کد خبر: ۱۱۱۵۸
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۵- 09 September 2025
به‌مناسبت هفته وحدت مطرح شد؛

آیت‌الله مدرسی‌یزدی: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حق است/ هرجا دفاع از حقی باشد، اسلام در آنجا حاضر است

عضو فقهای شورای نگهبان گفت: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حق است و هرجا دفاع از حقی باشد، اسلام در آنجا حاضر است.

آیت‌الله مدرسی‌یزدی: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حق است/ هرجا دفاع از حقی باشد، اسلام در آنجا حاضر است

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شورای نگهبان، آیت‌الله سید محمدرضا مدرسی یزدی عضو فقهای شورای نگهبان در آستانه سالروز ولادت پیامبر(ص) درباره ضرروت وحدت در جامعه و برخی مسائل مهم روز سخنرانی کرد که متن آن به شرح زیر است:

هفته وحدت

دوازدهم ربیع‌الأوّل آغاز هفته وحدت است. از‌آنجا‌که بنابر نظر علمای اهل‌تسنّن ولادت مبارک رسول اکرم (ص) در دوازدهم ربیع‌الأوّل واقع شده و از علمای شیعه نیز ـ هرچند غیر مشهور ـ بعضی به آن قائل شده‌اند و هفدهم ربیع‌الأوّل بنابر مشهورِ نزدیک به اجماع علمای شیعه تولّد آن حضرت است، نظام جمهوری اسلامی این فاصله را به‌عنوان هفته وحدت بین مسلمانان قرار داده است.

سالروز ورود پیامبر (ص) به مدینه

در‌عین‌حال دوازدهم ربیع‌الأوّل مناسبت دیگری هم دارد که در همان ردیف می‌تواند مهم باشد و معمولاً در بیانات و نوشته‌ها ـ آن مقدار که من اطّلاع دارم ـ ذکر نمی‌شود. در‌این‌زمینه مطلبی در ذهنم بود و به کتاب الرسائل البهیّة مراجعه کردم. در آنجا مطلبی از سیّد بن طاووس؛ در اقبال نقل شده که قضیّه بسیار مهمّی است:

کان قدوم رسول اللّه (ص) المدینة لإثنی عشر یوم مضت من ربیع الأوّل مع زوال الشمس؛ [۱]یعنی هجرت پیامبر (ص) از مکّه به مدینه و ورود آن حضرت به مدینه در دوازدهم ربیع‌الأوّل هنگام ظهر بوده است.

نخستین نماز‌جمعه پیامبر (ص) در مدینه

در‌این‌زمینه مطالب جالب دیگری نیز نقل شده است؛ از‌جمله اینکه حضرت هنگام ورودشان، به مکانی رسیدند که مربوط به بنی‌سالم بن عوف بود و هو فی المدینة؛ و آن در مدینه بود. حضرت در آنجا فرود آمدند و نماز‌جمعه را اقامه فرمودند؛ [۲]یعنی اوّلین نماز‌جمعه‌ای که توسّط پیامبر (ص) در مدینه اقامه شد، در روز دوازدهم ربیع‌الأوّل بوده است. البتّه بعضی هفدهم نوشته‌اند، ولی ظاهراً دقیق نیست.

مسئله جالب دیگر اینکه: و کان عدد من صلّی یومئذ مأة رجل؛ [۳]کسانی که در این اوّلین نماز‌جمعه رسول اکرم (ص) شرکت داشتند، فقط صد نفر بودند ـ و برخی نوشته‌اند چهل نفر بودند [۴]ـ الآن ببینید هزاران بلکه چه‌بسا صد‌ها هزار نماز‌جمعه در سراسر بلاد اسلامی و هر جا که مسلمانان هستند، تشکیل می‌شود و میلیون‌ها انسان در آن شرکت می‌کنند. نباید چنین باشد که وقتی ما می‌بینیم جمعیّت و نیرویمان کم است، فوری عقب‌نشینی کنیم و ناامید شویم. پیامبر (ص) در آن زمان از شرّ کفّار از مکّه خارج شده و به مدینه آمده بودند و نماز‌جمعه‌ای که تشکیل دادند، فقط صد نفر یا کمتر شرکت‌کننده داشت و امروز این‌چنین اسلام در سراسر عالم گسترش پیدا کرده است.

حوادث خارق‌العاده هم‌زمان با ولادت پیامبر (ص)

روز ولادت پیامبر (ص) که بنابر نقل شیعه هفدهم ربیع‌الأوّل بوده، روز عجیبی بوده و شب آن نیز شب عجیبی بوده است. قضایای فوق‌العاده‌ای در شب تولّد و روز تولّد حضرت اتّفاق افتاده که همه نشانه‌های عظیمی از غلبه نهایی حق بر باطل است. این قضایای مهم را شیعه و سنّی نقل کرده‌اند و در کتاب‌های متعدّد آمده است [۵]که در اینجا تعدادی از آنها را برای شما بیان می‌کنم و سپس به مطلب مهمّی خواهم پرداخت.

۱) سرنگونی بت‌ها

از‌جمله حوادثی که در روز ولادت حضرت اتّفاق افتاد:

أَصْبَحَتِ‏ الْأَصْنَامُ‏ کُلُّهَا صَبِیحَةَ وُلِدَ النَّبِیُّ (ص) لَیْسَ مِنْهَا صَنَمٌ إِلَّا وَ هُوَ مُنْکَبٌّ عَلَى وَجْهِهِ؛ [۶]در صبح ولادت پیامبر (ص) همه بت‌ها به‌رو در افتادند. در شبه جزیره عربستان که پر از بت بود، مردم دیدند همه بت‌ها در روز ولادت حضرت به‌رو در افتاده‌اند. این رکن بت‌پرستی و نماد شرک باید در هم کوبیده شود؛ البتّه فعلاً به‌طور نمادین و آن به‌رو در افتادن است.

۲) لرزش ایوان کسری و سقوط کنگره‌های آن

قضیّه مهمّ دیگری که ذکر کرده‌اند:

ارْتَجَسَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ إِیوَانُ کِسْرَى وَ سَقَطَتْ مِنْهُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ شُرْفَةً؛ [۷]در شب ولادت پیامبر (ص) ایوان قصر پادشاه ایران، «کسری» لرزید و ۱۴ کنگره آن فرو ریخت. پیامبر (ص) در مکّه متولّد می‌شود و این قضیّه در مدائن اتّفاق می‌افتد و تا مدّت‌ها آثار آن باقی بوده است و مردم به آنجا می‌رفتند و قصر را نگاه می‌کردند که ۱۴ کنگره آن ریخته و ناقص است.

۳) خشکیدن دریاچه ساوه

غَاضَتْ بُحَیْرَةُ سَاوَةَ وَ فَاضَ وَادِی السَّمَاوَةِ؛ [۸]دریاچه بزرگی در اطراف ساوه بوده است که به‌کلّی خشک می‌شود و به‌جای آن در بیابان سماوه که سابقه نداشته و بیابان خشکی بوده، آب به جریان می‌افتد. تفسیر این قضیّه و اینکه چه نکته‌ای داشته، قدری مشکل است. تفسیر بقیّه قضایا تا‌اندازه‌ای آسان است و همه می‌فهمیم بت نماد شرک بوده و باید سرنگون شود، یا ایوان کسری از روی ظلم ساخته شده بوده و باید بریزد، امّا اینکه آب در ساوه بخشکد و در بیابان سماوه جاری شود، چه‌بسا به معنای انتقال تمدّن و علم بوده یا اینکه نکته دیگری داشته است.

۴) خاموش شدن آتشکده‌ها

خَمَدَتْ‏ نِیرَانُ فَارِسَ وَ لَمْ تَخْمُدْ قَبْلَ ذَلِکَ بِأَلْفِ عَامٍ؛ [۹]تمام آتش‌های آتش‌پرستان و آتشکده‌های فارس خاموش شد، در‌حالی‌که بعضی از آنها را از روی جهالتشان تا هزار سال روشن نگه داشته بودند. اسلام با بت‌پرستی، آتش‌پرستی و به‌طور‌کلّی با غیر‌خداپرستی ـ هرچه باشد ـ مبارزه می‌کند؛ بنابراین معنا ندارد کسی افتخار کند ما آتشی را هزار سال یا بیشتر از روی تقدیس روشن نگه داشته‌ایم. اسلام آن را خاموش کرد. این افتخار ندارد.

۵) واژگونی تخت‌های پادشاهان و بند آمدن زبان آنان

باز قضیّه دیگری اتّفاق افتاده است:

لَمْ یَبْقَ سَرِیرٌ لِمَلِکٍ مِنْ مُلُوکِ الدُّنْیَا إِلَّا أَصْبَحَ مَنْکُوساً؛

هیچ تختی از تخت‌های پادشاهان دنیا نبود، مگر آنکه در آن روز واژگون شده بود؛ و عجیب‌تر آنکه:

وَ الْمَلِکُ مُخْرَساً لَا یَتَکَلَّمُ یَوْمَهُ ذَلِکَ؛ [۱۰]زبان پادشاهان هم بند آمده بود و در آن روز نمی‌توانستند صحبت کنند؛ یعنی نماد‌های ستم باید حساب کار خود را بکنند. خود آنها حیران‌اند و نمی‌دانند چرا چنین اتّفاقاتی افتاده، امّا عالَم اسراری دارد و کسی که بناست تمام بت‌ها و بت‌پرست‌ها و ظلم‌ها را در‌نهایت از بین ببرد، در حجاز به دنیا آمده است.

۶) گرفته شدن علم کاهنان و باطل شدن سحر ساحران

انْتُزِعَ عِلْمُ الْکَهَنَةِ وَ بَطَلَ سِحْرُ السَّحَرَةِ؛ [۱۱]دانش کاهنان از آنان گرفته و سحرِ ساحران باطل شد.

۷) معجزات دیگر

حضرت آمنه مادر پیامبر (ص) می‌گوید:

إِنَّ ابْنِی وَ اللَّهِ سَقَطَ فَاتَّقَى الْأَرْضَ بِیَدِهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَنَظَرَ إِلَیْهَا ثُمَّ خَرَجَ مِنِّی نُورٌ أَضَاءَ لَهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ سَمِعْتُ فِی الضَّوْءِ قَائِلاً یَقُولُ إِنَّکِ قَدْ وَلَدْتِ سَیِّدَ النَّاسِ فَسَمِّیهِ مُحَمَّداً؛ [۱۲]به خدا سوگند، وقتی فرزندم متولّد شد، دست‌های مبارکش را روی زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرد، سپس نوری از من ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و در این نور شنیدم کسی گفت:‌ای آمنه! تو سیّد و سرور همه بشر را به دنیا آوردی، پس او را «محمّد» نام بگذار.

اهمیت و ضرورت وحدت میان مسلمانان

به‌هرحال ولادت با‌برکت پیامبر (ص) بنابر قولی دوازدهم و بنابر قول مشهور شیعه هفدهم ربیع‌الأوّل بوده و بازه میان این دو را هفته وحدت نام گذاشته‌اند که در‌این‌زمینه می‌خواهم خیلی خلاصه مطالبی را خدمت شما بزرگواران بیان کنم.

وحدت، اساس اسلام

اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حقّ است. در‌این‌زمینه کلام خیلی جالب و کوتاهی را از مرجع بزرگ و فقیه فوق‌العاده‌ای که خیلی سال قبل بوده، نقل می‌کنم. در اوایل اشغال فلسطین، همایشی بوده که بزرگان عالَم اسلام از شیعه و سنّی در آن جمع شده بودند و جناب شیخ محمّد‌حسین کاشف‌الغطاء از جانب شیعیان از حوزه علمیّه نجف در آن شرکت و سخنرانی کرد و در‌ضمن کلماتش کلام خیلی زیبایی فرمود:

بنی الإسلام علی کلمتین: کلمة التوحید و توحید الکلمة.

اسلام بر دو کلمه بنا شده است: ۱) کلمه توحید و ۲) توحید کلمه؛ یعنی اینکه نخست موحّد باشید و دوم اینکه حرف‌های خود را یکی کنید و همه با هم یک حرف بزنید و با یکدیگر وحدت و اجتماع داشته باشید.

دفاع اسلام از مظلوم، حتّی از راه اتّحاد با مشرکان

هرجا دفاع از حقّی باشد، اسلام در آنجا حاضر است. قبل از اسلام قضیّه‌ای اتّفاق افتاد که پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) نیز در آن شرکت داشتند: مرد غریبی که بعضی گفته‌اند از یمن آمده بود، وارد مکّه شد تا عمره به‌جا بیاورد. مقداری کالا هم داشت که آنها را فروخت، ولی خریدار پولش را نداد و خود را در جایی پنهان کرد. پس آن مرد بیچاره شد و هرچه داد و فریاد کرد و هرجا رفت، کسی کمکش نکرد تا عاقبت کنار کعبه آمد و فریاد کمک سر داد. سپس عدّه‌ای که فطرت پاک داشتند، با هم جمع شدند و گفتند: این درست نیست که کسی به مکّه بیاید و کالایش را بفروشد و این‌چنین مورد ظلم و اذیّت قرار گیرد و بیچاره و بی‌پول رها شود. آن عدّه که در میان آنها وجود عزیز پیامبر (ص) هم بود، در خانه‌ای که متعلّق به عبداللّه بن جدعان بود، جمع شدند، با یکدیگر هم‌قَسَم شدند و پیمان بستند که هر‌کس به مکّه آمد و مورد ظلم واقع شد، ما حقّ او را بستانیم. [۱۳]هنوز اسلام وجود نداشت و پیامبر (ص) مبعوث نشده بودند؛ چنان‌که بعضی نوشته‌اند حضرت در آن وقت ۲۵ سال داشتند؛ [۱۴]یعنی ۱۵ سال بعد مبعوث شدند. اسم این پیمان را «حِلف الفضول» گذاشتند؛ یعنی هم‌قَسَمی یا هم‌پیمانی فضل‌ها؛ زیرا چند نفر از بزرگان آن زمان که معروف بودند و قبلاً پیمانی شبیه این با هم بسته بودند، اسمشان فضل بود. [۱۵]حتّی بعد از رسالت، حضرت فرمودند: اگر کسی امروز هم مرا به آن پیمان دعوت کند، من حاضرم آن را بپذیرم و اسلام آن را باطل نکرده، بلکه به آن شدّت بخشیده است؛ [۱۶]یعنی با هم جمع شوید و در مقابل ظلم ایستادگی کنید؛ بنابراین اسلام حتّی اتّحاد با مشرک بت‌پرست را اگر در راه دفاع از مظلومی باشد و بخواهد حقّی را به کرسی بنشاند، رسمیّت بخشیده است؛ البتّه در همان محدوده و به همان روش.

اتّحاد با اهل کتاب برای اقامه حق

در‌مورد اهل کتاب (به معنای صحیحش) نیز چنین است. خداوند متعال می‌فرماید:

قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى ‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ؛ [۱۷]خداوند متعال خطاب به پیامبرش می‌فرماید: به اهل کتاب بگو بیایید سر یک نقطه که با هم حرفمان یکی و حقّ است، اتّحاد داشته باشیم: اینکه جز خدا را نپرستیم و به او شرک نورزیم و بعضی از ما دیگری را به‌جای خدا ارباب قرار ندهد و مطیع او نشود. البتّه اینجا بنابر روایت معنایش این است که تسلیم او نباشد؛ چون طبق روایت علیّ بن حاتم خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: ما وقتی وارد اسلام نشده بودیم، اینها را نمی‌پرستیدیم. حضرت فرمودند: دستورات آنها را اطاعت می‌کردید و این به‌منزله پرستش است. نظیر آنکه کسانی که تابع هوس‌های خود هستند، خداوند متعال هوس‌های آنان را معبود آنها معرّفی فرموده است:

أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَواهُ؛ [۱۸]پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده است؟

بنابراین اتّحاد برای اقامه حق حتّی با مشرک یا اهل کتاب، در جایی که لازم باشد، مانعی ندارد، بلکه راجح است.

وحدت در درون امّت اسلامی و پیروان مذهب حق

در داخل امّت اسلامی نیز خداوند متعال می‌فرماید:

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ [۱۹]و به ریسمان الهی چنگ بزنید و تفرّق پیدا نکنید.

یعنی درگیری نداشته باشید و با همدیگر نزاع نکنید و پراکنده نشوید. البتّه فراموش نکنید که خداوند فرموده معیار وحدت، حبل اللّه است.

در داخل دوستداران و معتقدان به ولایت امیرالمؤمنین و اولاد طیّبین ایشان: نیز آن‌قدر روایت در‌رابطه‌با اتّحاد و عدم تفرّق و تشتّت داریم که فوق‌العاده است و درد‌دل امیرالمؤمنین (ع) نیز همین بود:

إِنِّی‏ وَ اللَّهِ‏ لَأَظُنُّ‏ أَنَّ‏ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَیُدَالُونَ مِنْکُمْ بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ وَ بِمَعْصِیَتِکُمْ إِمَامَکُمْ فِی الْحَقِّ وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِی الْبَاطِلِ؛ [۲۰]ببینید چقدر وحدت و اجتماع بر یک امر، مهمّ است که امیرالمؤمنین (ع) بنابر آنچه در نهج‌البلاغه آمده، می‌فرمایند:‌ای کسانی که در لشکر من و تحت فرمان من هستید، من یقین دارم یا گمان دارم (أَظُنُّ دو معنا دارد که ظاهراً در اینجا به معنای یقین است) که اینان جای شما را خواهند گرفت؛ چون آنها نسبت به باطلشان متّحد و با هم هستند، ولی شما نسبت به حقّتان که منِ علی باشم و حقوق خودتان، پراکنده هستید و اتّحاد ندارید، و اینکه شما امام خودتان را که حقّ است، اطاعت نمی‌کنید، در‌حالی‌که آنها امام خودشان را که معاویه باشد، در باطل اطاعت می‌کنند. ببینید اتّحاد چقدر مهمّ است که حضرت می‌فرمایند آنان به‌خاطر اتّحادشان و اطاعتشان از رهبری فاسدشان بر شما به‌خاطر تفرّقتان و عصیانتان از رهبری حقّتان مسلّط می‌شوند!

وحدت در جمهوری اسلامی

در داخل جمهوری اسلامی نیز اتّحاد، از اوّلین سخنانی است که حضرت امام  بر آن تأکید داشتند و از روز اوّل که می‌خواست انقلاب پیروز شود تا بعد از پیروزی انقلاب پیوسته بر آن تأکید می‌کردند و بعد هم مقام معظّم رهبری  آن‌همه عنایت روی مسئله وحدت داشته‌اند و عقل هم آن را اقتضا می‌کند. مگر می‌توان با تفرّق و تشتّت به جایی رسید؟!

مأموریّت عدّه‌ای برای دمیدن در شیپور تفرقه و اختلاف!

امّا عدّه‌ای گویا مأموریّت دارند ـ از سوی هوای نفس یا شیطان، اعمّ از شیطان‌های انسی و جنّی، و یا از سوی همه اینها ـ که پیوسته تفرّق و تشتّت را در این جامعه بدمند! واقعاً انسان تعجّب می‌کند. بعضی از این مطبوعات‌چی‌ها و رسانه‌چی‌ها صبح که از خواب بر‌می‌خیزند و سر کار می‌روند، گویا تنها کارشان این است که مردم را در مقابل هم قرار بدهند و گروه‌ها را به جان یکدیگر بیندازند و جز این هیچ وظیفه دیگری ندارند!

این‌همه اسلام، عقل و علم بر اتّحاد و اجتماع بر یک مطلب تأکید دارد، ولی این عدّه کاملاً برخلاف آن عمل می‌کنند. کسی نمی‌گوید اظهار‌نظر اشکال دارد. اظهار‌نظر همیشه بوده و هست. آنچه اشکال دارد، ایجاد تنازع و تفرقه بین مردم است و اینان مشغول این کار هستند که بعضی از نمونه‌های آن واقعاً تعجّب‌آور است.

پیمان شانگهای، اتّحادی برای دفع ظلم

گفتیم که اسلام، اتّحاد و هم‌پیمانی برای دفع ظلم را با هر‌کس باشد، در همان محدوده پذیرفته است. امروزه جمهوری اسلامی تشخیص داده قلدری که پایبند به هیچ چیز نیست، یعنی غرب مستکبر به‌ویژه آمریکا و سگ هارش دولت غاصب و جعلی اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی ظلم می‌کند و بسیاری از کشور‌ها و مردم دنیا از آن آسیب دیده‌اند، آن آسیب‌دیدگان پیمانی درست کرده و گفته‌اند که ما همه در حال آسیب دیدن از این تجاوزات، ظلم‌ها و بی‌قانونی‌ها هستیم. اگر در‌ظاهر شورای امنیّت درست کرده‌اند، برای بعضی کشور‌ها حقّ وتو قرار داده‌اند. اگر نهاد‌های بین‌المللی دیگر درست کرده‌اند، مدیریّت آن را در دست خودشان قرار داده‌اند؛ بنابراین با این نهاد‌ها نمی‌توان با آمریکایی که در طبعش تجاوز است، مقابله کرد. بدین‌جهت پیمانی نظیر پیمان فضل‌ها درست کردند و چند کشور با هم قراردادی امضا کردند؛ مانند موافقت‌نامه شانگهای، پیمان‌نامه اوراسیا یا بریکس و یا موافقت‌نامه‌های دو‌جانبه.

این قرارداد‌ها درحقیقت شبیه همان چیزی است که در حِلف الفضول بود ـ منتها در سطح جهانی ـ که اگر کسی خواست ظلم کند، ما با هم جمع شویم و حدّاقل ظلم و آسیبی را که بناست به خود ما وارد شود، دفع کنیم. این کشور‌ها همگی آسیب‌دیده یا در معرض آسیب هستند.

حمله عجیب برخی مقامات به پیمان مذکور!

حال عجیب آن است که عدّه‌ای در روز‌های اخیر به این پیمان ـ که به‌منزله پیمان فضل‌هاست ـ حمله می‌کنند. با‌اینکه من فرصت نمی‌کنم و شرایطم اجازه نمی‌دهد، امّا مطالبی در فضای مجازی دیدم که واقعاً تعجّب‌آور است. در آستانه‌ای که ایران در معرض تهدید جدیدی از جانب این قلدر آمریکایی و هم پیمانانش است، ایران می‌خواهد از طریق این پیمان‌ها تا جایی که ممکن است در مقابل تجاوزها، ضربه‌ها و آسیب‌های غرب ایستادگی کند، امّا عدّه‌ای با حمله به این پیمان‌ها سعی می‌کنند آنها را زیر سؤال ببرند و حضور ایران در آنها را به هر قیمتی بشکنند و ناکارآمد کنند. ناگهان می‌بینیم در فضای مجازی ادّعا‌هایی عجیب و غریب درباره کشور‌های حاضر در این پیمان مطرح می‌شود که هیچ مستندی ندارد و بعضی از آنها را من می‌دانم یقیناً دروغ است.

عجیب آن است که این ادّعا‌ها از سوی کسانی صادر می‌شود که بعضی از آنها یا همین الآن مقام رسمی دارند یا اینکه قبلاً مقام رسمی داشته‌اند؛ آن‌هم چه مقام رسمی بالایی! آیا این نفوذ فرهنگی یا امنیّتی غرب و آمریکاست؟! یا جهالت است؟! یا امر دیگری است؟! واقعاً انسان خجالت می‌کشد چنین افرادی در این کشور وجود دارند. این سخنان از صدا‌هایی که از بیرون مرز‌ها می‌آید و غلط‌هایی که تلویزیون‌های ماهواره‌ای انجام می‌دهند، طبیعی است و از آنها توقّعی نیست، امّا از کسی که در درون نظام بوده و اگر آبرویی دارد و مردم نسبت به او شناختی دارند، به برکت جمهوری اسلامی است، واقعاً شرم‌آور است.

اکنون این سیاست رسمی جمهوری اسلامی است و دولت، رهبری و عقل سلیم با آن موافق است. کشور‌هایی که از ظالم آسیب دیده یا در معرض آسیب هستند، برای مهار ظالم یا حدّاقل کم کردن ظلم او با هم پیمانی بسته‌اند، امّا عدّه‌ای با نشر اکاذیب تلاش می‌کنند این هم‌پیمانی یا منعقد نشود یا اگر منعقد شده، ضعیف شود و کارایی نداشته باشد. مردم عزیز باید متوجّه توطئه‌های مستقیم و غیر مستقیم دشمنان باشند و از نهاد‌های امنیّتی و از قوّه قضاییه می‌خواهم توجّه بیشتر نموده و به وظایف خود با هوشیاری عمل کنند. خداوند متعال همه را به راه راست هدایت فرماید.

امیدوارم این هفته وحدت بر همه ما مسلمانان مبارک باشد و از ولادت رسول اکرم (ص) و ولادت فرزند عزیزشان، امام جعفر صادق (ع) بالاترین بهره‌ها و برکت‌ها را ببریم. خدایا! برکات خودت را بر ما نازل بفرما. دشمنان ما را نابود بگردان. اموات ما را غریق رحمت بفرما. امام زمان ما را هرچه زودتر به فریاد ما برسان و ما را از یاوران واقعی آن حضرت قرار بده.

--------------------------------------

[۱]. الرسائل البهیّة، ص ۶۱.

الإقبال، ج‏۳، ص ۱۱۵:

روینا ذلک بإسنادنا إلى شیخنا المفید قدس اللَّه جلّ جلاله سرّه فیما ذکره فی کتاب حدائق الریاض، فقال عند ذکر ربیع الأول ما هذا لفظه:

الیوم الثانی عشر منه کان‏ قدوم‏ رسول‏ اللَّه‏ صلّى‏ اللَّه‏ علیه‏ و آله‏ المدینة مع زوال الشمس‏.

[۲]. الرسائل البهیّة، ص ۶۱.

[۳]. همان.

[۴]. العدد القویة، ص ۱۲۰:

دخوله إلى المدینة یوم الإثنین لاثنتی عشرة لیلة خلت من ربیع الأول فنزل بقبا فی بنی عمرو بن عوف على کلثوم بن الهرم فأقام إلى یوم الجمعة فدخل المدینة فجمع فی بنی سالم فکانت أول‏ جمعة جمع‌ها ص فی الإسلام و یقال إنهم کانوا مائة رجل و یقال بل کانوا أربعین.

إمتاع ‏الأسماع، ج‏۱، ص ۶۶:

فلما أتى مسجد بنی سالم جمّع بمن کان معه من المسلمین، و هم إذ ذاک مائة، و قیل: کانوا أربعین، و خطبهم، و هی أول جمعة أقام‌ها صلّى الله علیه و سلّم فی الإسلام.

[۵]. الأمالی (صدوق)، ص ۲۸۵؛ کمال الدین، ج‏۱، ص ۱۹۱؛ روضة الواعظین، ج‏۱، ص ۶۶؛ إعلام الورى، ج‏۱، ص ۵۶؛ الخرائج و الجرائح، ج‏۲، ص ۵۱۰؛ مناقب آل أبی‌طالب: (ابن شهرآشوب)، ج‏۱، ص ۳۰؛ تاریخ ‏الیعقوبى، ج‏۲، ص ۸؛ دلائل ‏النبوة، ج‏۱، ص ۱۸ و ۱۲۶؛ عیون ‏الأثر، ج‏۱، ص ۳۵؛ البدایة و النهایة، ج‏۲، ص ۲۶۸؛ إمتاع ‏الأسماع، ج‏۴، ص ۳۴ و ۶۰.

[۶]. الأمالی (صدوق)، ص ۲۸۵؛ کمال الدین، ج‏۱، ص ۱۹۲.

[۷]. همان.

[۸]. همان.

[۹]. همان.

[۱۰]. الأمالی (صدوق)، ص ۲۸۶.

[۱۱]. همان.

[۱۲]. همان.

[۱۳]. أنساب ‏الأشراف، ج‏۲، ص ۱۲:

کان سبب الحلف أن الرجل من العرب أو العجم کان یقدم بالتجارة فربما ظلم بمکة، فقدم رجل من بنی أبی زبید- و اسم أبی زبید: منبه بن ربیعة بن سلمة بن مازن بن ربیعه بن منبه بن صعب بن سعد العشیرة- بسلعة فباع‌ها من العاص بن وائل السهمی فظلمه فی‌ها و جحده ثمنها، فناشده الله فلم ینفعه ذلک عنده، فنادى ذات یوم عند طلوع الشمس و قریش فی أندیتها:

یا (آ) ل فهر لمظلوم بضاعته ببطن مکة نائی الحیّ و النفر

و محرم أشعث لم یقض عمرته یا (آ) ل فهر و بین الرکن و الحجر

و قال أیضا:

یال قصیّ کیف هذا فی الحرم و حرمة البیت و أخلاق الکرم‏

أظلم لا یمنع منی من ظلم‏

فقال الزبیر: ما لهذا مترک، فجمع إخوته و اجتمعت بنو هاشم و بنو المطلب بن عبد مناف و بنو أسد بن عبد العزى بن قصى و بنو زهرة بن کلاب و بنو تیم بن مرة بن کعب فی دار أبی زهیر عبد الله بن جدعان القرشی ثم التمیمی فتحالفوا على أن (لا) یجدوا بمکة مظلوما إلا نصروه و رفدوه و أعانوه حتى یؤدى إلیه حقه و ینصفه ظالمه من مظلمته و عادوا علیه بفضول أموالهم ما بل بحر صوفة، و أکدوا ذلک و تعاقدوا علیه و تماسحوا قیاما؛ و شهد رسول الله صلّى الله علیه و سلم ذلک الحلف فکان یقول: ما سرنی بحلف شهدته فی دار ابن جدعان حمر النعم‏.

مروج ‏الذهب، ج‏۲، ص ۲۷۰:

سبب حلف الفضول: و قد کان الحِلْفُ فی ذی القعدة بسبب رجل من زبید من الیمن، و کان باع سلعة له من العاص بن وائل السهمی، فَمَطَله بالثمن حتى یئس، فعلا جبل أبی قُبیْس، و قریش فی مجالس‌ها حول الکعبة، فنادى بشعر یصف فیه ظلامَته، رافعاً صوته منادیاً یقول:

یا للرجال لمظلوم بضاعته ببطن مکة نادى الحی و النفر

إن الحرام لمن تمت حرامته و لا حرام لثوب الفاجر الغَدِر

فمشَتْ قریش بعضُها الى بعض، و کان أول من سعى فی ذلک الزبیر ابن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف، و اجتمعت قبائل قریش فی دار الندْوة، و کانت للحَلِّ و العقد، و کان ممن اجتمع بها من قریش بنو هاشم بن عبد مناف، و بنو المطلب بن عبد مناف، و زُهْرَة بن کلاب، و تَیْم بن مرة، و بنو الحارث بن فهر، فاتفقوا على أنهم‏ ینصفون المظلوم من الظالم، فساروا إلى دار عبد الله بن جُدْعان، فتحالفوا هنالک.

شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید)، ج‏۱۴، ص ۱۳۰:

شهد حلف الفضول رسول الله ۹ و هو صغیر فی دار ابن جدعان و کان سببه أن رجلا من الیمن قدم مکة بمتاع فاشتراه العاص بن وائل السهمی و مطله بالثمن حتى أتعبه فقام بالحجر و ناشد قریشا ظلامته فاجتمع بنو هاشم و بنو أسد بن عبد العزى و بنو زهرة و بنو تمیم فی دار ابن جدعان فتحالفوا غمسوا أیدیهم فی ماء زمزم بعد أن غسلوا به أرکان البیت أن ینصروا کل مظلوم بمکة و یردوا علیه ظلامته و یأخذوا على ید الظالم و ینهوا عن کل منکر ما بل بحر صوفة فسمی حلف الفضول لفضله و قد ذکره رسول الله ۹ فقال شهدته و ما أحب أن لی به حمر النعم و لا یزیده‏ الإسلام‏ إلا شدة.

[۱۴]. شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید)، ج‏۱۵، ص ۲۲۵:

... و رسول الله ۹ یومئذ معهم و هو شاب ابن خمس و عشرین سنة لم یوح إلیه بعد فتحالفوا ألا یظلم بمکة غریب و لا قریب و لا حر و لا عبد إلا کانوا معه حتى یأخذوا له بحقه و یردوا إلیه مظلمته من أنفسهم و من غیرهم.

بعضی نیز سنّ آن حضرت را در آن زمان ۲۰ سال یا کمی بیشتر نوشته‌اند. ر. ک: الطبقات ‏الکبرى، ج‏۱، ص ۱۰۳؛ أنساب ‏الأشراف، ج‏۱، ص ۸۵؛ تاریخ ‏الیعقوبى، ج‏۲، ص ۱۷.

[۱۵]. أنساب ‏الأشراف، ج‏۲، ص ۱۲:

سمی الحلف حلف الفضول لبذلهم فضول أموالهم؛ و قال قوم: سمی حلف الفضول لتکلفهم فضولا لا یجب علیهم؛ و قال بعضهم: إنما سمی حلف الفضول لأنه کان فی جرهم رجال یردّون المظالم یقال لهم فضیل و فضال و مفضل و فضل فتحالفوا على ذلک. فقیل: هذا الحلف مثل حلف هؤلاء النفر الذین أسماؤهم هذه الأسماء؛ و الأول أثبت.

تاریخ ‏الیعقوبى، ج‏۲، ص ۱۸:

فتذممت قریش فقاموا فتحالفوا ألا یظلم غریب و لا ... و أن یؤخذ للمظلوم من الظالم، و اجتمعوا فی دار عبد الله بن جدعان التیمی؛ و کانت الأحلاف هاشم و أسد و زهرة و تیم و الحارث بن فهر فقالت قریش: هذا فضول من الحلف، فسمی حلف الفضول؛ و قال بعضهم: حضره ثلاثة نفر یقال لهم الفضل بن قضاعة و الفضل بن حشاعة و الفضل بن بضاعة فسمی بهذا حلف الفضول؛ و قد قیل أن هؤلاء النفر حضروا حلفا لجرهم فسمی حلف الفضول بهم و شبه بالحلف فی تلک السنة.

[۱۶]. السیرة النبویة، ج‏۱، ص ۱۳۴؛ تاریخ ‏الیعقوبى، ج‏۲، ص ۱۷:

قال رسول الله صلى الله علیه و سلم: لقد شهدت فی دار عبد الله بن جدعان حلفا ما أحبّ أنّ لی به حمر النّعم و لو أدعى به فی الإسلام لأجبت.

شرح نهج البلاغة (ابن أبی الحدید)، ج‏۱۵، ص ۲۲۵:

قال رسول الله (ص) ‏ لقد شهدت فی دار عبد الله بن جدعان حلفا ما أحب أن لی به حمر النعم و لو دعیت‏ به‏ الیوم‏ لأجبت‏ لا یزیده الإسلام إلا شدة.

[۱۷]. آل‏عمران: ۶۴.

[۱۸]. الجاثیة: ۲۳؛ نیز، ر. ک: الفرقان: ۴۳.

[۱۹]. آل‏عمران: ۱۰۳.

[۲۰]. نهج البلاغة، خطبهٔ ۲۵، ص ۶۷.

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha
آخرین اخبار

آیت‌الله مدرسی‌یزدی: اساس اسلام بر وحدت و اجتماع بر حق است/ هرجا دفاع از حقی باشد، اسلام در آنجا حاضر است

«سند حوزه و هوش مصنوعی» در آستانه نهایی‌شدن است

جلسه هیئت تحریریه فصلنامه دانش حقوق عمومی برگزار شد

بررسی لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

تمسک به سیره پیامبر (ص) کلید حل مشکلات جامعه است / پاسداری از خون شهدا وظیفه همه است

پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب راهنمای حرکت امروز و فردای حوزه است / هویت روحانیت ریشه در نبوت و امامت دارد

مراقب نفوذ فرهنگی دشمن باشیم

پیام تسلیت آیت‌الله اعرافی به مردم افغانستان

گزارش تصویری جلسه شورای نگهبان ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

آیت‌الله جنتی: با وحدت امت اسلام، جنایات رژیم‌صهیونیستی ممکن نبود/ شهادت مقامات یمنی، اراده مردم یمن را سست نمی‌کند

پربازدید ها

اظهارنظر فقهای شورای نگهبان درباره بخشنامه‌های سازمان تأمین اجتماعی؛ تأثیر مصوبه اصلاحی سازمان در رفع ایرادات شرعی

آیت‌الله جنتی: با وحدت امت اسلام، جنایات رژیم‌صهیونیستی ممکن نبود/ شهادت مقامات یمنی، اراده مردم یمن را سست نمی‌کند

آیت‌الله جنتی: روش مدیریتی شهیدان رجایی و باهنر الگوی حل مشکلات کشور است / تأکید بر حفظ اتحاد و خدمت بی‌وقفه

گزارش تصویری جلسه شورای نگهبان ۵ شهریور ۱۴۰۴

گزارش تصویری جلسه شورای نگهبان ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

وحدت ادیان و مقاومت در برابر ظلم، دو وظیفه رهبران مذهبی است

بررسی لایحه ساماندهی پرنده‌های هدایت‌پذیر از دور (پهپاد) غیرنظامی در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

بررسی لایحه حمایت از ایرانیان خارج از کشور در مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان

پیام تسلیت آیت‌الله اعرافی به مردم افغانستان

مراقب نفوذ فرهنگی دشمن باشیم