به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شورای نگهبان، در هفتمین روز از ماه مهر و در بعد از ظهر روزی که آخرین روز از هفته دفاع مقدس به حساب میآمد، دکتر هادی طحان نظیف عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان به محله خزانه تهران رفت تا با یک خانواده شهید دیدار کند.
خانه شهید در همسایگی مسجدی به نام امام موسی بن جعفر (ع) بود. آن خانه مردش را در سحرگاه روز ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ و در دومین روز از جنگ با رژیم صهیونیستی در میان شهدا دید. از آن روز به بعد در ورودی آن خانه تصویری از شهید قد کشید تا به رهگذران نشان دهد که این خانه، خانه یک شهید است.
دلیل دیدار سخنگوی شورای نگهبان با خانواده شهید «محمد چناری»، عضویت این شهید در شبکه ناظران انتخاباتی در دهه ۹۰ بود. شهید چناری که در ششمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی ۲۲ بهمن ۱۳۶۳ و در بحبوحه دفاع مقدس اول به دنیا آمده بود، در هیئت و مسجد رسول اکرم (ص) خانیآباد تربیت یافت و در کنار فعالیتهای فرهنگی و خدماتی که داشت به شبکه ناظران انتخاباتی نیز پیوست و در چند انتخابات به عنوان ناظر پای صندوقهای رای حضور یافت تا پاسدار و نگهبان آرای مردم باشد.
مسئول دفتر نظارت و بازرسی انتخابات منطقه ۱۹ تهران میگوید که شهید چناری مشارکت منظم و فعالی در دورههای آموزشی ناظران داشت و هرکجا که نیاز به یک نیروی موثر و کارآمد داشتیم، نام او جزو اولین افراد بود و علیرغم اینکه توانایی و صلاحیت برای فعالیت به عنوان سرناظر داشت، اما به عنوان ناظر انجام خدمت میکرد؛ چراکه هیچگاه به دنبال مقام و عنوان نبود.
درخواست دعا از مادر و خانواده شهید
یادگار ارشد شهید ناظر «محمد چناری» که امیرعلی نام داشت و ۱۶ ساله بود، پیش از همه به استقبال آمد؛ پسری محجوب، مهربان و متواضع که سیمایش شبیه به پدر بود. مادر و همسر شهید و دو دُردانه کوچک آن شهید نیز در ورودی خانه ایستاده بودند. مادر با مهربانی پذیرای میهمانان بود. مادر به میهمانان خوشآمد گفت و از حضورشان قدردانی کرد.
سپس دکتر طحاننظیف گفت: فرزند شما افتخاری برای شورای نگهبان، کشور و جهان اسلام است. این شهید بزرگوار در راه نبرد با پلیدترین رژیم به شهادت رسید. انشاالله این شهید شفاعتکننده ما باشد و شما نیز دعاگوی ما باشید تا بتوانیم با خدمت به مردم و ایران اسلامی ادامهدهنده راهشان باشیم.
وی سپس اعلام کرد که در جریان دفاع مقدس ۱۲ روزه، ۲۴ نفر از اعضای شبکه نظارت که البته تعدادی از آنها در گذشته ناظر انتخاباتی بودند، به شهادت رسیدند و وظیفه داریم با خانوادههای این شهیدان که در سراسر کشور هستند، دیدار و عرض تقدیری داشته باشیم.
سخنگوی شورای نگهبان در ادامه بیان داشت: با رژیم نامشروعی در تقابل هستیم که به صورت عیان ظلم میکند و از انجام هیچ جنایتی ابا نمیکند. این رژیم به هیچ یک از اصول و قواعد انسانی، اخلاقی و بینالمللی پایبند نیست.
وی تاکید کرد: در تاریخ ثبت خواهد شد که افرادی در برابر ظلم استکبار و رژیم صهیونیستی ایستادند و در این راه جان خود را در دستشان گرفتند و تقدیم به این آرمان کردند. ما قدردان خانوادههای شهدا هستیم که چنین فرزندانی را تربیت کردند. از خداوند برای شما طلب صبر و اجر داریم.
دکتر طحاننظیف در پایان صحبتهایش ضمن بیان اینکه نکته که این شهیدان خوب زندگی کردند و شهیدانه زیستند تا اینکه به مقام شهادت رسیدند و خداوند انسانهای خالص و کسانی را که بی سر و صدا برای او کار میکنند را میبینند، سلام دبیر و سایر اعضای شورای نگهبان را به خانواده این شهید ابلاغ کرد.
مادر شهید: فرزندم عاشق خانواده بود
مادر شهید که کلامش پر از لطف و مهربانی بود، ابتدا اشارهای به یادگارهای فرزندش کرد. از امیرعلی گفت که امسال به کلاس نهم رفته است. حنانه را نشان داد که به زیبایی چادر به سر کرده بود و امسال در حالی دومین سال تحصیلی را آغاز کرد که خبری از پدر نبود و او این بار با بدرقه معنوی پدر راهی مدرسه شد. کوچولوی هشت ماهه شهید نیز امیرحسن نام داشت که هرگاه بیتابی میکرد، امیرعلی او را از بغل مادر میگرفت، میبوسید و در خانه میچرخاند تا آرام بگیرد.
سپس مادر شهید در توصیف فرزندش گفت: محمد در محله خانیآباد به دنیا آمد. از همان کودکی بسیار آرام و مهربان بود. او را با خودمان به مسجد میبردیم و در مدت کوتاهی به یکی از نیروهای فعال مسجد رسول اکرم (ص) خانیآباد تبدیل شد.
وی ادامه داد: من چه در دوران کودکی و چه بعدها که بزرگ شد، هیچگاه از او تندی و بداخلاقی نشنیدم. هیچگاه جلوی من صدایش را بلند نمیکرد. با خانوادهاش نیز اینگونه بود. نسبت به همسرش بسیار مهربان بود. با پسرش رفیق و صمیمی بود. با هم ورزش میکردند و به مراسمها میرفتند. حنانه هم که دُردانهاش بود. همیشه او را در بغل میگرفت و میبوسید. اما پسرم فرصت نکرد بزرگ شدن امیرحسن را ببیند. وقتی او رفت، امیرحسن شش ماهه بود.
مادر شهید بیان داشت: هرگاه به دیدنم میآمد، پاهایم را میبوسید و من خجالت میکشیدم. میگفتم مادر این کار را نکن، اما او به دیگران نیز توصیه میکرد که پای مادر خود را ببوسید. برای کارهای درمانی من بسیار پیگیر بود و مدام مرا نزد پزشکان مختلف میبرد، اما حتی یک بار نیز نگفت خستهام و هیچگاه خستگی در چهرهاش دیده نمیشد.
خانم خوشقد دیگر ویژگی فرزند شهیدش را خدمت به مردم برشمرد و گفت: هر کاری برای کسی انجام میداد، برای رضای خدا بود و هیچگاه منتی بر سر کسی نمیگذاشت.
مادر شهید در پایان صحبتهایش از همسر شهید به طور ویژه تشکر کرد که همراه و هممسیر فرزندش بوده و نوههایش را به خوبی تربیت میکند.
خانم دهرویه همسر شهید نیز در سخنان کوتاهی در توصیف همسرش گفت: ایشان بسیار مهربان بود و در تمام زندگی دعای خیر مادرشان پشت سرشان بود. فردی صبور و مردمدار بود و برای هرکس، چه آشنا و چه غریبه، اگر کاری از دستش برمیآمد، انجام میداد.
روایت برادر از برادر
محسن چناری برادر شهید در میانه دیدار و با تنی خسته، اما چهرهای خندان از راه رسید. در ترافیک عصرگاهی تهران خودش را به منزل شهید رسانده بود تا میزبان میهمانان باشد.
نفس که تازه کرد، لب به سخن گشود و ابتدا از ویژگیهای اخلاقی برادرش گفت که بیریا بود و همواره لبهایش پر از خنده بود.
او میگفت: هیئت ما هیئت بزرگی است و اگر اتفاقاتی در آن هیئت رخ میداد، محمد میگفت که هدف امام حسین (ع) است و نباید درگیر حواشی شویم. در هیئت نیز هر کاری از عهدهاش برمیآمد، انجام میداد.
محسن به دورهای اشاره میکند که مشغلههای بسیاری داشت و مادر نیز باید درمان میشد که محمد در غیاب محسن، حواسش به مادر و خانواده بود و تمامی مسائل درمانی مادر را با حوصله و دقت پیگیری میکرد. او گفت که محمد برای مادرم خیلی زحمت کشید و اجر زحماتش را با شهادت دریافت کرد.
برادر پس از اینکه بر این نکته تاکید کرد که محمد گوشش به سخنان رهبر معظم انقلاب بود، از آخرین ۲۴ ساعت حیات مادی محمد گفت. مادر که تا پیش از آن بغض در گلو داشت و گاهی راه سخن گفتنش را میبست، با روایت برادر از شهادت برادر، گوشه چادر بر سر کشید و هق هق گریه کرد.
برادر ماجرای مفصلی از آن ۲۴ ساعت گفت که خلاصهاش این بود: من تهران نبودم که جنگ آغاز شد. با محمد تماس گرفتم و جویای اوضاع و احوال شدم. او آن روز مسئولیتی نداشت، اما خودش را به محل خدمت رساند. اگرچه میدانست که ممکن است مورد هدف حملات رژیم صهیونیستی قرار بگیرد، اما ایستاد و از آسمان ایران دفاع کرد. وقتی خبر شهادتش را شنیدم، با سرعت خودم را به تهران رساندم.
گفتنی است در پایان این دیدار، یک جلد قرآن کریم با امضای آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان، همراه با لوح تقدیری از سوی ایشان به خانواده این شهید بزرگوار اهدا شد.
همچنین دکتر طحان نظیف به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید، لوح سپاسی به امیرعلی چناری، فرزند ارشد و حنانه چناری، دختر این شهید اهدا کرد. از فرزند ارشد شهید نیز خواسته شد که در آینده عضو شبکه ناظران انتخاباتی شورای نگهبان شود و راه پدر را ادامه دهد.
انتهای پیام/