضییع میشد اما از آن طرف هم هیچ تضمینی وجود نداشت که اگر انتخابات مجددا برگزار میشد و کسانی که معترض بودند رای نمیآوردند بازهم بر خواسته خود پافشاری نکنند. قطعا کسانی که در این راه قرار گرفته بودند اگر انتخابات نه یک بار بلکه چند بار تجدید میشد و آنها برنده نمیشدند، همین اعتراض و فضا باز هم وجود داشت. چرا که این عده حاضر نبودند به قانون تمکین کنند و حضور حداکثری مردم را بپذیرند.اگر انتخابات هم تجدید می شد قطعا کاندیدای معترض باز هم در مسیر خود حرکت میکرد و ایراد بیمبنای خود را مطرح میکرد چرا که فریب دشمن را خورده بودند وسعی داشتند که با فضایی که دشمن برای آنها ترسیم کرده به نهادهای مختلف متوسل شوند تا بتوانند یک امر حق را ناحق جلوه دهند.
فارس: کاندیداهای معترض مدعی بودند که شورای نگهبان بیطرف نیست و در استدلال این ادعای خود میگفتند که برخی از اعضای شورای نگهبان در حمایت از یک کاندیدای خاص موضعگیری کردهاند. نظر شما در این خصوص چیست؟
کدخدایی: در رابطه با بیطرفی اعضای شورای نگهبان که بارها پاسخ داده شده است و خود افراد هم نظراتی را در این خصوص ارائه کردهاند فرق است بین اینکه یک نفر یا دو نفر از شورا موضعی داشته باشند نسبت به یکی از نامزدها و اینکه این موضعگیریها در بررسی صلاحیتها و اختیارات قانونی تاثیرگذار باشد من همیشه به این موضوع چنین پاسخ میدهم که اگر قرار بود کسانی که متهم شدهاند به جانبداری از یکی از نامزدها اقدامی انجام دهند، چرا بعد از اخذ آرا این اقدام را انجام دادند در حالی که میتوانستند در همان مرحله بررسی صلاحیتها اعمال نظر کنند و از آنجا که آرا مخفی بود کسی هم متوجه این موضوع نمیشد بسیاری از افراد که در حال حاضر متهم به جانبداری از یکی از کاندیداها هستند به نامزدهای معترض رای دادند و بر اساس رای آنها نامزدهای معترض صلاحیت پیدا کردند تا وارد چرخه انتخابات شوند و به نظر من این پاسخ کافی است و اگر قرار بود برخی اعضای شورای نگهبان دخالتی انجام دهند و نظرات شخصی خود را در بحث انتخابات وارد کنند، در همان مرحله اول این مسئله صورت میگرفت.
فارس: در خصوص جلسه 26 خرداد که با رهبر انقلاب داشتید آیا مسئله جدیدی هست که بخواهید بازگو کنید؟
کدخدایی: از آنجایی که بسیاری از افراد در این جلسه حضور داشتند اکثر موارد آن قبلا گفته شده است. نماینده آقای موسوی یعنی آقای آخوندی کسی بود که در روز 22 خرداد در شورای نگهبان به عنوان نماینده ایشان حضور داشت و تمام مسائل را از نزدیک ملاحظه میکرد. طبیعی بود که وی نمیتواند مسئله تقلب در انتخابات را مطرح کند چرا که واقعیتها را میدید اما ادعایی وجود داشت که مثلا میگفتند یکی از نامزدها در مناظرهها برخی مطالب را مطرح کردند و بر این اساس باید از این کاندیدا سلب صلاحیت شود. آقای دانش جعفری نیز در جلسه مذکورمطالبی بیان کرد و رهبر انقلاب با خوشرویی به آنها پاسخ دادند و اعلام کردند که من هیچ گاه از شخص خاصی حمایت نکردم اما از اصول قابل قبول که قبل از انقلاب تا کنون داشته ام دفاع میکنم و کسانی را که در این چارچوب باشند، مورد حمایت قرار میدهم. اما آقای دانشجعفری سخنرانی رهبری را در کردستان ملاک قرار داد و اعلام کردند که چنین وضعیتی است و رهبری هم در پاسخ گفتند که: آقای موسوی بعد از این سخنرانی پیش من آمد و گفت که دوستان میگویند مصداق فرمایشات رهبری من هستم و آقای کروبی هم همین حرف را زد. بعد از اتمام این جلسه و زمانی که افراد قصد داشتند آنجا را ترک کنند و زمانی که همه سرپا ایستاده بودیم تا از محل جلسه خارج شویم خانم آقای کروبی گفتند که: اگر شما اجازه دهید دانشجویانی که بازداشت شدهاند آزاد شوند. و ایشان در جواب گفتند که: من از شما تعجب میکنم که چنین حرفی را میزنید اگر کسی مقصر و متخلف است باید با او برخورد شود و اگر کسی مقصر نبوده است طبعا آزاد خواهد شد. و اینکه از ما میخواهید چون یک شخص دانشجو است پس از تخلفش صرفنظر کنیم، جای تعجب دارد. قاطعیت رهبرمعظم انقلاب در اجرای قانون در اینجا برای همه قابل توجه بود و بعد از آن جلسه هم دیدیم که این قاطعیت همچنان حفظ شد و طبیعی هم است که بر این اساس باید گفت شرایطی که در اصل 5 در رابطه با رهبری نظام داریم واقعا در شخص رهبر بزرگوار انقلاب مخصوصا در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مشاهده کردیم.
فارس: در خصوص نحوه شکلگیری هیئت ویژه و نیز شیوه کار این هیئت توضیحاتی دهید؟
کدخدایی: سابقه هیئت ویژه برمیگردد به همان جلسه 26 که با رهبری داشتیم. روز 26 ما نمایندگان نامزدها را دعوت کردیم تا در شورای نگهبان حاضر شوند و هر کدام از این افراد صحبتهایی داشتند، من گفتم با سخنان شما ما به جایی نمیرسیم واگر بخواهید بگویید شورای نگهبان را قبول ندارید این مسائل را کسی از شما نمیپذیرد. بهتر است به سراغ راهکاری بروید که طرفین بتوانند در خصوص آن توافق کنند و شما هم قانع شوید تا مسائل تمام شود. نمایندگان کاندیداها گفتند: راهکار ما این است که هیئت ویژهای متشکل از نمایندگان مراجع و افرادی از این دست تشکیل شود و این هیئت ظرف چندین ماه مسائل را بررسی کند و نظر نهایی خود را اعلام کند. من در پاسخ گفتم: ما نمیتوانیم مسئولیتی را که قانون اساسی به شورای نگهبان داده است به کسی دیگر واگذار کنیم و این مسئله در واقع خلاف قانون است. اگر همه اعضای شورای نگهبان از امروز بگویند که ما اصل 99 را اجرا نمیکنیم، خود اعضا باید در خصوص این مسئله پاسخگو باشند چرا که این مسئله تکلیف قانونی است ونمیتوانند بگویند که ما این مسئولیت را نداریم یا آن را نمیپذیریم یا آن را انجام نمیدهیم و در این راستا بود که ما با تشکیل این هیئت ویژه مخالفت کردیم وهمچنین گفتم که ممکن است این مسئله را در چارچوب دیگری قبول کنیم.برای اینکه اعتماد شما جلب شود افرادی که مورد اعتماد شما هم هستند، دعوت میکنیم تا این مسائل را بررسی کنند و صندوقها را بازشماری کنند ولی با دو شرط یکی اینکه مسائل یاد شده در ظرف زمانی قانونی باشد که آنموقع این ظرف زمانی 10 روز بود و بعد از آن 5 روز هم با موافقت رهبرمعظم انقلاب به آن اضافه شد. دوم اینکه تمام مسائل در چارچوب شورای نگهبان باشد و باید یک گزارش در خصوص این مسئله به شورای نگهبان ارائه شود و این هیئت نباید مستقل تصمیم بگیرد.
اختلافنظرهایی در این زمینه وجود داشت و قرار شد بحث بیشتری در این زمینه صورت گیرد این سابقه ای از تشکیل هیئت ویژه بود.
سابقه دیگر این بود که آقای زنگنه و آقای آخوندی نامهای به رئیس مجلس نوشتند و پیشنهاد دیگری دادند که طی آن جمعی از قضات و برخی دیگر از افراد در مدت حدود ?? روز مسائل را بررسی کنند و نظر خود را اعلام نمایند. من به آقای لاریجانی گفتم که: چنین مسئلهای خارج از اختیارات شورای نگهبان است و ما نمیتوانیم وظیفه قانونی خود را به نهاد دیگر محول کنیم.ولی ممکن است در چارچوب شورای نگهبان این مسئله را بپذیریم. آقای لاریجانی رایزنیها را با ما داشتند. و جلساتی را باحاج آقا جنتی برگزار کردند و پیشنهاد دادند چندنفر تحت مدیریت شورای نگهبان و با موافقت نامزدها بررسی جدیدی را داشته باشند و نتیجه خود را اعلام کنند. در آن زمان افرادی که در این خصوص مطرح شدند آقای پورمحمدی و آقای دری نجفآبادی و بنده بودیم و بنا شد که این هیئت سه نفره این کار را دنبال کنند و همچنین قرار شد آقای لاریجانی هم از طریق واسطههایی که بود نظر آقای موسوی را در خصوص این مسئله بگیرند که خبری نشد. دوباره این بحث در آن 5 روز تمدید شده پیش آمد و من باز هم استدلالهای قبلی را مطرح کردم. و افراد این استدلالها را پذیرفتند و قرار شد هیئتی تحت نظر شورای نگهبان شکل بگیرد که در خصوص افراد این هیئت هم بحثهایی شد و در نهایت این هیئت شکل گرفت.
افرادی مانند آقای دکتر حداد عادل و حاج آقاابوترابی و حاج آقا درینجفآبادی و همچنین حاجآقا رحیمیان جزو اعضای این هیئت شدند که بنا شد این افراد به اضافه نمایندگان آقایان موسوی و کروبی صندوقها را بازشماری کنند.
ما باز هم با بنبست مواجه شدیم چرا که بعد از اینکه ما درخواست کردیم کاندیداها نمایندگان خود را معرفی کنند دیدیم که در پاسخ به نامههای ما دو روز بعد هم آقای کروبی وهم آقای موسوی یک بیانیه دادند، یعنی پاسخ رسمی به نامه ما در واقع در بیبیسی منتشر شد.
این مسائل هم گذشت تا آنکه روز چهارم از 5 روز یاد شده که چهاردهم میشد آقای آقامحمدی آمدند و گفتند که: آقای موسوی گفته اگر 4 خواسته ما انجام شود، من مسائل را قبول میکنم. 4 خواسته آقای موسوی هم یکی بازشماری صندوق برخی استانها، چک کردن تعرفهها و برگههای رای و بررسی تعرفهها و اینکه تعداد تعرفههای چاپ شده و مصرف شده یکی باشد و مسائلی از این دست بود و با اینکه این مسائل زمان زیادی وقت میبرد ما پذیرفتیم این کارها را انجام دهیم که باز هم جلساتی با حضور آقای محتشمیپور و موسوی لاری و آقای ابوترابی و آقای آقامحمدی برگزار شد لیکن به نتیجه نرسید.بعد از این مسائل که هیئت شکل گرفت و شورای نگهبان هم این هیئت را پذیرفته بود ما پیشنهاد دادیم که 10 درصد از آرا را به صورت اتفاقی بازشماری کنیم و در این بازشماری دوربینهای صدا و سیما هم حضور داشته باشند که این مسئله انجام شد و در برخی از شهرستانها حتی نمایندگان دو کاندیدای معترض هم حاضر شدند و نتیجه بازشماری هم اعلام شد که طی آن تغییرات محسوسی در آرا به وجود نیامد.
فارس: شنیده شد که آقای محتشمیپور یک سری از شروط را خودش به شروط آقای موسوی اضافه کرده بود. در این خصوص توضیح میدهید؟
کدخدایی: روزی که آقای آقامحمدی پیش ما آمدند گفتند که من با آقای موسوی صحبت کردهام و وی 4 خواسته یاد شده را دارند؛ اگر چه 4 خواسته موسوی زمان زیادی وقت میخواست ولی برای اینکه مسئله حل شود و کدورتها رفع شود ما پذیرفتیم و من به آقای آقامحمدی گفتم که شرط پذیرفتن این مسئله این است که آقای موسوی شروط خود را کتبا به ما اعلام کند و بگوید که اگر این 4 خواسته انجام شد وی نتیجه انتخابات را خواهد پذیرفت و آقای آقامحمدی هم این مسئله را قبول کردند.فردای آن روز ساعت 7 صبح جلسهای داشتیم و آقای ابوترابی در این جلسه ساعت ? و نیم حاضر شدند و گفتند که: ما رفتیم پیش آقای موسوی و وی ما را ارجاع کرد به آقای محتشمیپور و آقای لاری و من تا ساعت 2 شب با این افراد صحبت کردم و این عده همان خواستههایی را که از همان ابتدا داشتند دنبال میکردند و خواسته نهایی آنها ابطال انتخابات بود.
در جلسات بعدی هم آقای محتشمیپور و لاری بر خواستهها و شروطی که در ابتدا داشتند تاکید کردند و همچنین گفته بودند که به جای آقای موسوی ما امضا خواهیم کرد.
مجموع این موارد نشان میداد که این عده قصد ندارند به قانون تمکین کنند.
فارس: شنیده شد که آقای آقامحمدی گفتند که علاوه بر 4 شرط یاد شده چند شرط دیگر هم مانند آزادی زندانیها و رفع فیلترینگ برخی سایتها توسط آقای محتشمیپور مطرح شد. آیا این موضوع صحت دارد؟
کدخدایی: باید این مسئله را از آقای آقامحمدی بپرسیم که آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر اما آن چیزی که برای ما روشن است، و آقای آقامحمدی برای ما نقل کردند این است که آن 4 شرط به اضافه شروط دیگر توسط دو نفر که نماینده آقای موسوی بودند اعلام شد و مهمتر اینکه شرط ابطال انتخابات هم مطرح شد. یعنی این افراد دوباره به خانه اول برگشته بودند. و این مسائل نشان داد در آن 5 روز که میتوانستیم از آن به بهترین نحو استفاده کنیم، این فرصت هم توسط این عده از دست رفت و به نظر من کسانی که سعی کرده اند با بهانهجوییها وبهانهتراشیها این کار را انجام دهند مسئول هستند.
فارس: علت عدم موفقیت رایزنیها از نظر شما چه چیزی بود؟
کدخدایی: اگر بخواهیم این مسئله را در یک جمله بیان کنیم باید بگوییم که علت عدم موفقیت تمام رایزنیها در واقع عدم پذیرش قانون توسط این افراد بود چرا که به هر حال زمانی که شما در یک جامعه انسانی زندگی میکنید، امور مشترک خود را با سایر اعضای جامعه بر اساس قوانین و مقررات حل میکنید. و اگر هر کسی بخواهد حرف خود را تکرار کند، ما با یک آنارشیسم بسیار رادیکالی مواجه میشویم که هیچ کسی در آن شرایط نمیتواند زندگی کند. طبعا آن چیزی که فاصل اختلافات بین اعضای جامعه در تمام امور است، قانون است و قانون هم تکلیف را روشن کرده است.
اینکه به محکمه برویم و خطاب به محکمه بگوییم در صورتی رای تو را خواهیم پذیرفت که به نفع ما رای دهی، درست نیست و هیچ مرجع قانونی چنین چیزی را نمیپذیرد. تمام این موارد نشان میدهد که اعمال برخی تنها بهانهتراشی بود و همانطور که گفتم برخی دوستان در زمینی بازی کردند که دشمن برای آنها پیش بینی کرده بود و در حال حاضر این مسئله بعد از گذشت یک سال از انتخابات برای بسیاری از افراد محرز شده است.
فارس: به عنوان آخرین سوال لطفا بگویید که نقش رهبری در مهار اغتشاشات بعد از انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟
کدخدایی: تجلی وحدت و همکاری را در بحث انتخابات دهم ریاست جمهوری مشاهده کردیم که رهبری بزرگوار انقلاب با مدیریت دقیق خود و با تدابیر به موقع سعی کردند که اولا بهانه به دست دشمن ندهند ولذا دیدیم که در بعضی مواقع که ممکن است برخی تندروی داشته باشند و یک بحرانی را در جامعه ایجاد کنند، ایشان ورود میکردند و از همان ابتدا اجازه نمیدادند چنین مسائلی اتفاق بیفتد، و این اوج تدابیری بود که ایشان داشتند؛ از طرف دیگر ایشان ضمن مدارا با افرادی که معترض بودند آنها را هدایت میکردند تا از مسیر قانونی مسائل خود را دنبال کنند.مصادیق شرایطی که ما در اصل پنجم داریم برای رهبری نظام در انتخابات دهم ریاست جمهوری خیلی شفاف و روشن متجلی شد.
ایشان بدون ترس و واهمه از مباحث داخلی و بینالمللی بر اجرای قانون تاکید داشتند و همچنین اجازه نمیدادند کسی بحرانهای ساختگی ایجاد کند و یا فضا رابه گونهای تند کند که بهانه به دست دشمن بدهد و همچنین نهادهای مختلف را هدایت میکردند تا با مدارا و رفتار قانونی سعی کنند که اگر حقی از کسی ضایع شده جلوی آن گرفته شود.